خداشناسی4 - WEBSITE X5 UNREGISTERED VERSION 12.0.9.30 - معجزات قرآن ---- نوره قرآن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
Go to content

Main menu:

خداشناسی4

ذات اقدس الاهی
سلام.در ابتدا خطابم به علمای شیعه بخصوص آنهایی که مدام پست از امام زمانشان یعنی منصوب نفسشان برای منه منصوب خداوند میفرستند هست.شما می گویید خداوند یک منصوب الهی ای رو حدود ۱۴۰۰سال قبل برگزیده و او را عمر عظیم داده و برای حفظ جانش او رو مخفی کرده و‌ هنوز که هنوزه از دیدگان مخفیست.که در پاسخ باید گفت این بهانه کاملا بر خلاف سنت خداوند هست چون تمام برگزیدگان  الهی  به امر خداوند بسوی سران شرک و ظالمان و خونریزان و مستکبران عالم فرستاده میشدند و اگر شهید میشدند خداوند پیامبری دیگر قرار میداد و ابدا در طی تاریخ این چنین نبوده که خداوند عالم یک منصوب الهی رو انتخاب و بعدش  از ترس کشته شدن سالها و قرن ها مخفیش کند ابدا. و کاملا این عقیدیه باطل قدرت و حکمت خداوند رو زیر سوال می برد و اصلا  خداوند نمی آید وصی و یاور  پیامبری رو برتر از پیامبران و تکمیل کننده وظیفه پیامبران الهی قرار دهد و این عقیده هم کاملا ضد عقل و قرآن و سنت خداوند هست.و اصلا اگر چنین منصوب الهی مخفی ای وجود داشت قطعا هدایت‌هاش را  بوسیله نامه ای دست نوشته ای مدام به خلقلله درین ۱۴۰۰سال ابلاغ   میکرد و قبلش برای اثبات حقانیت ادعای منصوب الهی بودنش و صحته الهی بودنه  فرامینش به مردم جهان کافی بود چند  حکم وعده و خبر  بدهد و توسط نمایندگانش به گوش خلقلله برساند و اگر احکام و وعدهایش در اوج سرعت و دقت در عالم نمایان میشدند مشخص میشد حقیقتا برگزیده خداوند هست(مثل وعده عذاب یا مرگ حاکمی یا برنگیخته شدنه دشمنان) یعنی برای انجام وظیفه الهی حضور فیزیکیش لازم نبود و می توانست بعد اثبات حقانیتش هدایتهای الهی رو  بوسیله نمایندگانش در عالم نشر بدهد و الان که عصر اینترنت هست نماینده هم نیاز نداشت بلکه  هدایتها و فرامین الهی را در فضای مجازی نشر می داد عین منه رسول زمانتان و بنده منطبق با سنت خداوند میانتان حضور دارم و دسترسی بهم هر آن امکان پذیر هست. و حقیقتا فریب خورده یا  شیاد بودند آن دسته از علمای دین  که ایمان به یک منصوب الهی که فقط در ذهن شان بوده و میگفتن در چاه هست و فقط  ریشه روایی داشت  یعنی یک منصوب الهی خیالی چاهی روایی که  هیچ سند قرآنی و عقلی بر حقانیت و بر وجودش وجود ندارد و بدون اینکه اصلا ذره ای وجودش و نشانهای حقانیت کلامش و سطح ولایتش رو‌ در عالم فهم کنند خلقلله رو به ایمان بهش ترغیب می کردند و عدم ایمان بهش رو مساوی با نابودی ابد عنوان میکردند و باز چه نادان بودن آنان که بهش ایمان می آوردند.چون حقیقتا اوج نادانیست که ندیدرو دیده بگیری با اینکه هیچ نشانه و آثاری  در عالم برحقانیت آن نادیده فهم نکردی ولی دیدرو نادیده بگیری با اینکه آن همه نشانه و آثار فوق عظیم و متعدد و آن همه ادله عقلی و قرآنی برحقانیت منه رسول زمانتان فهم کردید.و به عنوان رسول خدا  که  حقانیت کلامم را کاملا با آثاری عظیمی بهتان فهماندن تاکید میکنم مشترکات  درمیان فرق موحد  رو حق و‌ اصول دینه توحیدی  بدانید  و غیر مشترکات رو‌ رها کنید.مشترکات شامل توحید یعنی ایمان به یگانه پروردگار عالم  و ایمان به رسولانش و ایمان به روز حساب (قیامت)و بهشت و جهنم هست و هر چه غیر از این ایمان الهی بهش لازم نیست.و‌ غیر مشترکات مثل ایمان به وجوده پسر خدا یا ایمان به وجوده منصوبان الهیه فرا بشری که قداست و سطح خلقت و ولایت و قربشان بالاتر از پیامبران خدا دانسته میشود که کاملا ضد آموزهای قرآنیست ووو.حقیقتا این عقاید بشدت باطل هستند.و بدانید به‌عنوان رسول خداوند که نشانهایی عظیم و متعددی بر حقانیت ادعای رسالتم و اعتبار کلامم فهم کردید  اگر جایگاه امامان یعنی اوصیای رسول اسلام رو‌ رد میکردم باید تمام مقبره هارو خراب می کردید ولی بنده با دوستاشتنشان بعنوان بندگان صالح خداوند و به زیارت رفتنشان و یاد کردنشان مشکلی ندارم.ولی نهایت  به اندازه پیامبران الهی باید یادشان کنید یعنی همانقدر که مثلا برادرم نوح  و یحیی و یعقوب و دیگر پیامبران را یاد میکنید باید آنها را یاد کنید نه بیشتر چون یاد فراوان محبت فراوان می آورد.ولی در مجالس دینی شما یاد غیر خداوند   ( اوصیای رسول اسلام) بشدت عظیم تر از یاد خداوند هست و حقیقتا با این مجالستان دارید زحمات پیامبران خدا را بر باد می دهید چون علمای دینی تان دقیقا برخلاف پیامبران الهی عمل می کنند.و همین ریشه تمام شرکزایی ها و بت زایی های شماست.و تاکید میکنم ایمان به اوصیای هیچ پیامبری شرط قبولی آن دین نیست. حق ندارید آن قداست عظیم را برایشان قائل باشید و  مقامشان شأنشان را  ورای پیامبران خدا وند ببرید.و ویژگی‌های خاص خداوند را بهشان نسبت بدهید و از آنها یاری بجویید(که هر دوش بشدت رواج دارد).کلام مهم بعد  بدانید اگر ابلیس و دیگر شیاطین جنی می توانستند نشانهای فوق عظمای که بر حقانیت منه رسول زمانتان قرار گرفت را بر انسانی قرار بدهند تا حالا در طی تاریخ نسبت به هزاران هزار و میلیون ها میلیون انسان چنین کاری رو میکردند تا به وسیله آن ها تمام خلقلله رو فریب دهند  با این تفاوت که آن افراد برخلاف منه رسول خدا بجای شرک زدایی بت زدایی و ظلم زدایی و تاکید بر دوری از گناهان بزرگ انسانها را به شرک‌ و بت پرستی و ظلم و گناهان بزرگ تشویق می‌کردند و بر خلاف منه رسول خدا بجای عبادت ها و شب بیداری ها و نمازها و روزه های فراوان و کنده شدن از ثروت ها و آلودگی های دنیا  غرق ثروت و لذات دنیا می شدند و دیگران را هم تشویق می‌کردند .در حالی که خوب میدانید در طی ۱۵۰۰ سال اخیر بغیر از رسول زمانتان هیچ‌ بشری نبوده که ادعای رسالت کنه و بعدش به حکما و علمای عالم شناسانده بشه و بعدش آن همه نشانه و آثار متعدد بر حقانیتش در عالم نمایان بشود.حتی کیفیت نشانهایی که بر پیامبر زمان شما از جانب خداوند قرار گرفت نسبت به بالاترین  جنود خداوند هم در طی تاریخ یعنی دیگر پیامبران هم قرار نگرفته بود  دیگر چه برسد بخواهد نسبت به جنود ابلیس توسط ابلیسه ناتوان  قرار بگیرد.نکته مهم آخر ابلیس به هیچ عنوان نمی تواند مفاهیمی را از ذهن شما به ذهن دیگران منتقل کند که اگر این اختیار و توان رو داشت بخاطر دشمنی که با پدرمان حضرت آدم دارد چون سبب شد عاقبت بشر شود قسم خورده با تمام توان و اختیاراتش تمام نسل آدم را به مانند خودش عاقبت بشر و همنشین خودش در جهنم کند.پس اگر این توان رو داشت  فرمول بسیاری از بمب های ممنوعه میکروبی و غیره و بسیاری از بدی ها را از مغز سازندگانشان به مغز انسانهای شرورتر منتقل میکرد و عالم رو نابود میکرد  یا گناهان و‌ خبطهایی که از یک نفر سر زده رو به اطرافیانش منتقل میکرد و‌ می فهمانید  و در معنای حقیقی تمام عالم رو مدام به جان هم می انداخت و بر ضد هم می شورانید.ولی ابلیس چنین اختیارات و توانی ابدا ندارد بلکه فقط می تواند آنچه شما در ذهن دارید اگر بدیست شما را به انجام آنها ترغیب و اگر خوبیست از یاد شما ببرد یعنی خود شما را ترغیب می‌کند که آن بدی ها را بدیگران منتقل کنید و خودش چنین قدرت و اختیاری ندارد  بلکه اختیار ابلیس در حد تضعیف کردن یا تقویت کردن عزم هاست همین.هیچ اختیار بیشتری ندارد.طبق آیات قرآن وقتی در قیامت گناه کاران ابلیس را بهانه میکنند تمام رد میشود و گفت میشود او فقط می توانست شما را به انجام بدی ها و دوری از خوبی ها دعوت کند همین و اگر خداترس بودید دعوت او بر شما هیچ تاثیری نداشت.
سلام.اینکه رسول خدا بعد حدود 6سال نشر هر هفته ای حدودا دو ماهیست  مطالبش که بخش مهمیش وحی و آموزهای مقرب‌ترین ملکوتیان هست  رو کمتر بطور عموم نشر  می دهد دلیل بر کمکاری در وظیفه الهیش نیست بلکه  برعکس تعدد مطالب در ((کنار نفاق منافقین و کفر))  از دلایل تاخیر در نشر عمومی هست.چون سالهاست مطالبم یعنی اوامر و هدایتهای رسول خدا هر روزه بصورت وویس برای حکام و علما ارسال میشود و معمولا هر هفته خلاصه همان مطالبم رو نشر میدهم تا بصورت مکتوب هم ثبت شوند و بسیار پر ارزش و‌ مهم‌ می باشند و‌ هیچ‌ آموزه ای به اندازه آنها ابد ساز نمی باشند..مطالب بسیار مهمی درین چند هفته برای حکما و علما بیان کردم بخصوص درباره اسراییل  که هنوز خلاصه نکردم که در آن مطالب هم خبر شلیک موشک دوم ۳روز قبلش داده شد هم بیان جزییات دقیق حمله اسراییل قبل حمله و یاری شدن ایران.انشالله سر فرصت قطعا مکتوب و نشر خواهم داد...و خطابم به  تمام شیعیان بخصوص حکام و علمای شیعه  هست بشینید فکر کنید  شما از منصوب الهی که صدا می زنید چه می خواهید چه خواسته ای دارید.بله هدایت و رهبری و جز این نیست و  دقیقا همین دو خواسته شما طبق آیات قرآن جزوه دلایل ارسال منصوبان الهی در طی تاریخ بوده..طبق آیات قرآن ۵دلیل اصلی بر آمدن پیامبران خدا وجود دارد.دلیل اول اینکه شما وقتی ادعای توحید داری یعنی ادعای تسلیم و بندگی خداوند عالم رو داری باید آماده چنین آزمونی باشید مثل ابلیس.دلیل دوم وجوده قوم هایی که غرق گناهان بزرگ شده بودند.دلیل  سوم حکومتهایی که به اسم خدا و نماینده خدا بودن یا به اسم  دین خدا شرک زایی و بت زایی و ظلم می کردند و دلیل چهارم طبق آیات قرآن قوم هایی در طی تاریخ بودند که از خداوند فرمانده ای رهبری  می خواستند که با درایت و حکمت او  در برابر ظالمان زمانشان  به ایستند و بر آنان فائق شوند که این فرمانده الهی یا پیامبر الهی می بوده عین برادرانم سلیمان و ذو القرنین یا باید توسط پیامبری الهی تایید می شده مثل جناب طالوت...‌و دلیل پنجم  هم طبق آیات قرآن در طی تاریخ قوم هایی بودند  که  هدایتگری می خواستند تا بتوانند تعالی پیدا کنند و جزوه هدایت یافتگان خاص باشند.و این قوم ها که رهبر  یا هدایتگر می خواستند  با خون دادن و هزینه کردن و وقت گذاشتن و اصرار زیاد بر خواسته‌شان عهدشان از جانب خداوند عالم پذیرفته و خواسته‌شان  اجابت میشد و شما  هم همین دو خواسته رو داشتید.و تمام ۵ دلیل کاملا نسبت به شما صدق میکند.ولی طبق آیات قرآن هم آن قوم هایی که هدایتگر طلب کرده بودند و هم آن قوم هایی که رهبر طلب کرده بودند بعد اجابت خواستشان چون برگزیده خداوند  منطبق با نظرشان نبود یعنی چون سوپر من و انسان کامل نبود برگزیده  خداوند را  تکذیب می کردند و وفای به عهد نمی کردن و بعدش بعد فرصت معینی توسط پروردگار عالم بشدت تنبیه می شدند.و چقدر دقیقا این آیات قرآن منطبق با سرگذشت شماست.و حقیقتا شما با نشانهایی بسیار عظیم و متعددی که بر رسول زمانتان قرار گرفت خوب فهم کردید  سطح ولایت رسول زمان شما ورای هدایت‌گری هست و از جنس نشانها باید فهمیده باشید همان منجی ای هست که از خداوند عالم طلب می کردید از جانب خداوند عالم انتخاب شده هست و تمام پیش نیازهای رهبری از جانب خداوند عالم بهش عطا شده هست حکمت الهی در کنار شجاعت عظیم در کنار توانایی جدا کردن حق از باطل  در کنار  قدرت لازم چون کاملا هم طبق پاسخهای خداوند و هم طبق شواهد بشدت دقیق و روشن این بهتان فهمانده شده که لشگریانی از جنو ملک تحت فرمان رسول خدا هستند. و همیه  این پیشنیازها  که به برگزیده خداوند عطا شده با داشتنه  حق ترین و پاک‌ترین عقاید از شرک  که به او عطا شده کامل میشود و هیچ کدام از این پیشنیازها به هیچ حاکمی در عالم بغیر رسول خدا عطا نشده هست در کنار این ها پیش نیازهای رسالت یعنی معرفی شدنم به امر خداوند به حکما و علمای عالم که همشان رسول خدا را می شناسند و نشانهای بسیار فراوانه حقانیت رسول خدا  را که با نمایان شدن مکرر و متعدد آثار کلام رسول خدا در اوج سرعت و دقت در عالم  نمایان شدند قرار دهید.بعد بنده تعجبم  چطور جرات میکنند  با اینکه بت ذهنی شان که اصلا هیچ کدام ازین پیش نیازهای ولایت و رسالتی که عرض کردم و نسبت به رسول زمانشان فهم کردند  رو نسبت به آن بت خیالی شان فهم نکردن  بلکه  نه اصلا دیدنش نه  اصلا نشانه و آثاری از وجودش فهم کردند  نه اصلا وجودش ادله عقلی و قرآنی دارد. تازه ضد قرآنیست.و نه اصلا آثار کلام و سطح ولایتش را در عالم فهم کردند با این وجود او را جلوی رسول خدا صدا میزنند و صدا زدنه بته ذهنیشان به این مفهوم هست که نظره خداوند رو حق نمی دانند و برگزیده حقیقی  خداوند رو که در میانشان هست  تکذیب می کنند.حقیقتا چطور جرأت میکنند !!!! حقیقتا شما ها راوی پرستید یعنی اگر یک صدم نشانهایی که بر حقانیت رسول زمانتان فهم کردید راویانی با صدها سال فاصله برای شما نقل می کردند که چه بسیار دروغ تحریف و‌ کمو زیاد در طول تاریخ میشود و اصلا نوع نگاه  و سلامت عقاید و سطح عقل خود راویان که متعدد هستند براتون کامل مشخص نیست ولی باز هم قبول می‌کردید و قبر آن فرد رو طلا می کردید ولی وقتی از پیامبر زمانتان آن همه نشانه و آثار و ادله فوق عظیم و فوق متعدد آن هم مستقیم با چشم خودتان بدون هیچ واسطه ای  فهم میکنید قبول نمی کنید و این یعنی بندگی ابلیس و فریب و گول زدن  خودتان و خلقلله.و بدانید اینکه آنچه رسول خدا حکم و وعده می دهد و در اوج سرعت و دقت  بهتان می‌رسد نشان دهنده اختلاف شأن رسول خدا با شماست و علمای موحد بخصوص شیعه بدانند طبق آیات قرآن این ویژگی نشان دهنده سطح ولایت هست نه طبق عقاید باطل شما  انسان کامل بودن یا معصوم بودن.و حقیقتا شما عهد ولایت بستید و حقیقتا می خواستید به خلق اول و آخر درس ولایت مداری بدهید  و آن ولی الهی برای هدایت و  رهبری تان از جانب خداوند عالم آمد و نشانه ولایت الهی این هست که ولی اعظم الهی  آنچه در حقتان بخواهد بهتان برسد.مثال برای فهم قضیه ولایت پدر بر فرزندش هست‌.هر پدری بر فرزند خودش سطحی از ولایت الاهی دارد.و از جانب خداوند سرپرست اوست و اگر از فرزندش  با دلیل از ته دل حقیقتا  ناراحت باشد و ازش نگذرد و به اصطلاح عاق کند تنبیه فرزند در همین دنیا قطعیست.مادر هم این چنین هست.پس  بنده که هروقت بهتان خشمی میکنم در اوج سرعت و دقت در همین دنیا بهتان می‌رسد آیا پدرتان هستم؟؟؟ که بهتان ولایت پدرانه داشته باشم.نه پس کی شما هستم؟ بله هر عقلو فطرتی  میفهمد که رسول خدا هستم که بخاطر ولایت الهی که بر شما دارم که به مراتب از ولایت پدر بر فرزندش بالاتر هست  هر‌وقت خشمی کند و‌ حکمی کنم  بهتان در اوج سرعت و دقت می رسد.‌.و‌ همین  ادله و استدلال عقلی بسیار دقیق و روشنی هست.و‌ حتما بعضیاتان خیال میکنید اگر رسول خدا ولی اعظم الهی  رو‌ تکذیب کنید فقط شأن مومن بودن و نهایت شأن مسلمان یا مسیحی یا یهودی بودن ازتان گرفته میشود و قبول نمیشود ولی شأن توحید و شأن انسان بودن ازتان گرفته نمی‌شود در حالی که با تکذیب رسول خدا تمام ۴شأنی که عرض کردم بکل ازتان سلب می‌شود و نه مومن و نه مسلمان و مسیحی و یهودی و نه موحد و نه انسان محسوب می‌شید.و در آخرت شأن هیزم‌ جهنم رو ‌فقط خواهید داشت.و بدانید  اهمیت توجه به نشانه و آثار در زندگی انسانها بسیار عظیم هست چون تشخیص حقانیت وجود خداوند و تشخیص حقانیت رسولانش و حتی تشخیص پدر و مادرت بر مبنای نشانه و آثار هست و همین نشانه و آثار هست که منجر به ایمان میشود.مثال قابل فهم اینست که شمای نوعی با اینکه تا حالا نرفتی آزمایش ژنتیک بدی ولی بر مبنای نشانها و آثار فراوان یعنی شباهت چهره مثل رنگ پوست و مو و  رنگ چشم و فرم چشم و بینی و نشانهای دیگر یقین داری ایمان داری که پدرت و مادرت پدر مادر حقیقیت هستند و نسبت به رسولان خدا و خود ذات یگانه خالق عالم هم دقیقا این چنین هست.اصلا بنای فهم عقل بشری بر مبنای شناخت و تشخیص نشانها و آثار بنا گذاشته شده.و نادیده گرفته نشانها و آثار فوق عظیم و متعدد رسول زمانتان کاری بشدت ضد عقل و فطرت انسانیست و سبب نابودی ابدتان خواهد شد.در آخر تاکید میکنم بعد تحقق آنی خواب رسول خدا بر شلیک دو موشک در عالم دیگر باید عاقلان عالم خواب رسول خدا بر فرارسیدن قیامت را هم  بسیار جدی بگیرند و قیامت را دور ندانند  و  تا دیر نشده  یعنی تا مرگشان فرا نرسیده یا قلبشان سنگ نشده یا قیامت فرا نرسیده هر چه زودتر تابع برگزیده خداوند شوند.یاحق
با سلام.خداونده عالم بواسطه زبان و کلام رسولانش کلام و‌ هدایتهایش را به دیگر مخلوقاتش می رساند.و‌‌ دین فقط بخشی از این کلام و هدایتها هست.و‌ نبوت فقط یکی از شئونات رسولان خداست.و دین به اصطلاح آن برنامه الهی آن قواعدی هست که سبب اصلاح و تحکیم رابطه انسانها با خالق عالم و انسان ها با خودشان می شود مثل انجام مناسک دینی((نماز روزه و....)) و قواعد های مالی عقود شرعی و رابطهای خانوادگی مثل ارثیه رابطهای زناشویی مثل مهریه و دیگر حدود الهی مثل دوری از خوردن بعضی غذاها و موارد دیگر.مجموع این قواعد میشود دین.و نبی به پیامبری خطاب میشد که دین جدیدی آورده بود یا  وظیفه تبلیغ دینی رو داشت و وقتی این برنامه الهی بر مبنای ظرفیت انسانی کامل شد دیگر این باب  بسته شد یعنی دیگر پیامبری با این وظیفه به سوی بشر فرستاده نمیشود.ولی به آن یاران ابلیس که کلام خداوند رو تحریف میکنند و خلقلله رو‌ فریب می دهند و به دروغ بجای خاتم انبیا می‌گویند خاتم‌ پیامبران باید گفت.هروقت آن دلایل  و‌ خبطها و معاصی ای که سبب می شد  پیامبران خدا در گذشته به سوی قوم های مختلف فرستاده می شدند  رفع شود و دیگر بشر ‌مرتکب آن خبطها و معاصی نشود می توانند بگویند عقلا و فطرتا باید ختم رسل بشود ولی برعکس آن خبطها و‌ گناهان عظیم در عالم بیشتر شده هست و تا مادامی که عالم پابرجاست و همین شرایط در عالم باشد سنت خداوند بر فرستادن رسولانی هدایتگر پابرجاست...پس فقط دین جدیدی برای بشر نخواهد آمد ولی پرداختن به توحید و شرکزدایی ورای دین هست ظلم زدایی ورای دین هست استکبار ستیزی ورای دین هست و دوری از گناهان بزرگ هم فطری و ورای دین هست یعنی بدونه فراگیری هیچ‌ آموزه دینی فطرتا و عقلا توحید رو میفهمی ظلم رو میفهمی استکبار رو میفهمی گناهان بزرگ هم میفهمی و این ۴مورد  شاکله اصلی هدایتها و وظایفی هست که من رسول الهی زمانتان دارم و رسولانه الهی گذشته  داشتند.و طبق آیات قرآن در هر زمان قومی هدایت‌گری منصوب الهی برای یاری کردن طلب کند و با خداوند عهد محکم کند می توانند منصوب الهی را درک‌ کنند.و‌ به غیر از این هروقت شرکزایی در عالم به خصوص به اسم دین خدا و مستکبر شدن و استکبار پذیر شدن و رواج‌ ظلمهای فراوان و گناهان بزرگ‌ در عالم تمام شد بعد عقل و فطرت تایید میکنند که نیاز به رسول الهی دیگر هدایت‌گری  دیگر نیست.و حقیقتا با اینکه کاملا سنت های الهی در قرآن مشخصه به تعبیری دیگر جنس نشانها و ادله های تشخیص رسولانه خدا در قرآن کاملا مشخص هست و هم خواست خداوند در قبال رفتار با رسولانش در قرآن مشخصه و هم بر مبنای همان آیات قرآن کاملا می دانید سر قوم های قبل شما که رسولانه خدا را بخاطر انسان عادی بودن تکذیب کردند چه بلایی آمد  برای همین خیلی برام جای تعجب هست که با همیه این دانستها چرا رفتار شما با رسول الهی زمانتان  عینا مثل رفتار قوم های پیامبران قبل هست.و آنها به اصطلاح هیچ خدا پیغمبری هم حالیشان نبوده ((منظورم از خدا یگانه خالق عالم هست)) در حالی که شما موحدان امروزی  عقبه توحیدی ولایی عظیمی دارید یعنی این آموزها خوب بهتان رسیده و هم سطح عقل و فهم بالاتری نسبت به قوم های قبل دارید و هم نشانها و آثار و ادله های عظیم و متعددی  بر حقانیت رسول زمانتان فهم‌ کردید.بشدت به حکما و علمای عالم تاکید میکنم تا دیر نشده و قیامت فرا نرسیده عین یک پازل آن همه ادله ها و نشانه های عظیم که بر حقانیت رسول زمانتان فهم کردید  را کنار هم بچینید تا کاملا حق رو فهم کنید و بر نفستان افسار بزنید.ادله های فراوان قرآنی در کنار ادله های عقلی در کنار جنس کلام حکیمانیه رسول خدا درین 5سال که آشکارا حق رو از باطل جدا می کرد در کنار ویژگی های خلقی ((هفت ماهه بودن که شیعیان در باب اهمیتش نسبت  به منصوبان خداوند روایات دارند))و سبک زندگی رسول زمانتان((شب بیداری های همیشگی و کنده بودن از دنیا بطور مشهود)) و حتی تأخیر در ازدواج  که خوب می دانید بسیاری از پیامبران الهی قبل بنده هم به دلیل اینکه بند و بندیه دنیا نبودند و حواسشان به بالا بوده بسیار دیر ازدواج میکردند تازه معمولا آن هم بعد پیشنهاد همسر یا خانواده همسر  و بعد تایید شدنه آن بانو توسط خداوند ازدواج میکردند عین بنده که بانوان متعدد بزرگواری پیام می دهند و تمایل دارند ولی قطعا سنجش و تایید خداوند عالم نیاز هست و اصلا این نبوده  که پیامبران خدا حواسشان در دنیا دنبال زنو بچه شغلو سمتو مالو‌ منال باشه ابدا شما اینو از سبک زندگی پیامبران قبل بنده هم کاملا متوجه میشوید.و‌ این کنده بودن از دنیا  در سبک زندگی رسول زمانتان هم کاملا مشهود هست.حتی اندک لکنت رسول زمانتان از نشانهاست و بعضی پیامبران قبل هم این چنین بودند و این برمبنای حکمت الهیست و نشان می دهد این فرد مدعی رسالت دنبال خودنمایی و  تو چشم بودن و حرف بیخود زدن  نیست.حقیقتا ریزترین جزییات درباره رسولانه خدا نسبت به رسول زمان شما لحاظ شده...در کنار همیه اینها در راس تحقق آثاره کلام بسیار متعدد و عظیم رسول زمانتان هست که هربار وعده و حکم و‌ خبری داد بلافاصله در اوج سرعت و دقت در عالم به وقوع  پیوستند.حقیقتا وقتی حدود ۲۰درصد از  پازلی چیده بشه آن حقیقته طرح تا حد بالایی مشخص میشود.چه برسه که صددرصد پازل هارو شما دارید.علمای دین و‌‌ هر عاقلی  خوب می داند خداوند  در دنیا خودش را با نشانه ها و آثار به عالمیان می شناساند و هم با نشانه ها و آثار با اهل عالم صحبت می‌کند.پس بروید تا دیر نشده اتاق فکر تشکیل بدهید تجمیع عقول کنید  بررسی کنید که  خداوند با این نشانه ها و آثاری که بلافاصله بعد احکام و وعدهای رسولش در عالم نمایان کرده چه می خواهد بهتان بفهماند ؟ بطور مثال با همین دو نشانه اخیر که بعد حکم و‌ وعده رسول  خداوند در  عالم بلافاصله تحقق یافتند ۱. وعدیه تغییر حکامه راس و دادن حکم مرگ برایشان و تحققش بلافاصله بعد ۳روز با سقوط و ۲. خبره شلیک موشک از فاصله نزدیک و خبره وقوع واقعه مهم که  دقیقا همان وعدها آن هم  در ایران که رسول خدا حضور دارد و بلافاصله باز هم بعد ۳روز(( که منطبق با سنت قرآنیست)) اتفاق افتاد.حال حکام و علمای قومم باید کاملا تجمیع عقول کنند که خداوند عالم چه چیزی رو چه مفهومی رو با این دو نشانه فوق عظیم و فوق دقیق که این چنین دقیق رسول خدا قبل وقوع ریزترین جزییاتشان را هم بیان کرده بود به مخاطبان رسولش می خواهد برساند؟؟؟ بدانید  این رو خداوند عالم می خواست بهتان بفهماند که دنیا بازیست  و رکن  اصلی این بازی تبعیت از رسول زمانتان هست و اگر وفای به عهد نکنید و تابع رسول خدا نشوید و بازی رو منطبق با تبعیت از او پیش نبرید دشمنانتون بر شما فائق خواهند آمد...حقیقتا این نشانه ها و آثار عظیمی که شما دیدید و فهم کردید اگر سمج ترین و مغرور ترین حکومت‌ها و قوم های تاریخ می دیدند به رسول زمانشان مومن می شدند بطور مثال اگر قبل خارج کردن قوم بنی اسراییل و تعقیب شدنشان توسط فرعونیان برادرم موسی به فرعون و ‌فرعونیان تشرهایی میزد و سطح ولایت رسول زمان شما را داشت و به فرعون و کل دشمنانش می‌گفت دشمنانی بر علیهتان برانگیخته میشوند آن هم ۳بار و هر ۳بار بلافاصله در کمتر از چند ساعت دشمنانی مسلح بر علیه‌شان برانگیخته میشدند یا می‌گفت بخاطر کفرشان باید آماده سختی باشند و بلافاصله یکسال بسختی عظیم می افتادند یا بهشان می‌گفت بخاطر دشمنی تان با رسول خدا حکام راس  را تغییر خواهم داد و کشته خواهد شد و حاکم آن حکومت بلافاصله کشته میشد و تمام وعدهای دیگری که رسول زمانتان بهتان داد و همشان در اوج سرعت و دقت در عالم نمایان شدند تحقق یافتند آنوقت فرعون ترین فرعون‌ها سمجترین سمجان تاریخ مغرور ترین مغروران همه با هم در برابر رسول زمانتان تواضع میکردند تازه هیچکدام آن فهم و عقبه توحیدی و‌ ولایی شما را هم نداشتند.در آخر تاکید میکنم موحدان اصلا به توحید و اعمال دینی و خیراتشان دل خوش نکنند چون سنت خداوند همان رویه ایست که در قبال تخلف ابلیس فهم کردید.و منطبق با همان مفهوم وای بر نماز گزاران در قرآن هست یعنی هرچه  ادعای فهم و توحید و ولایت مداری و دین داریتان بیشتر باشد در صورت عدم ایمان و تبعیت از رسول زمانتان توبیختان در آخرت به مراتب سنگینتر خواهد بود.یاحق
سلام.علما می دانند  این همه سال رسول خدا آن چه گفت ریشه قرآنی داشت چون ادله های قرآنی فراوانی  بر حقانیت  رسول زمانتان وجود دارد ولی یک‌ حقیقتی علمای قومم قرآن رو زیاد در آن حدی که ادعا می کنند قبول ندارند.‌بطوری که  شأن و اعتباری که برای روایاتشان قائلند بمراتب از قرآن بیشتر هست.چون بت های ذهنی شان خدایگان زمینی شأن از دل همین  روایات ساختگی بیرون آمده ...فتوای کلام این ها در حقیقت اینست که قرآن روایت زندگی و وصف آموزها و شخصیت  منصوبان الهی عادی هست به این مفهوم که خطاهایی داشتند ترک اولایی داشتند که در قرآن بیان شده و نشانه هاشان هم محدود بوده.ولی معتقدند روایاتشان وصف آموزها و شخصیت منصوبان الهی فوق عالی هست.و شأن بسیار بالاتری برای بت های ذهنی شان  قائلند.چون ویژگی‌های خاص خداوند رو به آن منصوبان الهی نسبت میدهند و نشانها و اعجاز مافوق هر پیامبری برایشان متصور هستند.و‌‌ عقیدشان اینجور منحرف شده و نوع برخوردشان با رسول زمانشان که دارای مقام دریافت وحی هست  و سطح ولایت بالایش را هم بهشان خوب فهماندن بر گرفته از همین عقاید منحرف شدشان هست.و در حقیقت روایاتشان  هم جوری تنظیم شده که شأن رسولان خدا پایین آورده میشود تحقیر میشوند تا شأن بت های ذهنی آنان بالاتر جلوه داد شود.و مکرر ازین دست روایات که کاملا دروغ هست برای رسول خدا می فرستند.و هرجا کوبیدن جایگاه و شأن پیامبران خدا انجام میشود دست داشتن ابلیس قطعیست چون کینه و دشمنی عظیمی نسبت به پیامبران خدا دارد.و نکته مهم اینکه از مبحث شفا هم سو استفاده کردند چون می دانستند مختص تمام ادیان و فرقه ها هست.درباره مسلمان بودن هم گرید بندی سطح بندی کردند و گرید َ۱سطح اول رو فقط مسلمانی میدانند که بغیر از ایمان به رسول اسلام به ۱۲ وصی رسول اسلام هم باید  معتقد باشد و این اعتقاد را جزوه اصول دینش بداند و ولایت فقیه رو هم باید  قبول داشته باشد اینها فقط چنین فردی رو یک مسلمان ترازه اول می دانند.در ادامه به موحدان عالم برای اینکه بدانند دچار شرک‌ در عقاید شرک‌ زایی و بت زایی شدند یا نه فرمولی عرض میکنم که معیار بشدت دقیقی هست.برادرم یعقوب که خود پیامبر خدا بود فرزندش یوسف را که متوجه شده بود از پیامبران الهی خواهد شد را بسیار فراوان دوست می داشت و بهش محبت عظیمی می ورزید یعنی یادش بسیار در قلبو جانش جاری بود.چون محبت فراوان یاد فراوان بدنبال می آورد و برعکسشم صدق میکند.و بخاطر همین برادرم به فراق یوسف  دچار شد و آنطور بنوعی هشدار بهش داد شد و تحمل آن فراق  آزمون مهمی بود‌‌‌‌...برادرم ابراهیم هم که فرزندی عظیمو شأن چون اسماعیل داشت و می دانست از پیامبران الهی خواهد شد و بسیار برایش عزیز بود  بنوعی دیگر آزمونش کردند  و آیه ۱۶۵ بقره  که درباره مزمت یاد و محبت بیش از حد به غیر خداوند هست حکما و علمای قومم میدانند دقیقا چه موقع بر رسول زمانتان از جانب خداوند عالم خوانده شد.تازه برادرم یعقوب پیامبر خدا بود و قطعا از حدود الهی خارج نشد بود و قطعا یاد و محبتی که نسبت به پسرش یوسف داشت از یاد و محبتی که نسبت به خداوند عالم داشت کمتر بود.درضمن پسرش هم شان الهی والایی داشت و یک انسان عادی یا  بت سنگ نبود ولی توقع از  برادرم یعقوب بیشتر بود و باید حدود بیشتری نگه می‌داشت و نباید این چنین محبت و یاد غیر خداوند بر وجودش غالب میشد.و حقیقتا اگر توی موحد  مادر یا پدر یا همسر یا فرزندتان را یا هر مخلوقی را پیامبر یا وصی پیامبری  را بیش از خداوند عالم یاد میکنی این یعنی محبتتان به آنها از خداوند عالم بیشتر است و این یعنی توحیدت می‌لنگد.و  حالا شیعیان حقیقی چنان آن بت های ذهنی شان را بزک کردند و دوست دارند که حدود ۹۵درصد وقت مجالس دینی شان صرف یاد و مدح و ستایش آن بت ها یعنی غیر خداوند میشود که خوده یاد فراوان نشانه محبت فراوان هست.و وقتی این یاد غیر خداوند غالب بر یاد خداوند در جلسات دینی هر کدام از فرقه موحد شود یعنی وارد وادی شرک زایی و بت زایی شدند.که شیعیان امروزی بشدت در وادی شرکزایی و بت زایی افتادند چون بشدت یاد غیر خداوند  محبت ورزیدن به غیر خداوند در جلسات مذهبیشان نسبت به یاد و‌ محبت  خداوند غالب شده و بیشتر هست...‌و‌ کاملا این عمل باطل باعث شده  آن بندگان خدا که یادشان در زندگی و همیه محافل و مراسم شیعیان  غالب بر یاد خداوند عالم شده تبدیل به بت شوند.و‌ سبب شده اولا قداست عظیمه بسیار عجیبه بشدت غلو آمیز  برای بت هاشان قائل شوند بطور مثال معتقد هستند که پیامبران الهی از نور بت های آنها خلق شدند...و دوما ویژگی‌های مختصه خداوند هم که بهشان نسبت می دهند(( ولایت خداگونه یعنی معتقدند بتهای ذهنیشان به کوه بگویند بریز می ریزد به شیره نقاشی شده بگویند دشمنم را بگیر زنده میشود میگیرد و موسی اگر یک شاخه مار کرده اینها به هرچه بگویند مار میشود ووو و معتقدند  علم خداگونه دارند  یعنی معتقدند هر آنچه سوال کنی از علوم عالم امامانشان میدانند  حتی علم غیب را که مختص خداوند هست و  عصمت خداگونه یعنی معتقدند از کوچکترین  خطا و اشتباهی در زندگیشان بری هستند و  نظارت خداگونه یعنی معتقدند هر آنچه امامانشان بخواهند می بینند می فهمند ووو)) و سوم از همان بت ها هم کمک می‌طلبند و این ۳ ویژگی کنار هم  بت یعنی  خدای زمین  می سازد که ریشش تمام برگرفته از همان یاد عظیمی هست که از آن بت هاشان در مجالس دینی شان دارند  که منجر شده محبت بسیار عظیمی که فقط در شأن یگانه خالق  عالم هست  نسبت به آن بتها داشته باشند حتی در سطح بالاتر.تا این حد که اگر  الان یه یک شیعه حقیقی دستگاه دروغ سنجه بشدت دقیقی وصل کنند و ازش بپرسند  امام علی یا امان حسین را بیشتر دوست داری یا خداوند را اگر بگوید خداوند رو قطعا دستگاه دروغ سنج آژیر میکشد یعنی دروغ میگوید.چون عرض کردم چنان یاد و به طبع محبت بت های ذهنیشان در مجالس و محافل شان جاری و غالب هست که اصلا یاد خداوند یک دهم آن هم نیست و این قطعا باعث ساخته شدن یک ما به ازای ذهنی یک‌ بتهای بسیار بزک شده که مدام دها برابر  خداوند در مجالس و زندگیشان ازشان یاد می کنند و مدح و ستایش می کنند شده و این شیویه باطل سبب  کم شدنه محبت خداوند در قلوب و افزایش محبت غیر خداوند در قلب هاشان شده و قطعا وارد فازه شرک زایی و بت زایی شدند.و کار بجایی می‌کشه که علنا بیان میکنند همه کسه من علی همه کسه من حسین..و چه بخواهند چه نخواهند با این شیوه باطل  آنها محبت غیر خداوند یعنی محبت بت های ذهنی شان در وجودشان غالب شده.و عرض کردم در ابتدا هر موحدی که یاد و محبت خداوند در وجودش غالب نباشد در راس نباشد  از وادی  و حقیقت توحید دور شده هست.و حقیقتا کاملا آیه ۱۶۵ سوره بقره نسبت به شیعیان امروزی صدق میکند که معبودانی(( بت های)) دارند که آنها را آنجور که فقط سزاوار خداوند عالم هست دوست می دارند که این حقیقتا  ابد نابود کنه.به حکام و علمای قومم بشدت تاکید میکنم اگر در شرک زدایی و بت زدایی یعنی اقامه  توحید رسول خدا را یاری  نکنند و وفا به عهدی که بسیار محکم کرده بودند نکنند دنیا و آخرت بسیار سختی خواهند داشت.یاحق
سلام.حقیقتا رسول خدا در میان ۳ گروه از مسلمانان قرار گرفته که از حدود  و چهار چوبهای الهی خارج شدند و اگر هدایتهای رسول خدا را نپذیرند و تابع نشوند آخرت سختی خواهند داشت و البته تمام موحدان عالم که چنین نقصهایی در عقاید و اعمال دارند هم شامل می‌شود.گروه اول تندروهای دینی هستند به مانند  طالبان که توضیح خواهم داد .گروه دوم شیعیان امروزی  هستند که گرفتار شرک زایی و بت زایی شدند که قبلا توضیح دادم  و گروه سوم که دقیقا بر خلاف طالبان از آن ور بوم افتادند. مانند بعضی از حکومت های عرب و غیره که زنان در برابر حکام و بزرگانشان  مو افشان میکنند و بدن می لرزانند و خروج از حدودهای الهی دیگر... به سرانه طالبان عرض کنم شنیدم بخشنامه ای بسیار تند که کاملا خارج از حدود الهیست تنظیم کردید شما بر خلاف بعضی حکام عرب با تند روی از حدود الهی خروج می کنید که هر دو حالتش بشدت خطرناکه چون  بسیار آخرت  خراب کن هستند.حقیقتا چه بسیار عمامه بر سر ها در قیامت منتظرند فرش قرمز براشون پهن کنند چون می‌گویند ما دین خدا را احیا کردیم ولی بهشان گفته میشود چه بسیار با اعمال نا بخردانه با تند روی ها میل به دین و دینداری رو‌در قلب‌ها خاموش کردید و خلقلله را دین زده کردید و  فقط بخاطر ترسه از شما ظواهر دین رو رعایت می کردند و بخاطر احکام متحجرانه شما از هرچه دین و متولی دین بود بدشون آمده بود یعنی دقیقا  منطبق با نقشه ابلیس پیش می‌رفتید.سران طالبان و دیگر خشکی مقدسان تندرو بدانند شرع یعنی حدودی که خداوند عالم بهش راضی هست و ابدا حق ندارید بیش ازین حدود الهی بخواهید به اسم دین خدا و شرع  عملی را واجب اعلام کنید.و بخاطر عدم رعایت آن خلقلله را جریمه یا تنبیه کنید که اگر چنین بکنید مصداق بدعت در دین و درس پس دادن به ابلیس هست و آنوقت نزد خدا و رسولش هیچ حرمتی نخواهید داشت.علمای موحد بدانند باید حکیمانه دینداری کنند یعنی باید با محوریت عقل سنجش همه جانبه بر مبنای شرایط زمانی و مکانی داشته باشند. پوشش ‌مناسب برای یک بانو یک‌ مانتو یا هر پوشش بلند غیر اندامی هست که برجستگی های بدن تو ذوق نزند  در کنار یک شال یا روسری یا کلاه روی سر که جلوی جلوه گری را میگیرد و با رعایت این میزان پوشش  حدود الهی رعایت میشود یعنی میزانی که خداوند عالم بهش راضی هست.و  هر موحدی به دلخواه ازین حد مکفی بیشتر می تواند رعایت کند و خوب هست ولی واجب شرعی نیست بلکه فقط همان حد مکفی واجب شرعیست .و بعد آن باید حکومت‌های موحد با فرهنگ سازیه درست بدنبال  افزایش حجاب قلوب باشند که ریشیه حیا و عفت و پاکدامنیست.شما تمام سال هم روزه بگیری فقط یکماهش روزیه واجبیست که منطبق با خواسته خداوند هست یعنی از یکماه بیشتر میرود در فاز دلبخواهی مستحبی که ثواب ‌زیادی دارد ولی جزوه حدود الهی و امر خداوند نیست و هیچ عالم و حاکمی حق ندارد کاسیه داغتر از آش بشود و  بیش از حدی که خداوند عالم راضی هست بخواهد حدودی را اعمال کند.و بدانید ابلیس مشگل با ایمان قلبی و حقیقی دارد وگرنه موحدی هزاران نماز هم بخواند ولی باور قلبی نداشته باشد ابلیس خشمگین نمیشود و از آن نمازهای بی ایمان انسان رو باز نمیدارد.   درباریه رژه اخیر طالبان هم عرض کنم یکوقت فریب دشمنانه مسلمانان رو نخورید تا سبب شود شما را بجان هم بیندازند و خوب فهم کردید اگر رسول خدا نخواهد تمام تجهیزات و ثروت و قدرت عالم رو هم داشته باشید نمی توانید حکومت یا قومی را از قدرت ساقط کنید.ممکن هست به خاطر آزمونهای الهی به اصطلاح آن حکومت یا قوم بینی و دهانش تا دم آب  هم برسد و حتی بره زیر آب حتی دقایقی هم زیر آب بماند و حتی ریه هاش هم پر آب بشود ولی در نهایت چون خواست رسول خدا حفظ شدنش هست آن حکومت به حیاتش ادامه خواهد داد. حقیقتا به حکما و علمای عالم دیگر خوب فهماندن به امر خداوند نظره  رسول الله  غالب هست.و عالمیان بدانند مهمترین مطلب عالم از اول خلقت ایمان و کفر نسبت به رسولانه خدا بوده چون مهمترین خواست خداوند عالم ایمان و تبعیت از رسولانش هست که به توحید ناب ختم میشود و به تبع مهمترین خواستیه ابلیس هم عدم ایمان و تبعیت از رسولانه خداست.حقیقتا فازه اثبات شدنه رسالتم به خواست خداوند حکیم بسیار با کیفیت انجام شد چون کاملا با نشانها و آثار بسیار متعدد و با کیفیت و با ادله های فراوان عقلی و قرآنی بهتان فهمانده شده با رسول خدا طرفید و دیگر الان باید در فازه تبعیت باشید.وای بر علمای موحدی که بعد فهم آن همه نشانه و ادله بر برانگیخته شدنه رسول الهی زمانشان  هنوز  بالای منبرهاشان به جای معرفی منصوب الهی زمانشان  فقط به معرفی منصوبان الهی گذشته و دیگر  بت های ذهنی شان می پردازند.میدانید چرا؟ چون کاملا به نفعشان هست که خلقلله  فقط با منصوبان الهی فوت شده آشنا باشند چون اینطوری همه دروغها و منویات نفسانی  خودشان رو می توانند به اسم کلام منصوبان الهی  تو گوش خلقلله کنند ولی وقتی مردم با منصوب الهی زنده طرف باشند دروغها و اباطیل و شرک زایی ها و تندرو ی ها شان رو میشود.و طبق سنت الهی خداوند فقط عقاید یک مخلوق رو تنظیم میکند کوک میکند و دیگر  خلقلله از روی آن باید خودشان رو تنظیم کنند که آن مخلوق رسول خداست و بدانید  ایمان فقط به فرستادیه خداوند یعنی دریافت کننده وحی الهی واجب هست نه به دیگر اولیای خدا.این هم عرض کنم بنده اوصیای رسول اسلام رو دوست دارم و هم ولایتشان رو قبول دارم  البته در سطح خودشان عین حواریون ولی ابدا ایمان بهشان یا قبول داشتنشان شرط مسلمانی نیست و پدر و معلم یا هر عالمی که بدانید سطح فهمش در موضوعی از شما بالاتر هست و خیره شمارو هم میخواهد بر شما در آن  مورد ولایت دارد و بالاترین سطح ولایت (( اختیار)) بر شما  رو رسول زمانتان دارد.و خلفای اربعه و صحابه پیامبر  آنان که در جنگها یاور برادرم محمد علیه سلام بودند و برادرم برایشان احترام قائل بود بنده هم برایشان احترام قائلم ولی به هیچ عنوان هیچ فرقیه موحدی حق ندارد بگوید چون وصی و یاور و دوست پیامبری را قبول دارد و  دیگر قوم یا گروهی آنها  را قبول ندارد پس خط شان جداست و بروند در فاز گروه گروه شدن و فرقه بازی.این خودش مصداق بدعت در دین خداست و خبط بسیار سنگینی هست.بدانید حکم رسول خدا مصداق حکم خداوند عالم هست و احترام و تبعیت از رسول خدا مصداق تبعیت و احترام به خداوند عالم هست.یاحق
سلام.عالمان دین در عالم خوب می دانند در طی حدود ۱۵۰۰سال اخیر انسانی که این همه نشانه و آثار عظیم و متعدد بر حقانیت رسالتش‌ در عالم ظهور و بروز کند وجود نداشته و  علمای موحد از کتمان حق باید دست بردارند.و علمای موحد بخصوص علمای یهود که پیامبران متعددی داشتند برمبنای آموزهایی که بهشان رسیده خوب میدانند از سنت های خداوند برای معرفی رسولانش به عالمیان وعده دادن و خبر دادن از آینده و تحقق آن هست‌ و‌  پیامبرانشان را پیشگو خطاب میکنند‌‌‌‌‌.و در کتب دینی شان و دیگر کتب ادیان دیگر  به پیشگویی اهیت زیادی داده شده هست.پس کاملا میدانند از مهمترین  سنتهای خداوند برای فهماندن حقانیت پیامبرانش به عالمیان تحقق وعدهای آنهاست.در قرآن هم پیشگویی هایی داشتیم که تماما سالها بعد محقق شدند.ولی  رسول زمان شما در طی زمان رسالتش درین ۵سال تعدد وعدهایش خبرهایش از آینده  نسبت به پیامبران گذشته که بالای ۵۰سال رسول خدا بوده اند بیشتر بوده و تحقق وعدهایش سرعت بمراتب بیشتری هم داشته هست و‌ بلافاصله بوده هست.ولی وعدهای پیامبران گذشته بعد ماه ها و سالها در عالم محقق میشدند.و حتی طبق آیه ۶۵ سوره هود که برادرم صالح  برای فرا رسیدن عذاب نهایی وعدیه ۳روزه می دهد  مشخص هست قبلش چنین حالتی رخ نداده بود که آن قوم استغفار و توبه و‌ تقاضای بخشش نکردن ولی شما سنت ۳روزه الهی رو در تحقق وعده‌های رسول زمانتان  بارها فهم کردید از وعدیه آمادیه سختی بودن که بعد حدود ۳روز از وعدیه رسول خدا یکسال سر قضیه مهسا سختی عظیمی برایتان فرا رسید.تا حکم مرگ‌ حکام راس که آن هم ۳روز شد از بعد حکم رسول خدا. تا فرارسیدن یاری برای مظلومان خطاب به مردم غزه. تا خبر شلیک موشک از فاصله نزدیک و وعده تحقق واقعه مهم در آینده که همیه این ها بعد همان  ۳روز محقق شدند ووو...و نکته اساسی این جاست که برادرم صالح و هیچ پیامبر دیگری نوع عذاب رو مشخص نکردن و فقط وعده عذاب دادن ولی پیامبر زمان شما نوع تنبیه رو تعیین می‌کرد و هربار هم دقیقا همان تنبیهاتی که رسول زمانتان بیان میکرد بهتان در اوج سرعت و دقت  می رسیدن و بر مبنای حکمت الهی این نشانهای عظیم نشان دهنده‌ی سطح بالای ولایت الهی رسول زمان شماست بر عالمیان.پس دقیقا همین سنت ۳روزه خداوند در قرآن نسبت به وعدهای پیامبر زمان شما هم بارها  لحاظ شده  و چند تا هم از وعدهای رسول زمانتان که  بلافاصله بعد چند ساعت در عالم محقق شدند عین ۳بار وعدیه برانگیخته شدن دشمن  که هر ۳بار بلافاصله بعد چند ساعت محقق شدند.و همیه این ها در کنار ادله های متعدد عقلی و قرآنی که بارها بیان شده و هم جنس کلام حکیمانه و بشدت روشن کننده رسول زمانتان درین ۵سال و سبک زندگی او...و با همه این شواهد و ادله های عظیم و متعدد کاملا هزاران درصد  برای هر عقل سالمی اثبات میشود که با رسول خدا طرف هست و نباید فریب نفس و ابلیس را بخورید و از عقلتان پیروی کنید.و بدانید در قیامت برای صحت عقاید و اعمالتان باید ادله های عقلی یا قرآنی داشته باشید یا بر مبنای استناد به آموزهای پیامبری که مستقیما نشانه آثار عظیمی بر حقانیتش در عالم فهم کردید می توانید از عقاید و اعمالتان دفاع کنید و به هیچ عنوان  بر مبنای روایات و آموزهای پدرانتان ادله ای برای عقاید و اعمالتان قبول نمی شود.و حقیقتا برای رسیدن به حق و رستگار شدن کافی هرچی عقیده به غیر از توحید دارید بگذارید کنار.مثل بت بازی ها و دیگر  تعصبات باطل تان و آنوقت منطبق با ادله های عقلی و قرآنی و بر مبنای آن همه نشانهای عظیمی که درین ۵سال بر حقانیت کلام‌ بنده فهم کردید مقام رسالت الهی بندرو قضاوت کنید.و‌ حقیقتا  کاملا حق برای هر عقل غیر متعصب و پر نشده از باطلی ((گرفتار نشده ای)) روشن هست.بدانید هر رفتاری با رسول خدا داشته باشید انگار دقیقا با خداوند عالم داشتید در قیامت این چنین حسابرسی می شوید.وقتی شاهی نمایندشو برای سرکشی و رساندن پیامش به استانها میفرستد هر گونه رفتار با او مصداق رفتار با همان شاه هست بی حرمتی و عدم تبعیت از او به مصداق بی حرمتی و عدم تبعیت از آن شاه ((خداوند عالم)) هست و حفظ حرمت او و تبعیت از او  مصداق حفظ حرمت و تبعیت از شاه هست.بدانید در دنیا نفستان را در برابر رسول خدا نشکنید در آخرت با درد عظیم نفستان را خواهند شکست. با این تفاوت که اینجا اگر خودتان با اختیار نفستان را در برابر رسول خدا بشکنید و تابع او شوید بشدت تعالی خواهید یافت و بر قرب الهیتان عظیم افزوده خواهد شد ولی در آخرت نفستان را با درد فوق عظیم میشکنند و بعدم می ریزنتان دور((در آتش)) عین پوست‌ گردو چون در آنجا دیگر هیچ ارزشی ندارید جز هیزم جهنم شدن.حکام و علمای عالم آنچه که برای فهم حقانیت رسالت و سطح ولایت رسول زمانشان باید بفهمند منطبق با سطح عقلو فهمشان بهشان  فهمانده شده و دیگر هیچ عذری و بهانه ای در قیامت ازشان قبول نمیشود.و می بینیم در زمان رسول الهی زمانتان که این همه نشانه و آثار عظیم و ادلهای فراوان بر حقانیت رسالتم فهم کردید  بدونه توجه و بیعت با بنده میروید دنبال یاد و تبعیت از منصوبان الهی قبل بنده.ولی حقیقتا بدون ایمان و تبعیت از منه منصوب الهی زمانتان این کار کاملا کاری بیهوده هست و هزینه کردن و تبعیت کردن از منصوبان الهی قبل دیگر ذره ای ازتان قبول نمیشود.و بیخود آن همه وقت و مالتان را دارید هدر می دهید.و بدانید تمام اوصیای پیامبران قبل و حتی تمام پیامبران الهی قبل اگر در زمان رسول زمان شما زیست میکردند مطیع و یاور رسول زمان شما می شدند.و ابدا غرق دنیا شدن  نشان دهندیه میزان دوسداشته شدن توسط خداوند عالم نیست.بلکه متضادش به منه رسول خدا فهمانده شد که باید به حداقل‌های دنیا با اختیار خودم بسنده کنم...و از نشانهای مهمی که خداوند بنده ای را دوست دارد اینست که اگر خواستیه حق  بسیار مهمی دارد و بسیار دوستش دارد و در مسیرش حرکت کرده و آنوقت خداوند او رو به بالاترین کمال آن خواسته و هدف در دنیا برساند یعنی خداوند دوستش دارد عین مقام رسالت بنده که بعد ده سال که در مسیر هدایت‌گری حرکت کردم و بسیار دوست داشتم خداوند به بالاترین حد کمال دنیوی که یک هدایتگر می تواند برسد یعنی مقام رسالت الهی بندرو نائل کرد.‌‌و بعدش از آن به نوعی مهمتر بخشیدن مقام ولایت هست که هر آنچه رسول خدا در عالم حکم میکند در اوج سرعت و دقت محقق می‌شود خوب مگر ازین مقامات در دنیا مقام و شأن بالاتری هم هست.و اصلا تمام  مال و ثروت دنیا  ذره ای در برابر این نعمات فوق عظیم به حساب نمی آیند.کلام آخر برای عاقبت بخیر شدن رسیدن به سعادت ابدی باید ببینید چی برای خداوند عالم اهمیت دارد ؟ و‌ علمای دینی خوب می دانند در دنیا چیزی از حفظ حرمت و تبعیت از برگزیدیه الهی زمانتان در نزد خداوند با اهمیت تر  نیست و عملی از آن رشد دهند تر و تعالی بخشتر نیست
سلام. وعدهای متعهد رسول خدا در آینده و خبرهایی که داد چنان  تحققشان دقت و سرعت بالایی داشته که هر غیر موحد و  کافری که به عالم غیب ایمان ندارد هم میفهمد قدرتی هدایت گر و فرستندیه این رسول هست که کاملا به آینده مشرف هست و کاملا قدرتی ورایه قدرت بشر دارد...و علمای موحد این حقیقت رو پنهان نکنند که این تعدد خبرها از آینده و تحقق آنی آنها در زمان هیچکدام از  پیامبران قبل نبوده بلکه بعضی از پیامبران یکی دو خبر بسیار اندک میدادند آن هم بعد ماه ها و سال ها در عالم محقق می شدند  ولی نسبت به پیامبر زمان شما کاملا قضیه فرق میکند و هم تعدد وعدها بسیار بالا بوده و هم سرعت تحقق وعده ها بسیار سریع بوده و این کاملا نشان دهنده‌ی سطح بالای ولایت الهی پیامبر زمان شماست و ولایت یعنی اختیار...و برمبنای آثار کلام رسول خدا فهمیدید که از جانب خداوند اختیار داره جان شماست.‌‌..و در قرآن چنین مفهومی بیان شده که هر آنچه خداوند اراده کند بلافاصله محقق میشود که این آیه نشان دهندیه سطح بی مانند ولایت خداوند عالم هست و وقتی رسولی در قباله وعدهایش بیشتر چنین حالتی اتفاق بیفتد یعنی وعدهایش خبرهایش مکرر بلافاصله در عالم محقق شوند ظهور و بروز پیدا کنند این نشان دهنده سطح ولایت بالاتره او نسبت به رسولانه قبل بر عالمیان به خواست خداوند عالم هست... و بروید رفتار شناسی کنید رفتارهای خداوند رو در قبال رفتارهایی که با رسولش داشتید.حکما دیدند در قبال عهد شکنی و دشمنی و بی تفاوتی شان نسبت به رسول خدا از سوی خداوند عالم بارها تشر خوردند و دشمنی دیدند و در اوج سرعت و دقت دقیقا همان تنبی هاتی بهشان می رسید که رسول خدا وعده داده بود و ازین واکاوی  رفتار شناسی خداوند با خودشان در قبال رفتاری که با رسولش داشتند  کاملا خواهند فهمید اگر با همین رویه یعنی عهد شکنی و دشمنی بخواهند پیش بروند این تشرهای این رفتارهای خداوند ((دشمنی)) در آخرت در سطح بمراتب بالاتر و سختر  بهشان خواهد رسید.و اصلا دوست ندارم چنین اتفاقی برای مخلوقی بیفتد.و بدانید از میزان سطح اختیار می توانید به سطح اطاعتی که باید داشته باشید پی ببرید.بطور مثال به بچهای یک کلاس می گویند این معلم اختیار داره جان شماست و این یعنی باید در بالاترین سطح ازین معلم اطاعت شود.و بدانید در زمان پیامبران خدا حکومت و قومی وقتی مکرر تشر بهشان زده میشود و در آخر عذاب بر آنها نازل میشود که گروهی شان با رسول خدا دشمنی می کردند و گروه دیگرشان که دشمنی نمی‌کردند در برابر دشمنی دشمنان با رسول خدا بی تفاوت بودند و آنوقت بعد هشدار های مکرر هر دو گروه دنیا و آخرتشان نابود می شد...و حقیقتا از رسولانه خدا عهد گرفته شده حواس و توانشان را معطوف به وظیفه الهیشان کنند و جز به اندازه نیازشان دنبال دنیا نباشند.و حقیقتا  در قیامت ازتان سوال میشود آیا این رسول ما شبیه اکثرتان غرق دنیا بود؟ جوگیره دنیا بود؟ ذوق دنیا داشت ؟ و هدفش مالو منال دنیا بود ؟ یا مثل اکثر شما درگیر زیر شکم بود ؟ و غرق لذات دنیا بود ؟ ها. یا اینکه کلامش  مفهوم نبود و مگر از غیر توحید و شرک زدایی می گفت و یا به دنیا و گناهان دنیا تشویقتان میکرد ؟ پس چرا با فهمه  آن همه ادله قرآنی و عقلی و آن همه نشانه و آثاری که بر حقانیت کلام رسول زمانتان فهم کردید که  بلافاصله بعد وعده ها و خبرهای رسول ما در عالم ظهور و بروز پیدا  می کردند بهش ایمان نیاوردید؟ اگر برای این سوالها جواب نداشته باشید ابدتان نابود خواهد شد.پس بشدت از سر دلسوزی بهتان توصیه میکنم هر بهانه ای دارید که مومن به رسول خدا نمی شوید تا در قید حیات هستید  به گوش و چشم رسول خدا برسانید تا با کلامی روشن و استوار پاسخ بگیرید چون در قیامت همین پاسخ منه رسول خدا بهتان داده میشود ولی با این تفاوت که دیگر در آنجا فرصت جبران ندارید و ابدتان نابود میشود  ولی در دنیا فرصت جبران و تبعیت از رسول خدا را خواهید داشت.یاحق
سلام.مثل شما مثل فردیست که ادعا دارد فرد اول کنکور می خواهد و می‌تواند بشود و میرود یک معلم خصوصی از مدرسه درخواست میکند  تا ضعف هاشو‌ بهش بگوید و کمکش کند برطرف کند.و وقتی معلم خصوصی که درخواست کردید آمد بعد بررسی نقاط ضعف‌ و قوتتان را بهتان میگوید که مثلاً ۳جا قوت دارید ۶جا ضعف و معلم روشهای برطرف کردن نقاط ضعف‌ را هم بهتان میگوید.و حالا بنده به عنوانه آن منصوب خداوند که خودتان درخواست کردید به مصداق همان معلم خصوصی هستم که نقاط ضعفتان رو برای رفع و برطرف کردن دارد بهتان مدام گوشزد میکند.تا بتوانید در  میان صالحان عالم قرار بگیرید.بدانید در قیامت 15نمره از 20نمره برگرفته از نوع برخورد شما با رسول خداست.چون همان نوع برخورد آن سرشت حقیقی آن سطح موحد بودن  تسلیم بودن آن خلوصتان را نشان میدهد.سرشت شما عین یک آهن رباست و اعمال عبادی و اطاعت های ریز عین آهن پارهایی هستند که به آهن ربا چسبیدن.و در زمان رسولانه خدا جدایه از آن آهن پاره ها  آن سطح ربایش و کیفیت حقیقتی سرشت شما هم مشخص میشود. برای همین در زمان رسولانه خدا وقتی که آن حق آشکار  حقانیت رسول خدا نمایان میشود چه بسیار از افرادی که قبلش  عبادتها و اطاعتهایی داشتند و  مظهر حق دانسته می شدند مثل ابلیسه قبل رانده شدن یا علمای یهودی زمان برادرم عیسی سلام الله علیه که‌ نماد دین خدا و حق محسوب میشدند جایشان با افرادی که نماد باطل محسوب می شدند مثل ساحران زمانه برادرم موسی سلام لله علیه عوض میشود چون آن ساحران در برابر حق روشن سر تسلیم فرود آوردند و وقتی حق را فهم کردند تابعش شدند و قبلش دلیل در وادی باطل بودنشان ضعف در فهم حق بود...ولی آن عابدان و زاهدان و ملایان تظاهر گر دین و ایمانشان اگر بظاهر از دیگران بهتر بوده به‌ این دلیل بوده که در یک خانواده و محیط مذهبی تر رشد کردند وگرنه تا اصل  ایمان و دینداری  که تسلیم شدن کامل در برابر خواسته خداوند عالم هست فاصله نجومی دارند.حکما و علمای دینی عالم  می فهمیدند بر مبنای ادله های قرآنی و کتب آسمانی دیگر آمدنه رسولی از رسولانه خدا قطعی قطعی بود که در مطالبم هفته های قبل با کلامی بسیار روشن و استوار توضیح دادم و همانطور که برای تغییر فصول چون آمدنه فصل جدید قطعیست خودتان را زودتر آماده میکنید برای استقبال از رسول خدا و تبعیت از او هم باید کاملا  آماده می بودید.‌‌ولی این عدم آمادگیتان برمیگرده به ضعف علماتان که خیلی هاشان مدعیان تو خالی هستند.و بخاطره ضعف علماتان مدتی حق داشتید در شوک باشید.و چون تا بحال  نشانه و آثار عظیمی بر حقانیت  رسول خدا فهم کردید فهم حقانیت رسول خدا به پاتان نوشته شده و الان بعد ۵سال از مرحله شوک و جا خوردن باید رد شده باشید و در مرحله برنامه ریزی برای تبعیت و‌ تن دادن به فرامین رسول خدا باشید.حقیقتا  خداونده عالم پیشنیازهای لازم رو به رسولش برای فرمانروایی بر عالم عطا کرده هست...حکمت . عدالت((یعنی توان تشخیص حق از باطل)) و شجاعت  و قدرت  ((که مصداقش وجوده نیروهایی تحت امر رسول خدا هستند که فهم کردید)) و هم عقاید حقو طاهر تهی از شرک و اگر برگزیدیه خداوند رو برای فرمانروایی بر عالمیان یاری نکنید در فساد و  ظلمو شرکو بت زایی و توحش غرق خواهید شد.و بدانید این فرمول قرآنی  در طی تاریخ بارها محقق شده که گذشتگان مثل موحدان امروزی از خداونده عالم برقرار کننده  عدل  منجی طلب می کردند و خیال میکردند خداوند قراره‌  یک ابر قهرمان فرابشری برایشان بفرستد درحالی طبق سنت خداوند در طول تاریخ هربار  انسانی عادی که دارای ویژگی ها و پیشنیازهای لازم که بالا عرض کردم  بود بسویشان فرستاده میشد و باید خوده آن درخواست کنندگان منجی آن برگزیده خداوند رو یاری میکردند تا به قدرت برسد یا آن رسول الهی فردی را تایید میکرد که دارای لیاقت فرمانروایی هست و در برقراری عدالت  توسط رسول خدا یاری میشد...و ۴ تا از ۵ ویژگی که عرض کردم یعنی حکمت الهی و فهم حق از باطل و تحت اختیار بودن نیروهایی خاص و عقاید تهی از شرک  این ۴ ویژگی فقط مختص رسولانه خداست پس فرد دیگری نمی تواند جایگزین برگزیده خداوند شود...در آخر  درباره بدعت در دین و فرقه گرایی هشدار می دهم.یکی از بارز ترین تعریفات  بدعت در دین خدا اینست که حکومتی یا گروهی  معیار یا معیارهایی رو بر خلاف آموزهای قرآنی منطبق با نظر شخصی و‌ خواسته های نفسانی شان در نظر بگیرند و بر آن مبنا مومنان به خدا و دینش را طبقه بندی  کنند...و باورمند بودن به ولی فقیه با مفهوم امروزی هم مصداق بدعت در دین هست هم مصداق فرقه فرقه کردن مسلمانان هست.با گوش خودم از زبان حکما و علماشان مکرر شنیدم که باور مندی به ولی فقیه را  بسیار اصل و معیار مهمی می دانند !!! بنده به عنوانه رسول خدا وجود پیری با تقوا و اهل معرفتی هدایتگر را در راس حکومتی بد نمی دانم ولی موقعی بد میدانم و بشدت رد میکنم که از آن پیر بت بسازید یعنی باور به آن پیر را اصل بدانید معیار خط کشی های ایمانیتان کنید.که کاملا شما کردید و این عمل کاملا باطل و مصداق بدعت هست.و فقط یک‌ تقسیم بندی و صف باید وجود داشته باشد مومنان به خدا و رسولش.حکام و علمای قومم بدانند اگر تابع رسول خدا نشوند وقتی در قیامت منتظرید که بخاطر عبادت ها و‌ دیگر اطاعتهاتان فرش قرمز برایتان پهن کنند ولی می بینید صفتان از گروه مومنان جدا میشود و در دادگاه الهی با اتهامات سنگینی مواجه میشوید بدعت در دین خدا گروه گروه کردن امت اسلامی شرک زایی بت زایی کفر ورزیدن و پوشانده حق و  نفی رسول خدا و  دشمنی با رسول خدا و عهد شکنی آن هم چه عهدی که بشدت با خداوند عالم محکم کرده بودید...و آنوقت با این جرایمه فوق سنگین  سخت ترین ابدها را خواهید داشت.و بوی بهشت رو هم استشمام نخواهید کرد.یاحق
سلام.در تعجبم از این حکام و علمای موحد که با اینکه دارند عینا به تصویر کشیدن آیات  کتب آسمانیشان بلاخص قرآن رو می بینند که عینا همان مفاهیمی که ندیده و درک نکرده  و فقط بر مبنای خواندن پذیرفته بودند و مومن شده بودند حالا بوسیله رسولی ار رسولانه خدا دارد در عالم عینا ظهور و بروز پیدا می‌کند و این درجه از فهم بمراتب از خواندن بالاتر هست ولی مومن نمیشوند پس کاملا مشخص شد آن ایمانشان که حاصل از خواندن کتب پیامبران گذشته بوده از سر فهم عمیق و خلوص الهی نیست بلکه از سر تبعیت از پدارنشان بوده و اگر پدارنشان مشرک و بت پرست بودند این ها همان رویرو ادامه میدانند.در حالی که تجسم آیات قرآن را با برنگیخته شدنه رسول زمانشان کاملا فهم کردند مثل اینکه رسولانه خدا  انسان های عادی هستند و از میان خودشان حتما برانگیخته میشوند و برای چه دلایلی می آیند که هفته قبل توضیح دادم و چه ویژگی‌های رفتار شناسی باید داشته باشند که آن هم هفته قبل توضیح دادم.و حکیمانه و با مثالهای بسیار روشن کننده از چه باید بگویند که کاملا در قرآن مشخص هست و کاملا مطالب رسول زمانتان این چنین هست .و نشانه و آثار متعددی بر آنها باید قرار بگیرد که گرفته و وقتی وعده ای هم می‌دهند باید محقق شود که طبق آیات قرآن نسبت به رسولانه گذشته اندک و  بعد سالها بوده هست ولی تحقق وعده‌های رسول زمان شما متعدد و بلافاصله بوده هست.و داده شدنه هشدارهایی به کفار قبل عذاب ووو...حقیقتا عاقلانه حقیقی می فهمند هر آنچه در قرآن نسبت به رسولانه خدا و ویژگی‌های کلامی و رفتاری‌شان و ادله هاشان و حمایت خداوند از آنها در قرآن خواندید کاملا با دقت بسیار بالا نسبت به رسول زمانتان و توسط او در عالم ظهورو بروز پیدا کرده.و موحدانه عالم بدانند این‌همه هزینه و تلاش برای کسب علم و عبادت برای  رشد عقلی و تعالی روحتان در دنیا داشتید تا به دنیا و ابده زیباتر و راحت تری برسید.و حال به ثمر رسیدنه آن همه زحمات  تماما بستگی به تبعیت از برگزیدیه خداوند دارد و  با دشمنی با او همش بر باد میرود چون دنیاتان سراسر مکافات و به عذاب ختم میشود و آخرتتان هم نابود میشود.بدانید رسول خدا بدنبال اهداف الهیست و قطعا ترجیح می دهد حکومتی سرکار باشد  که در اهداف الهی رسول خدا را یاری دهد و‌ پیش برود.و دینی بودن حکومت هم برای رسول خدا اهمیت دارد البته منطبق با نظره رسول خدا که دریافت کننده وحی هست و تهی از تند رویست.چون قطعا اگر حکومت دینی در کار نباشد انواع گناهان بزرگ در آن جامعه رواج پیدا میکند و عادی میشود...و این از بالا بهم فهمانده شده.قطعا اگر رسول خدا می‌دانست حکام دیگری اگر سرکار بیایند برخلاف این حکومته عهد شکن مومن میشوند و در اهداف الهی رسول خدارو یاری می دهند و از قوانین الهی هم کوتاه نمی آیند در قدرت گرفتن آنها را یاری میکرد.علما پاسخهای متعدد و دقیق خداوند بعد نشر مطالب هفته قبلم بر مزمت و‌ توبیخ عهد شکنی و اهمیت یاری و تبعیت از رسول خدا را دیدند که کاملا به همین مفاهیم تاکید شده بود.تاکید میکنم از سرنوشت ابلیسه رانده شده عبرت بگیرید و به نفس خود یادآوری کنید ولایت الهی شأن و مقام  فوق عظیمیست که از جانب خداوند عالم به مخلوقی داده میشود نه اینکه توسط نفس شما به مخلوقی داده شود.ابلیس رجیم می خواست او برای خداوند تعیین کند این شأن و مقام عظیم رو به کی‌‌ باید بدهد.شما این شأن و مقام فوق عظیم رو به بت های ذهنی تان آن مخلوقاتی که بشدت در ذهنتان بزک کردید اعطا کردید.ولی خداوند عالم این شأن و مقام فوق عظیم رو به  بنده به عنوان رسول زمانتان اعطا کرده هست. تاکید میکنم از القائات و آموزهای ابلیس رجیم پیروی نکنید چون بشدت دوست دارد بلایی که سر خودش آمده سر شماهم بیاید و ابد شما هم نابود کند و شما رو در جهنم همنشین خود بکند.بدانید ولی ای در برابر ولی خدا قرار دادن و به  جای رسول خدا ولایت او را پذیرفتن جرم و خبط عظیمی هست و مصداق بت سازیست و  حکمی هم بر خلاف حکم رسول خدا بیان کردن جرم و‌ خبط عظیمی هست.و شأن مخلوقی رو بالاتر از رسول خدا بردن هم مصداق بت سازی و جرم هست.شأن رسول خدا رو هم پایین پیاورید خبط و جرم بزرگیست.حقیقتا  مشگل اساسی شما شیعیان  اینست که شأنی الهی ای بیش از آنچه حق هست برای اوصیای رسول اسلام قائلید ولی برای رسول زمانتان شأن الهی ای بمراتب پایینتر از آنچه حق هست قائلید که این خودش جرم و خبط عظیمی‌هست.و حقیقتا شأن الهی رسولانه خدا بمراتب از اوصیای رسولانه خدا بالاتر هست در کنار داشتنه شأن‌ دریافت وحی که اصلا غیر رسولانه خدا از آن محرومند.دقیقا در قرآن شأن رسولانه خدا مشخص هست و شما شأنی منطبق با آنچه در قرآن بیان شده باید برای رسول زمانتان قائل باشید نه ذره ای کمتر نه بیشتر چون بیشترش هم عین شأنی که برای بت های ذهنی تان قائل هستید میرود در فاز شرک‌زایی و بت زایی. شأن الهی حرمتیست که فقط خداوند عالم به مخلوقات میتواند بدهد حتی خداوند بغیر از پیامبرانش برای بعضی حیوانات و زمین ها و بناها شأن الهی قائل شده هست.مثل شتر برادرم صالح یا خانه خدا یا مسجد الحرام و بطور مثال  آن شتر چون شأن الهی داشت حرمت جانش از تمام شترهای عالم بلکه از تمام انسانهای آن زمان بغیر از برادرم صالح بالاتر بود.اینست شأن الهی...پس شأن الهی داشتن ربطی به انسان کامل بودن یا معصوم بودن یا آن ویژگی‌های کذایی که‌ شما به بت هاتان نسبت میدهید ندارد و تشرهایی که شما درین حدود ۵سال خوردید بخاطر این بوده که شأن رسول خدا را نگه نداشتید و‌ کفر ورزیدید و قطعا اگر با همین رویه بخواهید جلو بروید  نابودی دنیا و آخرت تان قطعیست.کلام آخر یا بنده رسول خدا هستم یا نیستم اگر یقین دارید نیستم پست ترین مخلوقات و بی غیرت ترین موحدان عالمید اگر همین فردا منو در ملا عام اعدام نکنید چون جرم مدعیان دروغین رسالت اگر توبه نکنند و اصرار بر دروغشان کنند مرگ هست ولی اگر میفهمید رسول خدا هستم که با این همه نشانه و آثار ادلهای فراوان خوب میفهمید باید بر نفس هاتان افسار بزنید و تابع محض رسول خدا شوید
سلام.طبق آیات قرآن در طول تاریخ به سوی حکومتهایی که برای  حکامشان شأن الهی قائل بودند و حکام و حکومتشان را مقدس می دانستند و  به اسم خدا حکومت میکردند  خود را برگزیدیه خداوند یا بالاتر می دانستند  و  شرک زایی و بت زایی و ظلم میکردند پیامبرانی فرستاده میشد  بمانند فرعونیان و نمرودیان و حکومت و حکام قوم خودم. و هم  طبق آیات قرآن بسوی گروهی دیگر از قوم ها که خودشان از خداوند هدایت‌گری طلب میکردند و بر دعا و ادعاشان سالها اصرار داشتند بر مبنای صلاح دید خداوند پیامبری فرستاده میشد و طبق نصه صریح قرآن هر دو دستیه بالا  پیامبرانی از میان خودشان انتخاب  و بسوی آنها  فرستاده میشدند.پس طبق آیات قرآن هر کدام ازین دو دلیل کافی بود تا پیامبری در طول تاریخ  بسوی حکومت و قومی فرستاده شود.چه برسد که حالا شما کاملا شرایط و معیارهای هر دو دسترو با هم دارید پس فرستاده شدنه پیام آور الهی بسوی شما قطعی قطعی بود.و‌ این خودش از دیگر ادله های عظیم قرآنی بر حقانیت رسول زمانتان هست‌ در کنار آن همه ادله روشن دیگر و تحقق عظیم و متعدده  آثار کلام و جنس کلام و نشانهای دیگر.برای فهم حق مطلب مثالی میزنم برای اینکه اثبات بشود بچه ای پدرش کیست آزمایشات مربوطه مثل ژنتیک ازش گرفته میشود و ۱۰۰درصد تایید میشود ولی دوباره در یک جای بسیار معتبر دیگر هم  آزمایش گرفته میشود و باز هم کاملا تأیید میشود  و بغیر از این دو ادله بسیار قوی ده ها نشانه دیگر  هم وجود دارد مثل رنگ چشم و‌ مو و پوست و شباهت بسیار زیاد ووو ولی آن طرف با این وجود زیر بار حق نمی رود و قبول نمیکند  و‌ این مثال دقیقا مصداق کفر شما زیر بار حق نرفتنه شماست.چون کاملا  دلایل برانگیخته شدنه رسول خدا و نشانه و آثار عظیم بر حقانیت رسالت و سطح ولایتش بهتان رسیده  و فهم کردید ولی از سر غرور و دنیا خواهی کفر می ورزید.کلام مهم بعد رفتار شناسی رسولانه خدا بسیار راحت هست یعنی اگر بر فرض در زمانه یک پیامبری  هیچ نشانه و آثاری بر حقانیت آن رسول‌ الهی در عالم نمایان نشده باشد((که محال هست))پیامبر شناسان و عاقلانه حقیقی کاملا می توانند  تشخیص دهند فرد مدعی رسول خداست یا نه.شما از رفتار حدود ۵سالیه رسول زمانتان به یاد چه می افتید بله رفتار برادرم ابراهیم سلام لله علیه که در تبعیت از خداوند عالم  هیچ ترس و تعارفی با هیچ مخلوقی نداشت حتی با فرزند و پدرش ووو و ذره ای هم برای رسیدن به اهداف الهی ترسی برای از دست دادنه جانو مال و دیگر‌ تعلقات دنیا  مثل زنو بچه نداشت و هم عین پیامبران و منصوبان الهی دروغین نرفت جایی مخفی شود و مدام از توحید می‌گفت و در مقابل شرک زایان بت زایان و مستکبران ظالمان و ترویج دهندگان گناهان بزرگ با قدرت می ایستاد و با اتکا به یگانه خالق عالم ذره ای ازشان ترس نداشت  این منش و رفتاره تمام  پیامبرانه الهی بوده و هست  و کاملا چنین رفتاری رو درین ۵سال از رسول زمانتان دیدید فهم کردید.و حکام و علمای قومم بدانند شما هرقت تا قطره آخره خون و مالتان پای اهداف رسول خدا و برای یاری رسول خدا ایستادید آنوقت عهدی که با خداوند عالم بستید رو بجا آوردید و دیگر ازتان بیشتر توقعی نیست.نه اینکه تا الان حتی حاضر نشدید برای یاری رسول خدا ذره ای عباتان لباستان خاکی شود.وای بر عهد شکنان که چه ابده دردناکی خواهند داشت...بدانید اگر برفرض ۲۰درصد حقانیت رسول خدارو میفهمید و همون ۲۰درصد به وظیفتون عمل کرد باشید به عاقبت بخیری بسیار نزدیکید.در حالی طبق پاسخ های خداوند شما خوب رسول خدارو با این همه نشانه و آثار و ادله قوی و کاملا روشن  حتی بهتر از فرزندانتان باید  بشناسید.و‌ عالمیان به خصوص حکام عالم بدانند ۳وظیفه اصلی نسبت به رسول خدا دارید.اول معرفی رسول خدا و رساندن آموزهای او  به عالمیان دوم تبعیت از رسول خدا سوم یاری رسول خدا این ۳ محور اصلی عملکردی شما نسبت به رسول الهی زمانتان باید باشد.ولی دارم می بینم بعد شناسانده شدنه رسول خدا به حکامه موحده عالم به خواست یگانه خالق عالم و فهم این همه نشانه و آثار دقیق  و ادله قوی و محکم در کنار فهم جنس کلام استواره رسول خدا درین ۵سال که حکمت الهی آن آشکار هست و آشکارا حق رو از باطل جدا میکند ولی با این وجود نهایت تغییری که بر نفس سرکش و مغرور این گردانندگان کم لیاقت دنیا حاصل شده اینست که با رنگ کرابات یا  کت و لباس یا عبا و قباشان بخواهند بنوعی ارادتی به برگزیده خداوند عالم نشان دهند ولی هرچی رسول خدا ماها  صبر میکند که تبعیتی ببیند یعنی از ظلم و‌‌ یاری ظالمان و‌ شرک‌ و دیگر گناهان بزرگشان دوری کنند ولی تبعیت هیچ صفر و بعد که باز رسول خدا به این  تحفها تشر میزند این مغرورانه گستاخ دوباره وارد وادی کفر می شوند.بروید از علمای‌ برجستتان سوال کنید تا بدانید کفر بعد فهم حق نسبت به برگزیدیه خداوند چه جرم و خبط عظیمی نزد پروردگار عالم هست که مجازاتش مرگ در دنیا و نابودی ابد هست.این کفار اهل کتاب بدانند در قیامت بدونه مهر تایید رسول زمانشان قدم از قدم نمی توانند بردارند و گرفتار  غلو زنجیرهایی عظیم خواهند بود.و‌ زندگی ابدی بسیار سختی خواهند داشت و بدانند در قیامت(( روز حسابرسی))دوست دارند به دنیا برگردند و اگر همیه دنیا هم مال آنها بود بدهند ولی به جایش حتی شده فقط یک تبعیت از رسول خداوند در پروندشان ثبت شود این هست ارزش فوق عظیم ذره ای  تبعیت از رسول خداوند در دنیا که با هیچ چیزی قابل قیاس نیست و حتی کیفیت توحیدتان بر آن مبنا سنجیده میشود.یاحق
سلام .در ابتدا به حکام قومم عرض کنم که حد وسط بازی نکنید.اینکه حکام پست برای رسول خدا بفرستند و به طرقه دیگر در ظاهر ابراز دوستی کنند ولی در عمل هیچ تبعیتی نبینم این اصلا قابل قبول نیست در قیامت بهتان گفته میشود طبق نصه ‌صریح قرآن و طبق تایید عقل و فطرت تان هیچ رسولی بر عالمیان نفرستادیم مگر از او اطاعت شود و خوب میدانید یک دهم نشانه و آثار و ادله ای که بر حقانیت رسالته منه رسول زمانتان قرار گرفت و فهم کردید نسبت به هیچ مخلوق دیگری در زمانتان قرار نگرفته.بدانید بی توجهی به رسول خدا یعنی بی توجهی به خداوند عالم.شما با این‌ همه ادعا بر ولایت مداری خوب بهتر از هر قوم و حکومت دیگری میدانید اگر رسول زمانت بگوید  سر بچت یا فرماندت رو بیار  باید بدونه چونو‌ چرا برایش ببری یا بگه تو کوره روشن برو بشین بدونه هیچ چونه چرایی باید بری بشینی ولی شما عملکردتان با ادعاتان بسیار فاصله دارد و رسول خدا برای عمل کردن به کوچکترین و ساده ترین حکمش باید سالها برایتان ادله بیاورد.وای بر شما عهدشکنان.قصد شیعیان از اینکه این همه مراسم عظیمه عزاداری و جشن برای منصوبان الهی گرفتن این همه وقت فراوان گذاشتن و این همه هزینهای هزاران میلیاردی کردند مثل ساخت مقبر های عظیم و بشدت پرخرج و گرفتن مراسم‌های هرسالیه متعدد و بسیار عظیم و پر خرجه عزا و جشن برای منصوبان الهی و خون دادن و عرق ریختن های عظیم بخصوص درین حدود ۵۰سال اخیر...همه این ها بخاطر  این بود که به خداوند عالم این را برسانند که وقتی برای جنازه منصوبان الهی گذشته این جور حرمت قائلند و بی حرمتی های حکومت های گذشته رو به آنها با این مقبرهای پرشکوه و هزینهای سنگین عزاداری و جشن سعی کردند جبران کنند پس قطعا اگر خداوند عالم منصوب الهی ای برایشان بفرستد جوری باهاش رفتار میکنند جوری محبت و اطاعت از آنها خواهد دید که درس ولایت مداری باشد برای خلق اول و آخر.یعنی بشدت بیش از هر حکومت و‌ قومی در طول تاریخ عهدتان را با خداوند عالم محکم کرده بودید.ولی  بعد آن همه اصرار و برآورده شدنه دعاتان نه‌ تنها منه رسول خدا از شما عهد شکنان ذره‌ای تبعیت و محبت ندیدم بلکه تا الان در عمل نافرمانی دهن کجی و دشمنی دیدم با اینکه این همه تشرهای عظیم بهتان رسیده.و این از جانب خداوند عالم بهم فهمانده شده که بخاطر  توجه عظیمتان  به بتهاتان و کفرتان نسبت به رسالتم  دلم نگیرد و بهم فهمانده شده الان آن بتهاتان را که خدای زمینی کردید و این چنین فراوان مدح و‌ ستایششان میکنید و بشدت بهشان محبت می‌ورزید و این چنین مقبرهای عظیمی  برایشان ساختید و ضریحشان رو می بوسید چشم می مالید سر می مالید و به سمت حرمشان رو سینه لیز میخورید و ازین مراسم و بت بازیها با اینکه عظیم و فراوان  دارید ولی با این وجود دوست حقیقیشان نیستید  چون اگر همان اوصیای رسول مکرم اسلام که این جور برای جنازهاشان حرمت قائلید و بشدت خرج می‌کنید و حتی خون میدهید اگر همان ها الان در زمان شما می زیستند بدتر از رفتاره با من با آنها رفتار می کردید‌ و قطعا جزوه ایمان آورندگان به آنها  نبودید  چون آنها هم مثل من  عقاید شما را شرک آلود می خواندند و همیه اعمالتان را تایید نمی کردند و چون آنها هم مثل من کاملا انسان عادی بودند و چون سطح ولایتشان بمراتب از رسولانه خدا بخصوص منه رسول زمانتان  پایین‌تر هست پس این نشانها و آثارهای عظیم و متعدد که بر حقانیت منه رسول زمانتان قرار گرفت بر آنها قرار نمی‌گرفت پس قطعا به بمراتب با آنها بدتر برخورد می کردید شاید  بدتر از دشمنان زمانشان...و حقیقتا اگر بر مبنای حکمت الهی این نشانهای عظیم و دقیق و متعدد بر حقانیت منه رسول زمانتان قرار نمی‌گرفت و آن خون ها ریخته نمیشد تا سبب شود از فرا رسیده عذاب  بترسید منه رسول خدارو  تا حالا زنده نمی گذاشتید.و بدانید اگر به عهدتان بعد این همه محکم کردن عمل نکنید جایگاه اخروی بزرگترین طاغوتهای عالم فرعون ها نمرود ها که بسیار سخت و پر رنج و  پرمکافات هست نسبت به جایگاه اخروی شما هتل هفت ستاره محسوب میشود.و بعد این هشدارها یک بشارت هم بدهم که اگر منطبق با عهدتان عمل کنید و مومن و تابع رسول زمانتان شوید  تمام آن مراسم ها عرقها و خون ها و هزینهای عظیمی که برای منصوبان الهی قبل  دادید و در حقیقت برای بت های ذهنی تان دادید جنبه شرک زایی و بت زاییش پاک میشود و تبدیل به حسنات میشود یعنی حقیقتا مصداق حفظ حرمت و احترام به منصوبان الهی در پرونده اعمالتان  ثبت میشود.در آخر عرض کنم این جور از مشاهده رفتار  بعضی حکام عالم دارم فهم میکنم که خیال کردند رسول خدا موظف هست آن‌هارو راضی کند تا ایمان بیاورند عین یک بازاریاب که باید برای جلب نظره مخاطبش  با کلامش او را راضی کند.اگر چنین فهمی دارند بشدت در اشتباهند بلکه ابدا رسولانه الهی موظف به چانه زدن و بحث کردن برای  راضی کردنه شما نیستند بلکه فقط موظفند وحی الهی هدایت‌های یگانه خداونده عالم رو را به مخلوقاتش برسانند و نشانه و آثار متعددی هم بر حقانیته کلام و رسالتشان از جانب خالق عالم قرار می گیرد و تمام و ابدا هیچ اصراری نیاز نیست بکنند و بعد باید بنشینند کنار و طبق سنت الهی طبق رویه همیشگی هشدارهایی  به کفار می‌رسد و بعد چند هشدار تشر اگر متنبه نشوند تابع رسول خدا نشوند بعد فرصت معینی عذاب اصلی فرا می‌رسد و تمام.این رویه سنت خداوند در طی تاریخ بوده و هست و الان هم دارید فهم میکنید
 

سلام.در میان رسولانه خدا فرق در سطح ولایت هست.تمام رسولانه خدا به دلیل اینکه دارای مقام دریافت وحی از یگانه خالق عالم هستند شان بسیار عظیمی دارند‌‌‌‌‌‌‌ که قبلا توضیح دادم اگر در میان قوم هزار میلیاردی که نشانهای حقانیت رسول خدا بهشان رسیده فقط یک گروه اندکی با رسول خدا دشمنی  کنند  تمام آن قوم در صورت شهید شدن رسول خدا نابود میشوند و در صورت آزار او تمام آن قوم در قیامت بشدت تنبیه میشوند.((مگر عذر داشتگان که  اندکند))و علتش عدم نهی از منکر دشمنان رسول خدا و عدم یاری اوست.ولی بین رسولانه خدا بر مبنای سطح ولایتشان تفاوت هایی وجود دارد که خداوند عالم سطح ولایت رسول زمانتان را با نشانه و آثار بسیار عظیم و دقیق بهتان بارها فهماند.پس چه مقام رسالت رسول زمانتان را در نظر بگیرید که با این همه نشانه و آثار باید از فرزندانتان بهتر او را بشناسید و چه سطح ولایت او را در نظر بگیرید نیاید جرات کنید این چنین با برگزیدیه خداوند رفتار کنید...و حقیقتا حکام قومم مثل دیگر حکام حس مالکیت به حکومت و سرزمینشان پیدا کردند در حالی که باید عهدشان در هنگام تشکیل حکومت  را به نفسشان یاداوری کنند که این حکومت را تشکیل دادند به قصد یاری منصوب خداوند و تحویل حکومت به او و بشدت عهدتان را محکم کرده بودید به طوری که به خلق اول و آخر می خواستید درس ولایت مداری بدهید ولی تا بحال که عهد شکستید که بششششدت آخرت نابود کن هست.و حقیقتا مشگل شما این نیست که من رسول خدا هستم یا نه چون با این همه نشانه و آثار شما خوب می فهمید رسول خدا هستم.ولی دلیل ایمان نیاوردنتان این هست که اولا در صورت پذیرش رسالت بنده آموزهامو باید بپذیرید و نشر دهید و‌ آنوقت بخش مهمی از بافتهاتان پنبه میشود و هم باید جان و مالتان در اختیار رسول خدا قرار بگیرد و این جز برای متقین حقیقی بسیار سنگین هست.و بدانید بدون ایمان به رسول زمانتان بهیچ عنوان جزوه مومنین محسوب نمی‌شوید.فهمش بسیار راحت هست.اگر بشما بگویند آن شیوخ یهودی زمان برادرم عیسی سلام لله علیه که ظاهر دینی و بسیار موجهی داشتن و شبیه شما علمای دینی امروزی کلی ریشو عبا و قبا داشتند و از شماهم متعصب تر بودند و مناسک دینی بیشتر و‌ کاملتر و‌ سختری هم نسبت بشما داشتند و کاملا  هم رعایت میکردند و از هر نظر از شما دینی تر و موحدتر محسوب میشدند ولی با دیدن و فهم مستقیم آن همه نشانه و آثاره رسول زمانشان  ایمان نیاوردند.حال بشما علمای قومم بگویند از نظر شما ابد آنها چه میشود قطعا می گویید چون نشانها را نادیده گرفتند و به پیامبر الهی زمانشان کفر ورزیدن و دشمنی کردند ابدشان نابود هست.حالا دقیقا شما خودتون رو بزارید جای آن کفار و اگر کمی عاقل باشید حالا  خوب میفهمید ای دل غافل ابد خودتان هم که نابود میشود....قبل فرا رسیدنه محشر کبری روز حساب خود را حسابرسی کنید چون زود دیر میشود.و بدانید شأن رسول خدا رو نادیده گرفتن و بی حرمتی و دشمنی با او یعنی بی حرمتی و دشمنی با خداوند عالم.یک شاهی پیکی ارسال کند اگر آن دریافت کننده خبر توهینی به آن پیک کند یا به گوش آن پیک بزند دقیقا انگار توهین و بی حرمتی به آن شاه کرده و  به گوش شاه زده.و بدانید هیچ چیز به اندازه نوع رفتارتان با رسول خدا در زندگی ابدی تان موثر نیست.و بدانید در پرونده حکومتی قومی ذره ای دشمنی با منصوبان خداوند باشد در قیامت فرسنگ‌ها از صف صالحان عالم فاصله میگیرد.منظورم منصوبی هست که مستقیما نشانه و آثار حقانیتش را فهم کردید.و بدانید فقط در یک حالت در قیامت عذر خواهید داشت و  می توانید بگویید گیج شدید آن هم وقتی هست که یک انسان دیگر ادعای رسالت کند و بعدش عین منه رسول خدا نشانهای متعدد و عظیمی بر حقانیتش قرار بگیرد و بعدش بر خلاف آموزهای بنده بگوید(( که محال هست)) آنوقت در قیامت برای عدم تبعیت از حق بخاطر گیج  شدن عذر می توانید بیاورید.در غیر این صورت هیچ عذری نمی توانید بیاورید.و خوب می دانید در همین زمان انسانهای فراوانی به دروغ ادعای نماینده و فرستاده خدا بودن کردند ولی ذره ای نشانه ای بر حقانیتشان نمایان نشد و وجود ندارد چه برسد نشانها شبیه رسول الهی زمانتان متعدد و عظیم باشد.تاکید میکنم قیامت را نزدیک بدانید.یاحق  


سلام حقیقتا نشانهایی که از جانب خداوند عالم بر پیامبر زمان شما قرار گرفت بسیار حکیمانه هست مثل همیشه چون دقیقا برای علمای قوم خودم سطح ولایت خیلی مهم هست و اصلا رهبر حکومت را ولی فقیه می نامند.و برای علمای یهود سطح پیشگویی خیلی مهم هست چون پیامبر زیاد داشتند و برای اینکه هم بهشان اثبات بشود آن افراد حقیقتا پیامبر بودند و هم بنوعی پیامبرانشان را سطح بندی کنند  هر پیامبری که پیشگویی بیشتری داشت و بعد فوتش پیشگویی هایش بیشتر محقق شده بود به همان نسبت شأن رسالت  بیشتری برایش قائل بودند.و خداوند حکیم نشانهای پیامبره زمانتان را جوری قرار داد که حقیقتا به خوبی هم نشان دهندیه سطح ولایت رسول زمانتان هست و هم آثار کلامش ورای هر پیشگویی هست چون تحقق همیه آثاره کلامش آنی بودند. و  این دو حکومت و قوم که برای یکیشان سطح ولایت اهمیت داشت و برای یکی دیگر سطح پیشگویی یعنی برای حکام قوم خودم ظهور و بروز آنی آثار  کلامم نشانه حقانیت ولایتم بود و برای حکام اسراییل نشانه حقانیت رسالتم بود.پس دیگر هیچ عذری برای عدم ایمان به رسول زمانشان  نخواهند داشت و اکثر پاسخهای خداوند به منه رسولش درباره این دو حکومت هست.و  شما این نشانهای عظیم آثار کلام رسول خدارو بزارید کنار ادلهای قرآنی حقانیته رسالتم که دربارشان قبلا صحبت شده  و‌‌ باز این ها رو بزارید کنار سبک زندگی رسول خدا  آنوقت برای عاقلان جای ذره ای شک بر رسالتم نخواهد بود...حقیقتا کاملا سبک زندگی پیامبران خدا مشخصه و شباهت های زیادی  دارد مثل برادرم محمد سلام لله علیه که در اوج جوانی ماه به ماه به غار حرا می‌رفت برای عبادت.یعنی کاملا کنده بودن از دنیا و زرقو برقش در زندگی پیامبران و تفاوتش با دیگران بطور مشهود  مشخص هست.شما سبک زندگی رسول زمانتان هم نگاه کنید کاملا تفاوتش رو با دیگران میفهمید کندگی خاص از دنیا مشخصه.و نکته مهم این جاست بعد شروع رسالته رسولانه حقیقی کنده شدنشان هی از دنیا باید بیشتر شود یعنی اگر قبل رسالت یک فروشگاه یا شرکت داشت قطعا بعد شروع رسالتش دوتا فروشگاه و شرکت نخواهد شد بلکه هی بمرور از دنیا جداتر میشود و‌ مدام زندگیش در دنیا هی بیشتر معطوف به وظیفه الهیش و اهداف الهی میشود.چون اصلا برای این کار و انجام این وظیفه بسیار مهم و‌ عظیم خلق شده اند.و حقیقتا آنقدر نشانه و آثار و‌ ادله بر حقانیت رسول زمانتان وجود دارد و فهم کردید و آنقدر حق روشنه که در قیامت هیچ عذری برای عدم ایمان به رسول خدا ازتان پذیرفته نمیشود.و شما حکام و علمای قومم کاملا فهمیدید اختیار کامل تنبیه شما رو دارم چون خوب فهمیدید هروقت خواستم تنبیه بشید دیدید که آنی تنبیه بهتان رسیده و کاملا همین نشانه و ادله عظیم و قوی و دقیقی هست که من از جانب خالق عالم ولی و سرپرست شما هستم عین یک پدر که سرپرست فرزندش هست و اختیار تربیتش را دارد.پس کاملا بر مبنای این ادله آشکار و عظیم میفهمید در آخرت سختی و آسایشتان کاملا رابطه مستقیم با نمره  تایید و شفاعت منه رسول زمانتان دارد.پس تاکید میکنم ازین بت بازی و شرک زایی دست بردارید چون فقط نمره و تایید منه رسول زمانتان منه معلم کلاستان که سرپرستتان هستم در قیامت بکارتان می آید.نه معلمان کلاسهای گذشته که ازشان بت ساختید.من شما رو رد کنم دیگر هیچ معلمی ((هیچ منصوب الهی دیگری)) نمی تواند نمرتان را افزایش دهد (( تا بتوانید جزوه شفاعت شوندگان قرار گیرید)).کلام مهم بعد حکام و علمای قومم و دیگر موحدان عالم بدانند  پست ترین حکومت‌ها در قیامت از میان بزرگترین طاغوتها مثل فرعونها و‌ نمرودهایی  که خود را خدا  می خواندند یا گناهکار ترین ها مثل قوم لوت  نخواهند بود بلکه در میان قوم هایی هستند که طبق آیات قرآن هدایت‌گری طلب میکردند و عهد می بستند که اگر هدایتگری بیابد جزوه هدایت یافتگان یعنی تابعان برگزیده خداوند باشند و چون سطح‌ ادعا و به‌ طبع فهم  بیشتری داشتند و چون عهدشان با خداوند رو بعد محکم کردن  و اجابت شکستند و ‌خلف وعده کردند و جزوه ایمان آورندگان و‌ تابعانه فرستادیه خداوند نبودند برمبنای نشانهایی که فهم کردند و سطح‌ فهمشان و سطح‌ عهد شکنی شان پسترین جایگاه هارو در قیامت و آخرت خواهند داشت.پس بدانید با این فرمونی که دارید می روید از آخر اول خواهید شد.و تاکید میکنم آقای حکومت خودتو به کوچه علی چپ نزن خوب فهم کردی که رسول خدا ارتباط بسیار قوی ای با مقربترین و عظیم شأن ترین ملائک و دیگر ملکوتیان والا مقام دارد و هم خوب فهم کردید که سپاهیانی از جن و ملائک و غیره تحت اختیار  رسول خدا هستند.بارهای بار فهم کردید که بعد خشم و  وعده رسول خدا بلافاصله تشر خوردید و دقیقا دقیقا دقیقا عینا هربار همان وعدیه رسول خدا محقق شد...یعنی دقیقا وعدیه آماده سختی بودن دادم بلافاصله یکسال سر قضیه مهسا به سختی افتادید ۲بار وعدیه برانگیخته شدن دشمنانی بر علیه تان دادم و بلافاصله بفاصله یکروز دشمنانی هربار بر علیهتان برانگیخته شدن و آخرین بار حکم مرگ حکام راس  رو دادم و بلافاصله مرگ بهشان رسید خوب با این نشانهای متعدده  عظیم سطح ولایت و سرپرستی رسول خدارو نسبت به خودتان خوب فهم کردید..و دقت تحقق در وعدهای رسول خدا که دقیقا هربار همان چیزی که گفت شد در کنار سرعت بالای تحقق وعده های رسول خدا این دو در کنار هم نشانه اعجازست.پس خودتان رو به احمقیت نزنید و تا دیر نشده به عهدتان عمل کنید و برانگیخته شدنه  برگزیده خداوند رو اعلام کنید و تابع او بشوید  وگرنه  به هیچ عنوان نخواهم گذاشت حکامی که جلوی شرک زایی و بت زایی رو نمی گیرند و هم عهدی که با خداوند بر سر تبعیت از فرستاده اش بسته اند و بسیار محکم کرده بودند ولی شکستند و حتی بجای دوستی و تبعیت از رسول خداوند با او دشمنی هم میکنند چنین حکامی سرکار باشند هرکدوم ازین خبطهایی که نام بردم به تنهایی چنان خبط و  گناه فوق عظیمی هستند که بکل ابده مرتکبانش رو نابود میکند.و‌ کلام آخر  نیروهای نظامی و امنیتی بدانند تابع ولی ای باید باشند که نشانهایی بر حقانیتش فهم کردند مثل منه رسول خدا که نشانها و آثار متعدد و عظیمی  بر حقانیتم فهم کردند نه اینکه تابع ولی ای باشند که هیچ نشانه و آثاری بر حقانیتش فهم نکردند بمانند ولی فقیه مگر آن ولی جز تابع ولی اعظم الهی رسول خدا شود.و برای عدم تبعیت از ولی ای که نشانه ای بر حقانیتش فهم نکردید هیچ مأخذه ای در قیامت نخواهید شد ولی بخاطر عدم تبعیت از رسول خداوند و دشمنی با او بخاطر این همه نشانه و‌ ادله عظیمی که بر حقانیتش فهم کردید قطعا سخت ترین ابد هارو خواهید داشت.یاحق

سلام.بدانید اصلا مهم نیست چطور حقانیت رسولانه خدا بهتان فهمانده بشه یعنی شیوش مهم نیست چه با اعجاز چشم پرکن چه با هرنشانه ای بلکه مهم اینکه بفهمی آن نشانه ها و آثاره تایید رسول خدا از جانب خداونده و نادان ترین موحدان هم میفهمند  تمام نشانها و تاثیر سریع کلام و‌ وعدهای آنی منه رسول خدا از جانب یگانه پروردگار عالم هست و موثره حقیقی اوست.و نشان دهندیه سطح ولایت و حقانیت رسالته رسول خدا هستند.وقتی در یک زمینی فردی ادعا کند گیاهانی می روید و بعد یکسال یا چندین  سال که پرندگان حشرات باد  دانه هارو منتقل میکنند یا گرد افشانی میشود آنوقت روییدن گل و گیاه طبیعی ولی وقتی بلافاصله بعد گفتن و حکم انسانی گل و گیاهی شروع به روییدن کند این دیگ طبیعی نیست و اسمش اعجاز هست.و نشان دهندیه سطح ولایت آن مخلوق بر عالم دنیا از جانب خالق عالم هست.پس بلافاصله بودن اهمیت بالایی دارد.و ازین بلافاصلها یعنی حکم شفاهی از جانب رسول خدا بعد بلافاصله آمدنه حکم کتبی از جانب خالق عالم با آیات دقیق قرآن منطبق با حکم شفاهی رسول خدا  و بعد هم اگر وعده ای بود ظهورو بروزش در عالم  را بارها  دیدید.         حقیقتا میزان صالح بودن هر انسان بر مبنای سطح فهمش از حق و تبعیت از آن سنجیده میشود.حکام و علمای ایران هم خوب شأن رسولانه خدارو می دانند هم خوب میفهمند بنده رسول خدا هستم ولی بر خلاف عهدشان یکصدم شانی که برای بتهای ذهنیشان آن منصوبان الهی بزک شده  قائلند برای رسول زمانشان قائل نیستند با اینکه با نشانهای عظیم و متعددی مستقیما مقام رسالت و سطح ولایت رسول زمانشان را فهم کردند.بدانید تشر در دنیا  وقتی می‌خورید که نسبت به فهم تان از حق بسیار ضعیفتر عمل کرده باشید.اصلا جهنم حاصله عمل نکردن مستمر  به آنچه می‌فهمیدیم حق هست و دوری نکردن مستمر از آنچه می‌فهمیدیم باطل هست.حقیقتا توقع از شما خیلی بالاست گروهیتان بدانند فضولاتی برون ریزه حیوانات منصوبان الهی گذشته بوده  آن فضولات رو‌ سرمیه چشم میکنند  ولی برای رسول الهی زمانشان که دریافت کننده وحی الهیست و نشانه های عظمیمی بر حقانیتش مستقیم بدون واسطه فهم کردند حرمته خاصی قائل نیستند  آن‌ هم منصوبی که سطح ولایتش را خوب خداوند عالم بهشان فهمانده هست.پس خوب شأن و جایگاه رسول زمانتان را نزد خداوند و ملکوتیان میفهمید پس حقیقتا نمیرید مگر تابع رسول خدا شده باشید.چون در  قیامت معیار سنجشی ازین بالاتر نیست.در طول تاریخ باختند حکومت‌ها و قوم های که نشانهایی الهی هشدارهای الهی رو جدی نگرفتند.و‌‌ تابع رسولانه خدا نشدند و عقاید و اعمال پدرانه خود را ادامه دادند.حقیقتا باختند بدم باختند چون بعد فرصت معین  دنیا و آخرتشان نابود شد.کلام آخر حکما و علمای عالم خوب میدانند که هیچ دلیلی وجود ندارد که رسول خدا نباشم ولی دلایل فراوان و عظیمی بر حقانیت رسالتم فهم کردند پس وای بر مکذبین حق نفی کنندگان رسولانه خدا که سخت‌ترین زندگی ابدی رو خواهند چشید.یاحق

سلام.به حکام و علمای  ایران و جهان به شدت توصیه میکنم بنشینید سبک سنگین کنید که آیا بنده رسول خدا هستم یا نیستم ؟ خلاصه یا هستم یا نیستم حد وسطی که وجود ندارد.اگر  نشانه و آثار فراوانی  بر حقانیت رسول خدارو فهم نکردید  جرأت کنید رسول خدارو در بند کنید یا بکشید.ولی اگر  نشانه و آثار و ادله فراوان بر حقانیت رسول خدا فهم کردید  که کردید پس ببینید وظیفتان نسبت به رسول خدا چیست چطور باید عمل کنید.بروید کتب آسمانی قبل قرآن و‌ دیگر کتب رو کاملا و دقیقا بررسی کنید ببینید حکومت ها و قوم های قبل شما در قبال برخورد و رفتاری((تبعیت یا عدم تبعیت))  که با رسول زمانشان داشتند چه بر سرشان آمد آیا به کفار تکذیب کنندگانه رسولانه خدا و دشمنانه رسولانه خدا عذابی رسیده یا نرسیده...چون دقیقا همان سنت و‌ رویه الهی شامل حال شما هم قطعا خواهد شد.پس بجای‌ وقت گذاشتن برای بسیاری از جلسات هاتان که خیره دنیوی و اخروی  درش نیست بروید جایی وقت بزارید که بشدت آثار عظیم دنیوی بخصوص اخروی براتان خواهد داشت یعنی بررسی عملکرد قوم های قبل در قبال پیامبران خدا و نتیجه و‌ سرنوشتی که براشان حاصل شده تا با عبرت گرفتن  اشتباه آنها را تکرار نکنید و ابدتان نابود نشود و شامل عذاب دنیوی هم نشوید.تاکید میکنم وقت رو اصلا تلف نکنید چون زود دیر میشود.و بدانید نشانهای هر پیامبر دقیقا منطبق با شرایط زمانی مکانیش هست و بشدت دقیق و حساب شده هستند.قوم های قبل درک درستی از شأن ولایت نداشتن ولی شما  بشدت ادعای ولایت مداری داشتید و خداونده حکیم نشانه های پیامبر زمانه شما را بنوعی مشخص کنندیه سطح ولایتش قرار داد تا به سطح ولایت رسول زمانتان پی ببرید و دشمنی نکنید و تابع فرامین برگزیدیه خداوند بشوید.و قوم های قبل شما هم با اینکه نشانها و آثار حقانیت رسول زمانشان را مستقیم بدونه واسطه  فهم می کردند ولی اکثرشان بهانه گیری میکردند و نشانهای دیگری طلب می کردند.مثلاً عصا چون مار شد حالا  گرگ هم باید بشود ووو و همش بهانه بود و اهل ایمان نبودند.و دقیقا عین شما نه تنها ایمان نمی آوردند بلکه زبان درازی هم می کردند و  اذیتو آزار هم به رسولانه خدا می رساندند و بعد فرصت معینی که داشتند نابود می شدند.و دقیقا همین ها عین شما به بت هاشان که هیچ نشانه و آثاری بر حقانیتشان   فهم نکرده بودند  ایمان داشتند ولی به رسولی الهی که نشانهایی متعددی بر حقانیتش مستقیم بدونه واسطه دیده بودند و فهم کرده بودند ایمان نمی آوردند و این اوج نادانیست .کلام مهم بعد : این حکومت و قوم عهدی با خداوند عالم بسته هست و حال زمان آزمون و‌ وفای به عهد تان فرا رسیده. شما قرآن دارید و کاملا نمونهای متعدد از افراد و حکومت‌ها و قوم های مختلف در قرآن نام برده شده که بخاطر عهد شکنی یا عملکرد به مراتب ضعیفتر از ادعاشان بشدت تنبیه و‌ نابود شدند ابلیس که ادعای عظیم اطاعت و عبادت ((بندگی))داشت در آزمونی قرار گرفت منطبق با ادعاش و سطح اطاعت پذیریش کاملا به چالش کشیده شد ولی اصلا عملکردی متناسب با سطح ادعای عظیمش نداشت و‌ حاضر به پذیرش ولایت مخلوقی که از خودش سطح عبادات و اطاعاته الاهیش و ورز خوردنش رو بسیار پایین‌تر می دانست نشد و عاقبت کارش را میدانید .و قوم  برادرم صالح که عهد بسته بودن از آن نشانه الهی حفاظت کنند که عهد شکستن و می دانید چه بر سرشان آمد و یا عهد بستن قومهای مدعی هدایت پذیری با خداوند  که در قرآن بیان شد از خداوند هدایت‌گری طلب می کردند و ادعا داشتند جزوه هدایت یافتگان مطیعانه برگزیدیه خداوند خواهند بود ولی بعد آمدنه هدایتگر  چون منطبق با بت های ذهنی شان نبود عهد خود را می شکستند و بعد فرصت معین نابود میشدند.و سرنوشت تلخ این مخلوقات و قوم های که عهد الهی ای بسته بودند ولی شکستند یا در قیاس با ادعاشان بسیار ضعیف عمل کردند بزارید در کنار این همه آثار و نشانه  که بخشیش تشرهای بسیار دقیق و فراوانی بود که بخاطر  عهد شکنی ((کفر ورزیدن و دشمنی با رسول  خدا))بهتان رسیده آنوقت خوب می فهمید طبق سنت خداوند اگر با همین فرمان بخواهید پیش بروید بمانند قوم های که بمانند شما عهد الهیشان را شکستند و منطبق با ادعاشان عمل نکردند  سرنوشت و ابد بسیار تلخی بعد اتمام فرصتتان خواهید داشت.پس حق کاملا روشن هست  و خوب میفهمید برای رستگاری راهی جز وفای به عهدتان ندارید حالا عهدتان چیست ؟؟؟ تبعیت از برگزیدیه خداوند و یاری او.بشدت توصیه میکنم حکما و علمای عاقلترتان  اتاق فکری تشکیل بدهند.چون هر آن ممکنه فرصت تان تمام شود یا مرگتان فرا برسد یا قیامت فرا برسد.و با فرا رسیدنه هرکدام ازین سه ابده بشدت سختی خواهید داشت.یاحق(( اجازه نشر این مطلب رو علما دیدند آیه 23 سوره احزاب پس منتظرانه منصوب الهی نمیرند مگر به عهد خود عمل کرده باشند))

سلام.بعضی از موحدین به غلط عقیده دارند و منتظرند منصوب الهی ای بیاید تا شرورانه زمان و خون‌ریزان رو نابود کند !!! ولی بر مبنای سنت الهی مطلقا قرار نیست چنین اتفاقی بیفتد.بلکه منصوبان الهی در طول تاریخ به قصد انذار دادن  بیم دادن هشدار دادن  به سرکشان عالم طاغوتها شرک زایان بت زایان و مرتکبان و گسترش دهندگان گناهان بزرگ آمدند و هم برای دادنه بشارت به صالحان صبوران متقیان عالم آمدند.حکام موحد عالم بخصوص حکام مسلمان بدانند مسئول خون‌هایی که در فلسطین ریخته شده هستید.روزها هفته ها و‌ ماه هاست که بی گناهان فراوانی در فلسطین شهید می‌شوند و رسول خدا مدتهاست حکم یاری مردم فلسطین رو صادر کرده ولی اکثره حکام عرب و دیگر مسلمانان از ترس آمریکا برای اینکه  ذره ای فشار تحمل نکنند فقط کمک غذایی و نیازهای اولیه آن هم در حده محدودی که کدخدا مجاز کرده بود کمک میکردند ولی  در برابر قاتلان خواهران و برادرانه بیگناهشان که همزبان و هم باور هم بودند هیچ فشار و برخورد قاطعی برای جلوگیری از وحشی گریشان نداشتند.این جنگ آزمون بسیار مهمی بود چون مظلومیت مردم بیگناه و محاصره شدیه غزه کاملا روشن بود.هم برای ظالمانه عالم که بر نفس خود افسار بزنند و هم برای خوده مردم مقاوم و رشید فلسطین و هم برای دیگر عالمیان که در برابر مظلومیت محض و ظالمیت محض چطور عمل میکنند آزمونه بسیار مهمی بود.و حکام و علمای عالم درین ۵ سال بخوبی آثار وجوده نیروهای تحت اختیار رسول خدارو فهم کردند و ابدا بر طبق سنت الهی نیروهای تحت اختیار رسول خدا به هیچ عنوان شرایط آزمونه اهل زمین رو‌ بهم نمی‌زنند و و ظایف آنها را انجام نخواهند داد.بخصوص که امکان یاری مظلوم و برخورد با ظالم توسط انسیان وجود داشته باشد و نوع یاریشان را فهم کردند و توضیح هم قبلا داده شده.درسته به عنوانه رسول خدا عرض کرده بودم تأمین رفاه و آسایش مردمتان بسیار مهم هست ولی وقتی زمانه آزمونه الهی فرا میرسد ‌عین دانش آموزی که در فصل امتحان برای قبول شدن  باید مقداری از آسایش خودش بزند و سختی و کم خوابی تحمل کند تا در آزمون نتیجه درخشانی برایش حاصل شود باید با اتکا به یگانه خالق عالم سختی را به جان می خریدید  و در برابر ماشین آدم کشی لشگریانه آن قاتلان پست با قاطعیت می ایستادید.لااقل حکام کشورهای اروپایی سر جنگ اوکراین نسبت به هم قوم ها‌ و هم مسلک های  خودشان غیرت داشتند.(( البته در کشتاره مردمه غزه اکثرشان بشدت معدلشان را خراب کردند)) ولی حکام اکثره کشورهای مسلمانان عالم که انگار کلا بویی از شرف و غیرت نبردن و کاملا بی بخارند.و فقط انگار دنبال دنیا  پول اندوزی و شکم و زیر شکم هستند.این جنگ آزمونی با ضریبی بسیار بالا بود و موفقیت درین آزمون می توانست کارنامه ای با نمره صفر رو فراتر از نمریه قبولی ببرد.و خراب کردنش هم بشدت نمریه منفی داشت.و  حقیقتا شما حکام و علمای عالم چندین نشانه و آثار  از حقانیت کلام رسول خدا سر جنگ غزه فهم کردید از قبل شروع که بعد حکم رسول خدا به موحدان عالم بر نریختن خونه بی گناهان بخاطره زمین های دنیا بلافاصله خبر جنگ قره باغ آمد و شروع شد که کوتاه بود  و بلافاصله هم جنگ غزه شروع شد و چقدر حکم رسول خدا بوقت بود.بعدش بلافاصله پاسخ  خداوند همان یکی دو سه روزه اول جنگ به رسولش بر فریب خوردن مسیحیان توسط یهودیان آمد که فرستادم حکما دیدند و دیدید همانطور شد و بیش از ۹۰درصد حکام مسیحی فریب خوردند و از جنایاته حکام اسراییل دفاع کردند.بعدش بلافاصله پاسخ خداوند  بر طولانی بودنه جنگ  آمد و این پاسخ هم علما دیدند و دقیقا هم همانطور شد و بعدش بلافاصله به حکام اسراییل گفتم نمی‌گذارم حماس را نابود کنید و بفضل الهی همانطور شد.و بعدش همینکه وعده بر فرا رسیدنه یاری دادم بلافاصله حدود ۳ روز بعد بفضل الهی یاری فرا رسید و آتش بس شد و مواد غذایی و تجهیزات به غزه رسید ووو ولی با همیه اینها در کنار تحقق آثارهای کلامه فراوانی  که از رسول خدا قبل جنگ فهم کرده بودند با این وجود حکام نادان ذره ای حرمت برای حکم رسول خدا قائل نشدند و بجای  تبعیت از رسوله خدا به بزدلی و رویه باطل خود ادامه دادند و در برابر مستکبرانه عالم سرانه زرو زور سر تسلیم فرود آوردند و تابع خواست شیطانی آنها شدند.بدانید همانطور که سر قضیه غزه که دفاع از روشن ترین حق ها بود حاظر نشدید ذره ای فشار تحمل کنید ذره ای هم شفاعت رسول خدا و فضل الهی در قیامت شاملتان نخواهد شد.کلام آخر موحدان بخصوص  حکام و علمای موحد طبق پاسخهای خداوند و تاکید فراوانش خوب فهمیدند  بالاترین معیار برای عاقبت به خیری یا عاقبت به شری شان در قیامت میزان کفر و تبعیت شان از رسول زمانشان هست در یک جمله نوع رفتارشان با رسول زمانشان هست.بسیار بسیار معیار سنگین و‌ مهمیست چون براحتی ابد تغییر میدهد.یاحق

سلام.در ابتدا تسلیت عرض میکنم بابت جان باختن جناب رییسی و تیم همراهشان...و قطعا فوت ایشان به صلاح دنیا و آخرتشان بود.حکام قومم دیدند بعد اینکه بخاطر عدم تبعیت  رسول خدا حکم مرگ برای حکام صادر کرد  حدود ۳روز بعد چه شد و چرخ بال رییس جمهور سقوط کرد و پاسخ خداوند درباره سیل اخیر و هشدار به دچار شدنه به سرنوشت قوم کافره بردارم  نوح را هم دیدند.و تشرهای سال های قبل رو هم باید بخود مدام یادآوری کنند.چون درین حدوده ۵سال تشرهای متعددی بخاطر عدم تبعیت از رسول خدا بهشان رسیده و تماما هم دقیقا بلافاصله بعد خشم و وعدیه رسول خدا بهشان رسیده.که ۲بارش وعدیه برانگیخته شدن دشمنانی بر علیه‌شان بود  در کناره وعدیه فرا رسیدنه سختی که بلافاصله محقق شدند و موارد دیگر...علت این تشرها برمبنای آیات قرآن کاملا مشخصه که خداوند می‌فرماید قوم هایی  ((عین شما)) هدایت‌گری از خداوند درخواست میکردند و عهد بسته بودند اگر هدایت‌گری بیاید قطعا جزوه هدایت شدگان((تابعان فرستادیه خداوند )) خواهند بود ولی وقتی هدایت‌گری بسویشان فرستاده میشد و چون دقیقا آن رسولان خدا هم عینا مثل رسول زمانه شما انسانهای عادی بودند و چون آن حکومت‌ها و قوم های نادان هم مثل شما  منتظر بت های بزک شدیه ذهنی شان بودند دقیقا عین شما به عهدشان عمل نکردند.پس بر مبنای سنت الهی بعد فرصت معین و رسیدنه هشدارهایی بهشان بسختی تنبیه شدند.پس علما تان خوب میدانند بعد آن هم ادعا و صدا زدن منصوب خداوند و‌ محکم کرده عهدشان  این آزمون به پاشان نوشته شد و طبق سنت خداوند منصوب الهی عین قوم های قبل از میان خودتان بر انگیخته شد...و‌ خوب هم حکما و علما می دانند طبق آیات قرآن بر مبنای سنت خداوند محال بود منصوب الهی ای منطبق با بت های ذهنیشان بیاید...و هم خوب می دانند این آزمون مهمترین و سرنوشت ساز ترین آزمونه عمرشان هست...و چند نکته مهم عرض کنم قبل تشرهای اخیر ۳ تا نکته مهم رو به حکما گفته بودم اول اینکه این بار نوع تشر فرق خواهد کرد و دوم سختر و بنوعی مهمتر خواهد شد و سوم دنبال این هستم که تشر به حکام قوم برسد تا زودتر بخود بیان متنبه بشوند.و این چنین هم شد.و حکومت بداند اگر تابع رسول خدا می بود این تشرها درین حدود ۵ساله اخیر بهش زده نمیشد...و‌ در حقیقت تشرهایی که بعد خشم رسول خدا بلافاصله بهتان میرسد بابته تذکر و بیم از فرجام و عاقبت بشدت سخت در دنیا و آخرت به خاطر عهد شکنی و عدم تبعیت از برگزیدیه خداوند هست.چون عهد بستن با خداوند عالم سر تبعیت از فرستاده اش مثل عهد بستن با پسر خاله تان نیست که هروقت پشیمون شدید بزنید زیرش و اگر از برگزیدیه خداوند خوشتان نیومد بگویید عهدمان را بر میداریم و از او اطاعت نمی کنیم و هدایتهایش را نمی پذیریم و هروقت منطبق با بت های ذهنیمان یعنی فرستاده ای منطبق با نظر ما فرستاده شد دوباره عهد خواهیم بست !!!!! این رفتار حکومت‌ها و قوم های قبل شما اوج وقاحت و نادانی و پستی بود و تاوانه این گستاخی و عهد شکنی شان را بشدت سخت و‌ هولناک دادند.پس اگر شما هم تا پایان زمانی که فرصت دارید ایمان نیاوردید ترکیبی از تشرهایی که درین ۵سال بهتان رسیده در سطح بمراتب بالاتر  بهتان خواهد رسید.و حقیقتا اگر تمام مردم ایران هم طرفداره شما باشند اصلا به حمایت آنها دل خوش نکنید چون اگر رسول خدا برایتان تنبیهی بخواهد  حمایته تمام مردم جهان هم بکارتان نمی آید و قطعا خشم و نظره  رسول خدا غالب خواهد بود چون از جانب خداوند ولی و سرپرست شما محسوب میشود.حقیقتا این رو درین ۵سال خوب فهم کردید که حسو حال رسول خدا خشمش بسیار در سرنوشت و افزایش سختی و رنجهایی که بهتان می‌رسد تاثیر دارد.و به طبع اگر وفای به عهد کنید و تابعه رسول خدا شوید تاثیرات مثبت فراوانی در دنیا و آخرت بهتان خواهد رسید.کلام آخر  تمام قوم های که در طول تاریخ پیامبرانی برایشان فرستاده میشد  جدله عظیمی بین عقل و نفستان صورت می‌گرفت.چون برمبنای جنس کلام و نشانها و آثارهای متعدد عین شما می فهمیدند با فرستادیه خداوند عالم طرفند حال اگر عقلشان بر نفسشان غلبه میکرد تابع رسول خدا می شدند و رستگار می شدند ولی اگر نفس سرکششان که دشمن هر انسانی هست بر عقلشان غلبه میکرد جزوه کفار میشدند یعنی زیر بار پذیرش حق نمی‌رفتند و‌ دنیا و  ابدشان نابود میشد.پس خیلی مراقب باشید شماها با این همه ادعا که می خواستید به خلق اول و آخر درس ولایت مداری بدهید یکوقت نفستان بر عقلتان غلبه نکند چون در آن موقع عقوبت سخته شما بخاطر ادعای بسیار عظیمتان بسیار عظیمتر از کفاره زمانه پیامبرانه دیگر خواهد بود.یاحق

سلام.حقیقتا بسیار در تعجبم از  افراد معدودی که در صدق کلام رسول خدا ذره ای شک دارند !!! چون خداوند اولین نشانهایی که در اوایل رسالتم بر رسولش قرار داد برای تایید صداقت رسولش بود.حکما و علمای قومم یادشان هست وقتی حدود ۵سال پیش در مطالبی که پنجشنبه های هر هفته نشر میدهم برای اولین بار اسم بکام رو‌ بنا بدلایلی بردم که در سایتم آن مطلب هنوز موجود هست و در همان مطلب هم دقیقا به بارش ۳۳۳ اشاره کردم و بلافاصله بلافاصله حکما و علما دیدند در اولین روز کاری یعنی شنبه ۳۳۳ در پایان روز کاری در درصد پایینی بکام مهر شد دقیقا ۳.۳۳درصد رشد کرد.و دیگه هم بعدش این اتفاق نیفتاد.و فقط دقیقا بلافاصله بعد بردن نام بکام و اشاره به بارش داشتن ۳۳۳ در مطلبم برای تایید صداقت رسول خدا این اتفاق در معاملات بکام رخ داد.و دلیلش  خواست خداوند بر فهماندن صدق کلام رسولش به علما و حکما بود.یا  علما و حکما دیدند چنین اتفاقی مدتی بعد بنوعی دیگر دقیقا پیش آمد اینبار بعد ادعای بنده بر بارش۷ و ۷۷ بلافاصله همان اعداد متعدد  در پاسخ خداوند مهر شد یعنی هم شماره آیه هم صفحه که علما دیدند و دقیقا در همان روز کاری در پایان روز دوتا ۰.۷ آشکارا در صفحه معاملاتی بکام در پایان همان روز مهر شد.و‌ حقیقتا این دو نشانهایی بودند از جانب خداوند عالم برای فهماندن صداقت کلام رسول خدا به عالمیان.علما و حکما آن روزهای اول رسالتم احتمال زیاد ازین نشانها یعنی ظهور و بروز بلافاصله ای کلام رسول خدا تعجب کرده بودند ولی  این تحقق  بلافاصله ای کلام رسول خدا و ظهور بروزش رو الان بعد ۵سال خیلی بهتر باید فهم کرده باشند.چون بعد آن اولین نشانها  که بر حقانیت رسول خدا و ارتباطش با ملکوتیان فهم کردید در طی سالهای بعدش تا به امروز فراوان دیدید بعد نشر مطالبم همان مفاهیم و عبارات  عینا بلافاصله در پاسخهای خداوند مهر میشود و بعدم اگر وعده ای داده بودم بارها دیدید بلافاصله بلافاصله در عالم ظهور و بروز پیدا کردند.پس تایید خداوند و ملکوتیان نسبت به حقانیت رسول خدا رو بارهای بار بطور غیر قابل انکاری فهم کردید.حقیقتا در تعجبم شما شیعیان و بسیاری از موحدان دیگر که برون‌ریزه چهار پایه یاران و شاگردانه پیامبرانه خدا را  سرمه چشم میکردید اگر منطبق با ادله های قرآنی و عقلی درباره ویژگی های رسولانه خدا آموزهاتونو تنظیم کرده بودید با همان نشانهای اولیه  بر رسالتم فریاد می‌زدید  که رسول خدا آمده و برای رسیدن به خانه رسول خدا و‌ ملاقات او  سر از پا نمی شناختند دیگر چه برسد که بعد ۵سال این همه نشانه و آثاره عظیم فهم کردید.من واقعا در تعجبم شما موحدانه کنونی چطور فهمیدید پیامبرانه قوم های گذشته حق هستند ولی نسبت به رسول زمانتان با این همه آثار  و نشانهای فراوان و ادله قوی و جنس کلام کاملا استوار و روشن کنندش که همش را مستقیما بدونه واسطه فهم کردید هنوز به حقانیت رسالتش اغرار نمی کنید و در وادی شک بسر می برید.و حقیقتا تعجب عظیم این جاست شما هم ادعای توحید دارید هم ادعای دین مداری هم ولایت مداری و هم قرآن را در اختیار دارید که ادلهای فراوانی بر حقانیت منه رسول خدا درش وجود دارد که بارها بهش پرداختم و هم عقلو فهم تان به مراتب نسبت به گذشتگان رشد داشته ولی مثل همان قوم هایی که در طول تاریخ نه موحد بودن نه دین مدار نه به تبع ادعایی بر ولایت مداری داشتن شما عینا مثل آنها دارید با رسول خدا رفتار میکنید ولی بخاطر مواردی که بالا نام بردم توقع از شما بسیار بیشتر هست و اگر کافر به رسول زمانتان از دنیا بروید جایگاهی بمراتب پستر از آن کفاره لجوجه قوم های گذشته خواهید داشت.برای فهم این مطلبه مهم مثالی می زنم دست  یک بچه ۵ساله ۱۰ساله جوانه ۲۰ساله ۳۰ساله تا پیرمرد ۷۰سالیه باغبان دست هرکدام  یک گل میدهند و بر مبنای رفتارشان با آن گل نمره دریافت میکنند و‌ جایزشم یک‌باغ بزرگ‌هست(بهشت).در اینجا منظور از گل پیامبران خدا هستند و منظور از بچه ۵ساله آن انسانهای مشرکه گمراه هزاران سال پیش هستند که هیچ بویی از ایمان و هدایت الهی بهشان نرسیده بود و سن بالاتر ۱۰ ۲۰ ۳۰  تا ۷۰ درین مثال یعنی سطح فهم و ایمان و ادعای مردمان هی بیشتر شده و  تا نهایت پیرمرد ۷۰سالیه باغبان که منظور اکثریت شما موحدان امروزی بخصوص شیعیان هستید که یعنی در اوج ادعای توحید و دین داری و ولایت مداری هستید ‌‌پس  توقعی  که از رفتارتان با آن گل ((پیامبر خدا))هست بمراتب از آن بچیه ۵ساله بیشتر هست و اگر رفتار شمای ۷۰سالیه باغبان با گل مثل همان بچیه ۵ساله باشد که تا الان شباهت های زیادی داشته در آخرت بمراتب سختر از آن ۵ساله تنبیه خواهید شد.و طبق آیات قرآن به مانند شما قوم های دیگری هم در طول تاریخ بودند که ادعا داشتند اگر خداوند هدایت‌گری برایشان بفرستد از هدایت یافتگان خواهند بود ولی بعد فرستاده شدن هدایتگر الهی بمانند شما او را تکذیب کردند و بعد فرصت مشخص بسختی تنبیه شدند.و حکام عالم بدانند آزمون اصلی هر حکومت و قوم قطعا آزمونیست که منطبق با خواسته نفسانیشان و‌ آنچه بهش عادت کردن و خو گرفتن و خوششان می آید نیست.مثلاً بعضی کشورهای عربی از مهمترین  آزمون اصلیشان استکبار ستیزی می‌تواند باشد  یعنی چیزی که زیاد خوششان نمی آید عادت ندارند.ولی مثلاً حکومت ایران که عادت به استکبار ستیزی کرده و دوست دارد باید بداند ابدا آزمون اصلیش استکبار ستیزی نخواهد بود بلکه تبعیت و تواضع در برابر منصوب الهی که منطبق با خواستشان یعنی بت های بزک شده ذهنیشان نیست اصلی ترین مهمترین و آخرت ساز ترین آزمونه آنها و تمام موحدان هست.یاحق

سلام.در ابتدای کلامم عرض کنم دلیل برای غرور ورزیدنه رسولانه خدا در دنیا  نسبت به دیگر مخلوقات وجود ندارد.با مثالهایی مطلب رو باز میکنم. آیا شما انسانه سالم نسبت به  فردی که دوپا ندارد در دویدن غرور می ورزید؟! نه.غرور‌ ورزیدن وقتی معنا دارد که چنتا انسان هم سطح مثلاً ده تا دوندیه سالم نسبت به هم برتری هایی دارند.یا پدرو‌ مادر نسبت به فرزند کوچکشان که از آنها بسیار ضعیفتر و ناتوان هست غرور می ورزند ؟؟!! نه اصلا چون دلیلی وجود ندارد.بلکه نگاه نگاه مهربانانه و دلسوزانه هست نگاه رسولانه خدا هم به دیگر مخلوقات این چنین هست.مثالی دیگر  آیا فردی که در کشوری بمقام ریاست جمهور رسیده چه در زمان ریاست جمهوریش چه بعد ریاست جمهوریش  میرود مثلا برای استاندار شدن تلاش کند نه و این تلاش نکردن دلیل بر مغرور بودن نیست.بلکه دلیل اینست که دیگر آن منصب پایین‌تر در شأن او نیست.بالاترین مقامی هم که یک انسان در دنیا می تواند بهش برسد پیام آور الهی شدن هست برای همین بعد رسیدن به این مقامه بسیار عظیم اصلا رسیدن به مدارج و مقامات و مدارک دیگری که در دنیا حاصل میشود اصلا شوخی ای بیش نیست و اصلا دیگر دلیلی برای آن وجود ندارد  برای همین بعد رسیدن به مقام رسالت دنیا در نزد رسولانه خدا بشدت کوچکتر میشود.و بدانید اگر  واقعا عزم کنید که صددرصد تابع رسول خدا بشوید و  مثلاً ده درصد  هم پیش بروید و مرگتان فرا برسد به عاقبت بخیری بسیار نزدیکید با اینکه هنوز ۹۰درصد عدم تبعیت داشتید.بطور مثال اگر فردی ماهی ۴بار دزدی میکرده ولی متنبه میشود و تصمیم میگیرد دزدی رو‌  کنار بگذارد و تصمیمش رو‌ حتی شده کمکم عملی می‌کرده و ۴بار دزدیش در یکماه میشه ۳بار ۳بار میشه۲بار ولی دیگه عجلش فرا میرسد و فوت می‌کند و با اینکه هفته ای ۲بار دزدی می‌کرده ولی چون پای عهدی که با خداوند عالم بسته مانده و گردن زیر بار‌ حق داده و عزم تبعیت کامل داشته  به عاقبت بخیری بسیار نزدیک هست.ولی گروهی هستند در میان حکام و علما با اینکه میدانند طرف مقابل رسول خداست دریافت کننده وحی الهی و  تعیین کننده حق از باطل هست ولی تعصبات باطل و گرفتار دنیا بودن  باعث میشود که زیر بار حق نروند و عزمی برای تبعیت از رسول خدا ندارند مثل فردی که می داند بدهکار هست و حق اینست که بدهیش را پس دهد ولی زیر بار حق نمی رود و عزمی برای پرداخت بدهیش ندارد.و حقیقتا به حکام و علمای عالم توصیه موکد میکنم موضع خودشان را نسبت به رسول خدا مشخص کنند آیا قبول دارید بنده رسول خدا هستم یا قبول ندارید یا به عبارت دیگر می خواهید تابع خداوند عالم بشوید و گردن زیر بار حق یعنی تبعیت از رسولش بدهید یا نه احساس گردن کلفتی می کنید و در قیامت میخواهید در برابر خداوند عالم هم گردن کشی کنید ها ؟؟!! موضع خودتان را مشخص کنید با این همه نشانه و آثار عظیم هر عقل و فطرت روشن و بیداری حقانیت رسول زمانتان را تایید میکند پس تا دیر نشده تبعیت از رسول خدا را شروع کنید.و حقیقتا تاکید میکنم عالمیان قیامت را نزدیک بدانند حکام و علمای عالم چند روز پیش دیدند بعد اینکه خوابم را  از مشاهدیه فرارسیدن قیامت برایشان گفتم بلافاصله رسول خدا صدا زده شد و دقیقا  در پاسخ استخاره آیات فرا رسیدنه قیامت مهر شد.و‌ خوابهای دیگری هم رسول خدا دیده هست که در عالم ظهور و بروز پیدا کردند محقق شدند.‌‌پس به‌همیه عالمیان تاکید میکنم فرا رسیده قیامت را نزدیک بدانند و بسیار احتیاط کنند.در آخر به عالمیان به ویژه  حکما و علمای عالم اکیدا  توصیه میکنم از دو پال احتیاط و عقل برای حرکت به سمت سعادت استفاده کنند.اول با مثالی به باله احتیاط می پردازم به ۵ آشپز در رستورانی می گویند احتمال اینکه غذایی که شما درست می کنید توسط نماینده ویژه بزرگترین و پر نفوذترین رهبر جهان انتخاب بشه و مورد توجه قرار بگیره هست و آنوقت در افزایش جایگاه و رتبه کاریتان بسیار موثر هست.و چون ۵ تا آشپز هستند و آن نمایندیه ویژه فقط یکی از غذا ها رو ممکنه میل کند پس احتماله تست شدنه غذای هر آشپز ۲۰درصد هست ولی چون توجه آن مقام در ارتقا جایگاهشان بسیار موثر هست هر ۵آشپز به دلیل عاقل بودن بسیار احتیاط می کنند و بجای ۲۰درصد توان خود ۲۰۰درصد توان خودشان رو می گزارند یعنی دوبرابر بیش از توان کامل خود  و شما هم با آن همه نشانه و آثار و ادله بر حقانیت رسول خدا بجای ۲۰درصد بیش از ۹۵درصد باید احتمال بدهید که در محضر فرستاده ویژه خداوند عالم هستید که دوستی و دشمنی با او بسیار در سرنوشتتان موثر هست.پس باید بسیار بسیار احتیاط کنید و بسیار تلاش کنید که بهترین رفتار و عملکردتان را نسبت به فرامین رسول خدا داشته باشید.و حال به بال عقل می رسیم.ابلیس اگر عاقلتر بود با‌ خودش می‌سنجید اگر هر چقدر هم نسبت  به برگزیده خداوند حسادت دشمنی خدعه و تمسخر  بورزد  جایگاه برگزیدیه خداوند در نزد خداونده عالم پایین نمی آید ولی جایگاه او از آنچه که هست در نزد خداوند پایین‌تر می آید پس اگر عاقلتر بود سعی میکرد به جای دشمنی با پذیرش خواست خداوند یعنی پذیرش ولایت برگزیدیه خداوند عالم و دوستی با او خودش رو در نزد خداوند عالم عزیزتر کند.یاحق

سلام این هفته می‌خواهم ابتدا  درباره شأن و جایگاه رسولانه خدا صحبت کنم.در طول تاریخ در قوم های مختلف لجوجانه بر باطل مقام رسالت پیامبران خدا را نفی میکردند دلیل اصلیشون این بود چون انسانهای عادی مثل آنها هستند یعنی دارای همیه نیازها و محدودیت های انسانی هستند.نادانها خیال میکردند شأن انسان اگر فقط مخلوقی فرشته گونه باشد بالا میرود و برای هر موجودی که ظاهر و‌ نیازهای انسانی داشت شأن بالاتر از خودشان نمی توانستند قائل بشوند در حالی که اشتباهشان در همین بود و اصلا برای اینکه انسانی شأن و مقام عظیمی ورایه دیگر انسانها نزد خالق عالم داشته باشد حتما نیاز نیست نوع خلقتش هم ورای دیگر انسانها باشد...برای فهم شأن پیامبران خدا مثالی میزنم.یک معلم دلسوز  که حقیقتا دنبال رشد و هدایت شاگردانش هست شأن و جایگاه عظیمی در‌میان ملکوتیان دارد حتی در میان انسانهای عاقل. یک قاضی منصفه خداترس هم که وسوسه های دنیوی روش‌تاثیر نمی گذارد و فقط دنبال اجرای حق هست شأن و جایگاه رفیعی نزد پروردگار عالم دارد و یک پدر دلسوزه فداکار که حقیقتا دنبال رفاه و تربیت الهی فرزندانش هست آن هم شأن و جایگاه رفیعی نزد پروردگار عالم دارد  خوب پیامبران خدا هرسه این شأن و مقام بسیار رفیع و‌عظیم رو‌ دارند یعنی شأن معلمی دلسوز قاضی خداترس و حق حق جو  و شأن ولایت به مانند  ولایت  پدر بر فرزندانش با این تفاوت که این ۳شأن در رسولانه خدا  به ۳دلیل از شأن یک معلم دلسوز و‌ یک قاضی خداترس و یک پدر فداکار بمراتب بالاتر هست دلیل اول اینست که پیامبرانه خدا هر ۳ این شأن و مقاماته عظیم رو باهم دارند دلیل دوم اینست که این مقامات رو  نسبت به همیه عالمیان دارند و مثل یک معلم و قاضی و پدر  مقامشان محدود به یک یا چند انسان نیست و دلیل سوم اینست که این ۳شأن عظیم از جانب خداوند عالم به رسولانش تنفیذ میشود یعنی رسول خدا  معلم قاضی و سرپرستی هست که مهر و‌ حکم  تایید از یگانه خالق عالم را دارد که سبب شده دریافت کننده وحی الهی باشد  و این ۳ دلیل سبب شأن و مقام بسیار عظیم رسولانه خداست.و بخاطر همین شأن و‌ مقام عظیم رسولانه خداست که سبب شده دشمنی های درشت بر علیهشان در همین دنیا از جانب خداوند پاسخی سخت دریافت کند و اگر به جانشان تعدی شود عذاب الهی قطعیست در حالی که اگر یک انسان یا حکومته وحشی همیه انسانهای عالم رو به قتل برساند عذابی در دنیا برش نازل نمیشود و‌ عذاب بسیار سنگینش در آخرت  خواهد بود ولی اگر پیامبری از پیامبران خدا در میان مقتولان باشد از همین دنیا عذاب سخت آن قاتلان شروع می‌شود و نابود می‌شوند...و‌ در ادامه به طور کوتاه به خشم رسولانه خدا می پردازم بعضی از حکما و علما  تشرهایی که در مطالبم بهشان میزنم  بخصوص در  ویس هایی که برایشان می‌فرستم بهشان سنگین می آید...ولی تشرهای رسولانه خدا کاملا حق هست و برگرفته از خشم خداونده عالم هست. چطور شما نسبت به ناموس تان یا پیشوایان دینی تان بشدت تعصب دارید و وقتی فرد یا گروهی بر علیه پیشوایان دینی تان حرفی میزنند یا به ناموستان حرفی نامربوط زده شود بشدت غضب ناک میشوید.حالا رسولانه خدا نسبت به یگانه خالق عالم که ولی و صاحب اختیار آنها و‌ همیه عالمیان هست تعصب بالایی دارند و نسبت به حکما و علمای شرک گستره لجوج بشدت غضب میکنند و‌ تشرهای کلامی و عملی رسول زمانتان را حکما و علمای قومم و عالم خوب فهم کردند که منطبق با غضب خداوند عالم هست.و خشم برادرم موسی سلام لله علیه  وقتی شرک زایی و بت زایی را در میان قومش بعد بازگشتش فهم کرد و از سر غضب لوح مقدس که حاوی فرامین الهی بود را به زمین کوبید و‌ موی برادرش که آن هم پیامبر الهی بود را کشید بخاطره همان تعصب عظیم نسبت به یگانه خالق عالم بود.و در  ادامه عرض کنم میشود گفت تقریبا همیه مردم عالم و اگر همه نگوییم حدودا ۹۹ درصد مردم اگر  دنبال مال فراوان تر  مدرک بالاتر مدارج‌ شغلی بالاتر همسر بهتر خانه بهتر یا حتی تحصیلات بالاتر  هستند‌ برای اینکه در نگاه مردم جایگاه و شخصیت پیدا کنند و دنبال دنیای مرفهتر و لذات بیشتر دنیا برای خود هستند.ولی رسولانه خدا اصلا این چنین نیستند نه ذره ای دنبال نظر و نگاه مردم هستند نه دنبال لذات و تعلقات دنیا و به حداقلهای ضروری بسنده میکنند...و‌ اصلا این از نشانهای رسولانه خداست.و در حقیقت آنقدر رسولانه خدا نزد خداوند عالم و ملکوتیان یعنی میلیارد ها میلیارد ملک و دیگر‌ ملکوتیان بزرگ شمرده می‌شوند و کلامشان و وجودشان حرمت دارد که اصلا نوع نگاه زمینیان و بزرگ شمرده شدنشان توسط اهل زمین برایشان اهمیت ندارد.اصلا انسانها کسی رو بزرگ می شمارند که منطبق با  عقاید و کلام و اعمالشان صحبت کند در حالی که پیامبران خدا آمدند که خلاف عقاید و اعمال شما بگویند و‌ اصلاحش کنند پس قطعا بزرگ شمرده نمی‌شوند همانطور که برادرم نوح سلام لله علیه بعد صدها سال هدایتگری نزد زمینیان بزرگ شمرده نشد مگر نزد اندکی و تمام پیامبران الهی چنین شرایطی داشتند.کلام آخر همیه علما و حکمای عالم بلاخص بظاهر بزرگترین شاهان عالم بمانند شاه بریتانیا بظاهر قدرتمندترین رییس جمهورانه عالم مثل رییس جمهور آمریکا و روسیه بزرگترین رهبران دینی عالم مثل جناب پاپ و رهبر ایران که در جایگاه ولایت فقیه هست و همیه دیگر حکما و علمای عالم بدانند در حال حاظر  ولی امر صاحب امر با فاصله بسیار زیاد از هر مخلوق دیگری در دنیا رسول الهی زمانتان هست پس باید تبعیت از آموزها و فرامین رسول خدارو هرچه زودتر استارت بزنید شروع کنید  این خواست یگانه خالق عالم هست وگرنه تنبیهات الهی قطعیست و برای تعالی و فلاحو رستگاری عالمیان راهی جز این وجود ندارد.یاحق

سلام.این هفته به چند نکته مهم می خواهم اشاره کنم.نکته اول حکام قومم بدانند شما که مدام مهدی آن بت ذهنیتان رو صدا می زنید در اصل داشتید یک مامور الهی از خداوند درخواست می‌کردید و حکومتی قومی مامور الهی رو صدا میزند که درصد بسیار بالایی نزدیک ۱۰۰درصد همیه شئونات حکومت داریش و همیه عقاید و اعمالش کاملا منطبق با حق باشد.وگرنه به اصطلاح  آن بازرسی که فراخوانده که از خبط مغازهای اطراف بهش شکایت کند اول مغازه خودشو بازرسی و پلوم می‌کند.نکته دوم بدانید پاداش  اعمال دنیا در قیامت به بزرگ بودنه ظاهرشان نیست بلکه به میزان  تطبیقشان با احکام  رسول خداست.شما هزاران عمله بزرگ و پر ثواب انجام بده که بر مبنای اجازه از رسول خدا نبوده  بلکه بر مبنای میل و فهم شخصی خودت بوده ولی یک لیوان رو ده سانت به امر رسول خدا جابجا کنی ثواب و آثاره  خیره دنیوی و اخروی آن ده سانت جابجایی بالاتر هست.‌نکتیه مهم بعد طبق همان قاعده ای که قبلا اشاره کردم اگر انسانی  آن دست از عقاید باطل دینش رو‌ که در کودکی از والدینش فراگرفته و بهشان پایبند هست را واقعا شرک آلود بودن و خطا بودنشان رو نفهمیده باشد یعنی در زمان پیامبران خدا نبوده که با کلامی روشن و استوار حق بهش رسیده باشد یا موعظه گرش پیامبر خدا نبوده که نشانهایی بر حقانیتش فهم کرده باشد آنوقت چنین فرد یا گروهی بر مبنای حقهای آشکاری که طی عمرشان بهشان رسیده در قیامت ارزیابی میشوند بطور مثال  مسیحیانی که عقاید شرک آلود دارند یعنی برادرم مسیح را پسر یگانه خالق عالم می دانند و برانگیخته شدنه منه رسول زمانشان را فهم نکردن  و کلامه روشن کنندم بهشان نرسیده و واقعا باطل بودنه عقاید خود را تشخیص نمیدهند اینها اگر از اکثریت حق های روشنی که بهشان در طول عمرشان رسیده تبعیت کردند و زیر بار پذیرش حق رفتند و‌ با تمام توان مدافع حق بودند آن خبطهایی که در عقاید و اعمالشان داشتند و خطا بودنشان را واقعا عقلا و فطرتا تشخیص نمی‌دانند بابت آنها مأخذه نمیشوند شیعیان و تمام فرقه های موحد هم همین طور...‌پس بسیار بترسند موحدانی که بظاهر عقاید شرک آلوده کمتری دارند ولی وقتی حق های روشنی مثل همین مظلومیت مردم غزه را فهم کردند همه جانبه با تمام توان از حق دفاع نکردند آنوقت آنها از موحدانه گروه اول که عرض کردم عقاید شرک آلودتری دارند و حق بهشان نرسیده آخرت سخت تری خواهند داشت.و‌ نکته آخر رو درباره فرامین حکومتهای دینی عرض میکنم حکامی حق امر در احکام دینی دارند که جزوه اولا امر صاحبان امر اولیای امر محسوب شوند در آیه ۵۹ نسا اطیعو لله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم در حقیقت منظور از اولی الامر منکم دیگر صاحبان امر هست و در حقیقت دو صاحب امر اصلی از دیگر صاحبان امر جدا و متمایز شدند.بالاترین صاحب امر خداوند عالم هست با فاصله بسیار زیاد با رسولانش و رسولانه خداوند هم به خواست خداوند بعد وجوده بی همتای خودش بالاترین صاحبان امر محسوب می‌شوند و‌ فاصله زیاد با صاحبان امر دیگر درین سلسله مراتب دارند و  بتبع رسولانه خدا تابع خداوند عالم و دیگر صاحبان امر تابع رسوله خداوند باید باشند پس این از شروطه اصلی اولی الامر محسوب شدن هست.و نکته بعد اینکه وقتی نامشان در کنار خداوند عالم و رسولانش می آید قطعا این گروه یعنی دیگر صاحبان امر باید جایگاه الهی بالایی داشته باشند یعنی دارای درجات توحیدی و‌تقوایی بالایی باشند یعنی کاملا پایبند به آن ۴سر تیتری اصلی  که خواست خداوند عالم و مهمترین فاکتورهای رستگاری هستند باشند...شرک زدایی استکبار ستیزی ظلم زدایی و دوری از گناهان بزرگ.که هفتهای بعد بهشان بیشتر خواهم پرداخت...‌و آیا شما سرانه حکومته دینی نمازو روزه و‌ زکات رو می توانی اجبار کنی نه بلکه فقط می توانی توصیه کنی.پوشش کافی رو چی؟ می توانی اجبار کنی. بله ولی هیچ حاکمی نمی‌تواند از جنبه دینی پوشش رو اجبار کند مگر دارای مقام امر باشد جزوه اولیای امر باشد  یعنی از جانب پیامبری الهی این اجازرو دریافت کرده باشد  پس حکومت ها فقط برای حفظ عفت عمومی از جنبه عقلی فطری می‌توانند پوشش رو تا جایی که عقلو فطرت انسانی میفهمد لازم‌ هست به شهروندانش الزام کنند.و جنبه دینی مثل پوشش سر و کاملتر رو می توانند با فرهنگ سازی در جامعه رشد بدهند.که کاملا مورد تأیید رسول خداست عین فرهنگ سازی برای نماز و...

سلام.این هفته به مراتب دشمنی با رسول خدا می پردازم.حکام و علمای عالم بدانند دشمنی بر ضد رسولانه خدا فقط این نیست که برعلیهشان اسلحه بکشی نه بلکه جلویه هرگونه دشمنی با رسول خدارو نگرفتن در حد توان یعنی راضی بودن به دشمنی با رسول خدا  یا هر نوع حرف و عملی که متضاد با آن چیزی هست که نسبت به دوستانه حقیقیتان انجام میدهید  مصداق دشمنی با رسولان خداست با مثالی حق مطلب رو بیان میکنم مثلاً بنگاه ماشین داری و دوستت ازت می خواهد یک ماشین برایش بخری و چون دوستت هست در میان مدلهایی که سفارش کرده سعی میکنید ماشینی با بهترین کیفیت با پایین ترین قیمت برایش خریداری کنید.حالا اگر مشتری دیگری بیاید و کاری که برخلاف آنچه برای دوستانت انجام می‌دهی برایش انجام دهید یعنی دیگر دنبال بهترین قیمت و کیفیت نباشی بلکه حتی با تعریف های نابجا ماشینی با قیمت پایین‌تر که حتی کاملا بی مشکل نیست را با قیمتی بالاتر به طرف بفروشید این عمل مصداق دشمنی با آن فرد هست.پس شما هر عملی که در قبال دوستانتان انجام نمی دهید در حق رسول خدا انجام دهید مصداق درجاتی از دشمنیست.که کوچکترین دشمنی ها با رسولانه خدا توبیخات سخته دنیوی و بخصوص  اخروی برای دشمنان به دنبال دارد.حقیقتا دشمنی با رسولان خدا  در طول تاریخ گسترده بوده هست که با دو‌ معیار کلی می شود درجه دشمنی دشمنان و مجازاتی که به آن دشمنان می رسد را تقسیم بندی کرد.۱.بر مبنای فهم حق و میزان ادعایه تابع حق بودنه دشمنان و ۲.بر مبنای مستقیم و غیر مستقیم بودنه دشمنی با رسولان خدا.در زمینه فهم حق که با نمایان شدن نشانها و آثار کلامه فراوان بسیاری از عالمیان بخصوص حکام و علما حق بهشان رسیده و دقیقا عین‌ وزیدنه باد که چه بخواهند چه نخواهند گرما یا سرماشو‌ می فهمند حقانیت رسول خدارو با این همه نشانه و‌ آثار چه بخواهند چه نخواهند  عقلا و فطرتا فهم کردند.البته یک اختلافات جزیی ممکن وجود داشته باشد بطور نمونه یهودیان که پیامبرانه فراوانی در طول تاریخ داشتند بنوعی بعد فوت پیامبرانشان برای اینکه بنوعی حقانیت و درجه قرب الهی آن پیامبر را بدانند از مهمترین معیارهای سنجششان تحقق پیشگویی ها وعدهای پیامبرانشان بوده هست پس خوب میفهمند انسانی که ادعای رسالت الهی دارد و وعدهای متعددش بلافاصله محقق شدند رسول خداست آن هم با درجات بالاتری نسبت به پیامبران بزرگوار آنها.چون وعدهایش فراوان تر و‌ تحققشان بسیار سریع بوده هست.و در کنار این تحقق آثار کلام متعدد که بسیار مهم هستند  نشانها و ادله های مهم و فراوانه دیگری هم بر حقانیت رسول خدا درین حدود ۵سال حکما و علمای عالم فهم کردند در کنار جنس کلام رسول خدا درین ۵سال که خوب علمای عالم می‌فهمند  سرشار از حکمتهای الاهیست و آشکارا حق رو از باطل جدا میکند  پس در زمینه فهم حق همیه حکما و علمای عالم در یک سطح می توانند باشند و  شاید کمی علمای یهود جلوتر  ولی در زمینه ادعا در تبعیت از منصوبان خدا حکومت و‌ ملتهای شیعه  با فاصله در سطر هستند و ادعای عظیمی دارند و  هزینها و وقت عظیمی برای تربیته ولایی فرزندان و مردم خود صرف کردند که حقیقتا این پرمدعایان می خواستند به خلق اولو‌ آخر درس ولایت مداری بدهند.و معیار مهم بعد مستقیم و غیر مستقیم بودنه دشمنی با رسولانه خداست که وقتی رسول خدا دشمنی و جنگ با حکومت و قومی را منع میکند هر حکومت و گروهی که با آنها بجنگد در اصل دارد بطور غیر مستقیم با رسول خدا می جنگد و دشمنی میکند که بسیار جرم و‌ خبط و گناه بزرگی هست ولی بدترین حالت اینکه مستقیم با رسول خدا دشمنی کنید مثلاً با حکومت و لشگری که در اختیار رسول خداست جنگ‌ کنید یا هر عمل و حرفی که برضد رسول خداست انجام دهید و بگویید مصداق دشمنی مستقیم با رسول خداست و یک دشمنی مستقیم حتی بظاهر کوچک می تواند از  دشمنی های غیر مستقیم بزرگ‌‌ خبط و گناه عظیم تری باشد.و‌ وقتی این معیارهایی که عرض کردم کنار هم گذاشته شود بخاطر فهم بالا از حقانیت رسول خدا ولی قتلو عام حدود ۳۵هزار انسان که بیش از ۹۵درصدشان بی گناه بودند منفور ترین حکومت و از دشمن ترین حکومت‌ها بر ضد رسول خدا حکومت اسراییل محسوب میشود  ولی حکومت ایران  بداند اوضای شما ابدا بهتر نیست چون شمایی که الظاهر در برابر جبهه باطل((ناحق)) ایستادید و دشمنی میکنید چطور در برابر جداکننده حق از باطل یعنی رسول خداوند هم ایستادید و با رسول خدا هم دشمنی میکنید؟ شما در معیار فهم حق بمانند علمای یهود هستید ولی در دو معیار دیگر‌ یعنی دشمنی و ادعای عظیم ولایت مداری با حکومت اسراییل و علماشان خیلی متفاوتید  چون هم اصلا سطح ادعای ولایت مداری شما از تمام حکومت‌ها و قوم های تاریخ با اختلاف بالاتر هست و هم دشمنی تان بر خلاف حکام اسراییل که غیر مستقیم هست دشمنی شما  مستقیم هست و این خیلی خطرناک هست برای همین تشرهای مکرری خوردید.بدانید فقط تنها راهتان برای قرار گرفتن در میان صالحان عالم تبعیت از برگزیدیه خداونده عالم رسول الهی زمانتان هست.کلام بسیار مهم آخر رسول خدا وعدهای فراوانی داد که همشان بلافاصله در عالم ظهور و بروز پیدا  کردند از اولین وعده که در اولین روزهای شروع جنگ روسیه و اوکراین بود که حکام عالم‌ بخصوص حکومت های درگیر جنگ آثاره وعده رسول خدارو متوجه شدند از آن شروع شد تا وعده آخر بر فرا رسیده یاری مردم غزه که بلافاصله بعد نشر مطلبه رسول خدا یاری شدند و آتش بس فرا رسید و قبل شروع جنگ و‌ آمدنه خبرش حکومتهای موحد رو‌ بشدت از قتلو عام بی گناهان منع کردم  یا آن زمین لرزه که خوب حکامه ایران و حکام و علمای عالم با آن نشانها و کدگذاری های فراوان و عظیم و بشدت دقیق حقانیت کلام رسول خدارو فهم کردند و  موارد دیگر... ولی به این ها فعلا کار ندارم بلکه سوال مهمم این جاست که حکام عالم که چهار بار دیدند و خوب فهم کردند رسول خدا وعده برانگیخته شدنه دشمنانی رو‌ بر علیه حکومتهایی که با او دشمنی میکردند داد و دیدند هر ۴ بار بلافاصله  وعده رسول زمانتان محقق شد.۳ بارش که به حکومت ایران بود که بار اول بخاطر کفر ورزی عظیمتان وعدیه فرا رسیدنه سختی بهتان دادم که بلافاصله وعده رسول خدا محقق شد و یکسال بشدت به سختی افتادید و دشمنی دیدید.۲بار دیگر هم وعده دادم دشمنانی بر علیه تان برانگیخته میشوند که باز هم بلافاصله در کوتاه ترین زمان ممکن به ۲۴ساعت نرسید که دشمنانه مسلحی بر علیه تان برانگیخته شدند چه در مرز چه داخل.و  وعده دیگر هم که در پاسخهای خداوند در طی چندروز به برانگیخته شدنه دشمنانی بر علیه دشمنان رسول خدا اشاره شد که فرستاده بودم علما دیدند و همینکه پنجشنبه همان هفته در مطلبم به برانگیخته شدن دشمنانی بر علیه دشمنانه رسول خدا اشاره کردم بلافاصله گروهی بر علیه حکومت روسیه در خود روسیه قیام کرد.و حکامه روسیه هم بخاطر اینکه بر علیه حکومت و مردمی که رسول خدا جنگ با آنها و کشتنشان را منع کرد دشمنی کردند و جنگیدند در اصل با رسول خدا دشمنی کردند و می‌جنگند و آن تشر و هشدار مختصه حکام روسیه بود.و حقیقتا تعجبم حکام عالم با این همه نشانه و آثار بر حقانیت و اعتبار عظیم کلام رسول خدا که تحقق هر ۴بار وعدش بر برانگیخته شدن بلافاصله ای دشمنان رو‌ دیدند پس کاملا فهم کردند خداوند برای کلام رسولش حرمت عظیمی قائل هست.در کنار آن همه نشانه و‌ آثار کلام و ادلیه عظیم دیگر‌ بر حقانیت رسول زمانشان بعد چطور هنوز‌ جرعت میکنند نسبت به رسول خدا دشمنی و سرکشی کنند ؟ این تشرها به قصد هشدار و تلنگر به عاقلانست.و هر عاقلی میفهمد پیامبری که‌ وعدهای دنیویش محقق میشود وعدهای اخرویش هم میشود.یاحق

سلام.این هفته از اهمیت حق و پذیرش آن صحبت میکنم.گفته میشود اگر مسلمانی از اسلام خارج شود مستحق تنبیه سختی هست.بدانید اینجا منظور مسلمان شناسنامه ای نیست بلکه مسلمانی هست که حقیقتا حقانیت اسلام آخرین و کاملترین دین الهی رو فهم کرده باشد ولی بخاطر دنیا مثلاً بخاطر رسیدن به همسر دلخواه یا کاره دلخواه مجبور شده باشد  تغییر دین دهد و  این را بپذیرد یعنی آنچه از حق فهمیده نادیده بگیرد و خواست خداوند عالم رو زیر پا بگذارد.و‌ عذاب هایی که بعد فرصته معین  بر سر حکومت‌ها و قوم های نفی کننده رسولانه خدا در طول تاریخ نازل شده و نابود شدند  علتش همان نفی رسولانه خدا بعد فهمیدنه حق بوده.شبیه شما نشانه و آثاره متعددی بر حقانیت رسول زمانشان منطبق با سطح عقلو فهم‌شان بهشان رسیده بود ولی بعد فهم حق ((یعنی خواست خداونده عالم)) آن حقیقت روشن رو نادیده گرفتند و بعد فرصته معینی بخاطر عدم تبعیت از حق نابود شدند.خوب حالا انسان موحدی که حقانیت اسلام را نفهمیده و کلا باور مند به هیچ دینه الهی ای نیست  آیا چنین  انسانی در قیامت بهش سخت گرفته می‌شود.با این توضیح حق رو روشن میکنم قطعا هر انسانه موحدی خوب  میفهمد خداوند عالم بندگانش را رها نکرده و یک برنامه جامع و کامل برای زندگی بشر که به رشدو تعالی و‌ خیره دنیا و آخرت بتواند برسد برایشان فرستاده ولی حقیقتا بعضی موحدان می خواهند هیچ محدودیت و‌ قیدو بندی براشون از جانب خالق عالم گذاشته نشود و‌ هر عمل و کاری‌ که دوست دارند انجام بدهند و زیر باره محدودیت های دین داری نروند پس یک موحد حقانیته وجود دین خدارو میفهمد ولی این گروه  این حقیقته روشن رو‌‌ زیر پا می گذارند.بدانید در دنیا به هر انسان حقهای روشنی می‌رسد مثلاً ۲۰حق بسیار روشن که در راسش وجود یگانه خالق عالم هست و برای مردمی  که در زمان رسولانه خدا زیست میکنند حقانیته رسول خدا یکی دیگر از آن حق های بسیار روشن هست که عین وزیدن باد که گرما و‌ سرماشو‌ چه بخواهید چه نخواهید می فهمند حقانیته رسول خدارو‌ با نشانه و‌ آثاره فراوان فهم میکنید.و حقانیته تعیین چهارچوب و برنامه ای الهی((دین الهی)) از جانب خالق عالم هم  که بالا توضیح دادم  برای هر موحده عاقلی بسیار روشن هست و عین دو مورده اول بسیار آخرت ساز هست.ولی بدونه تبعیت از رسول زمانتان تاثیر عظیمش در قیامت بشدت کم میشود.پس تا الان شما حداقل ۳حق روشن فهم کردید و بطور مثال برای مردم این زمان ظلم عظیمی که به مردم غزه شد که  هر عقل و فطرت  سالمی و روشنی آن را فهم میکند حق روشن دیگریست پس تا الان شد ۴حق روشن یا بطور مثال یک مال فراوانی جلوی انسان گذاشته میشود مثلاً مال فراوانی رو پیدا می‌کند یا موقعیتی پیش می آید برایش که با یک امضا می تواند حقی رو ناحق کند و ماله عظیمی رو صاحب بشود یا مثلاً موقعیتی پیش می آید که با یک‌ دروغ میتواند مثلاً فرزند خودش رو از یک گرفتاری بزرگ‌‌ خلاص کند و فرزند دیگران رو گرفتار کند ووو و موارد متعدد دیگر  خوب همینطور که عرض کردم  در طول زندگی هر انسان حدود مثلاً ۲۰تا  حق روشن از همین جنس حق های بسیار روشنی که عرض کردم  بهش میرسد و در قیامت هر چه انسانی در برابر تعداد بیشتری از حقه‌ های روشنی که بهش رسیده واکنش درستی نشان داده باشد و تابع حق شده باشد و زیر بار پذیرش حق رفته باشد به بهشت برین به رستگاری نزدیکتره و‌ قرب الهی بالاتری خواهد داشت.با این تبصره که ایمان به خداوند عالم و ایمان به رسول زمانتان که مستقیما بدون هیچ واسطه ای کلام روشنش و نشانها و آثاره حقانیتش را فهم کردید  قابل قیاس با هیچ حقیقتی نیستند و وزنیه بمراتب سنگین تری  هستند و اگر این دو حقیقته عظیم توسط انسانی در دنیا نفی شده باشند آن انسان قطعا آخرت سختی خواهد داشت.حقیقتا  بعضی فرقه های موحد مثل بخشی از علمای‌ شیعه معتقدند فرقهای موحدی که  عقاید آنها پیشوایان دینی آن ها رو قبول ندارند آن ها  کافر و‌ منحرفند و برخی از آن ها را  جزوه شجره ملعونه می دانند که باوری  بشدت باطل و‌ دور از حق هست چون مردمه حال حاظر دنیا  هیچ نشانه و آثاره روشن و مستقیمی بر حقانیت و برگزیده الهی بودن پیشوایان دینی شما یا حق بودن و الهی بودنه حکومت شما فهم نکردند  پس  ابدا خداوند ظالم نیست که بخواهد بدونه هدایتهای لازم((عقلی و فطری))  یا بیان و نمایاندنه نشانها و آثاری  دقیق و روشن برای فهم حق به مخلوقاتش  بر آن  مخلوقات  وظیفه ای قرار دهد و در قیامت آن ها را بازخواست و عذاب کند. ولی شما و تمام حکما و علما نشانه و‌ آثار و ادله فراوانی بر حقانیت رسول زمانتان فهم کردید و مستقیما کلام روشن کننده او بدونه واسطه بهتان رسیده و خداوند فقط در صورت عدم  تبعیت از چنین منصوب الهی که مستقیم وجودش آثار و نشانهای حقانیتش و کلامش را فهم کردید شما را  مستحق عذاب می داند.تاکید میکنم بر مبنای عدل الهی خداوند فرامینه خود را صریح و روشن بواسطه رسولانش برای جنو‌ انس بیان می کند.دقیقا مثل جنس کلام رسول زمانتان که به صورت کاملا دقیق و آشکار  و صریح حق رو برایتان بیان و روشن میکند.پس آنچه که در قیامت حسابرسی دارد خداوند بر مبنای عدالت و حکمتش با پیچیدگی‌ بیان نمیکند.تاکید میکنم پیشوایان دینی شما امامان شیعیان برای بنده عزیزند چون یاوره برادرم محمد سلام الله علیه بودند و مقامشان  در حد حواریونه برادرم عیسی هست و مثل همیه پیامبران آنها هم انسانهای عادی بودند و ایمان به ولایتشان هم شرط مسلمانی نیست همانطور که شرط ایمان به حواریون شرط مسیحی بودن نیست و فقط ایمان به خدا و رسولانش و تبعیت از آنها کفایت میکند و اگر قرار بود برای عدم پذیرش ولایته اوصیای رسول مکرم اسلام پاسخگو  باشید یا تنبیه بشوید بر مبنای عدل الهی خداوند روشن بیان میکرد.و تاکید میکنم  هیچ جنو انسی در آخرت سختی بهشان نمیرسد مگر اینکه در دنیا عقلا و فطرتا حقی یا ظلمی را فهم کرده باشند ولی توجه نکرد باشند و حق را زیر پا گذاشته باشند

سلام.این هفته از اهمیت حق و پذیرش آن صحبت میکنم.گفته میشود اگر مسلمانی از اسلام خارج شود مستحق تنبیه سختی هست.بدانید اینجا منظور مسلمان شناسنامه ای نیست بلکه مسلمانی هست که حقیقتا حقانیت اسلام آخرین و کاملترین دین الهی رو فهم کرده باشد ولی بخاطر دنیا مثلاً بخاطر رسیدن به همسر دلخواه یا کاره دلخواه مجبور شده باشد  تغییر دین دهد و  این را بپذیرد یعنی آنچه از حق فهمیده نادیده بگیرد و خواست خداوند عالم رو زیر پا بگذارد.و‌ عذاب هایی که بعد فرصته معین  بر سر حکومت‌ها و قوم های نفی کننده رسولانه خدا در طول تاریخ نازل شده و نابود شدند  علتش همان نفی رسولانه خدا بعد فهمیدنه حق بوده.شبیه شما نشانه و آثاره متعددی بر حقانیت رسول زمانشان منطبق با سطح عقلو فهم‌شان بهشان رسیده بود ولی بعد فهم حق ((یعنی خواست خداونده عالم)) آن حقیقت روشن رو نادیده گرفتند و بعد فرصته معینی بخاطر عدم تبعیت از حق نابود شدند.خوب حالا انسان موحدی که حقانیت اسلام را نفهمیده و کلا باور مند به هیچ دینه الهی ای نیست  آیا چنین  انسانی در قیامت بهش سخت گرفته می‌شود.با این توضیح حق رو روشن میکنم قطعا هر انسانه موحدی خوب  میفهمد خداوند عالم بندگانش را رها نکرده و یک برنامه جامع و کامل برای زندگی بشر که به رشدو تعالی و‌ خیره دنیا و آخرت بتواند برسد برایشان فرستاده ولی حقیقتا بعضی موحدان می خواهند هیچ محدودیت و‌ قیدو بندی براشون از جانب خالق عالم گذاشته نشود و‌ هر عمل و کاری‌ که دوست دارند انجام بدهند و زیر باره محدودیت های دین داری نروند پس یک موحد حقانیته وجود دین خدارو میفهمد ولی این گروه  این حقیقته روشن رو‌‌ زیر پا می گذارند.بدانید در دنیا به هر انسان حقهای روشنی می‌رسد مثلاً ۲۰حق بسیار روشن که در راسش وجود یگانه خالق عالم هست و برای مردمی  که در زمان رسولانه خدا زیست میکنند حقانیته رسول خدا یکی دیگر از آن حق های بسیار روشن هست که عین وزیدن باد که گرما و‌ سرماشو‌ چه بخواهید چه نخواهید می فهمند حقانیته رسول خدارو‌ با نشانه و‌ آثاره فراوان فهم میکنید.و حقانیته تعیین چهارچوب و برنامه ای الهی((دین الهی)) از جانب خالق عالم هم  که بالا توضیح دادم  برای هر موحده عاقلی بسیار روشن هست و عین دو مورده اول بسیار آخرت ساز هست.ولی بدونه تبعیت از رسول زمانتان تاثیر عظیمش در قیامت بشدت کم میشود.پس تا الان شما حداقل ۳حق روشن فهم کردید و بطور مثال برای مردم این زمان ظلم عظیمی که به مردم غزه شد که  هر عقل و فطرت  سالمی و روشنی آن را فهم میکند حق روشن دیگریست پس تا الان شد ۴حق روشن یا بطور مثال یک مال فراوانی جلوی انسان گذاشته میشود مثلاً مال فراوانی رو پیدا می‌کند یا موقعیتی پیش می آید برایش که با یک امضا می تواند حقی رو ناحق کند و ماله عظیمی رو صاحب بشود یا مثلاً موقعیتی پیش می آید که با یک‌ دروغ میتواند مثلاً فرزند خودش رو از یک گرفتاری بزرگ‌‌ خلاص کند و فرزند دیگران رو گرفتار کند ووو و موارد متعدد دیگر  خوب همینطور که عرض کردم  در طول زندگی هر انسان حدود مثلاً ۲۰تا  حق روشن از همین جنس حق های بسیار روشنی که عرض کردم  بهش میرسد و در قیامت هر چه انسانی در برابر تعداد بیشتری از حقه‌ های روشنی که بهش رسیده واکنش درستی نشان داده باشد و تابع حق شده باشد و زیر بار پذیرش حق رفته باشد به بهشت برین به رستگاری نزدیکتره و‌ قرب الهی بالاتری خواهد داشت.با این تبصره که ایمان به خداوند عالم و ایمان به رسول زمانتان که مستقیما بدون هیچ واسطه ای کلام روشنش و نشانها و آثاره حقانیتش را فهم کردید  قابل قیاس با هیچ حقیقتی نیستند و وزنیه بمراتب سنگین تری  هستند و اگر این دو حقیقته عظیم توسط انسانی در دنیا نفی شده باشند آن انسان قطعا آخرت سختی خواهد داشت.حقیقتا  بعضی فرقه های موحد مثل بخشی از علمای‌ شیعه معتقدند فرقهای موحدی که  عقاید آنها پیشوایان دینی آن ها رو قبول ندارند آن ها  کافر و‌ منحرفند و برخی از آن ها را  جزوه شجره ملعونه می دانند که باوری  بشدت باطل و‌ دور از حق هست چون مردمه حال حاظر دنیا  هیچ نشانه و آثاره روشن و مستقیمی بر حقانیت و برگزیده الهی بودن پیشوایان دینی شما یا حق بودن و الهی بودنه حکومت شما فهم نکردند  پس  ابدا خداوند ظالم نیست که بخواهد بدونه هدایتهای لازم((عقلی و فطری))  یا بیان و نمایاندنه نشانها و آثاری  دقیق و روشن برای فهم حق به مخلوقاتش  بر آن  مخلوقات  وظیفه ای قرار دهد و در قیامت آن ها را بازخواست و عذاب کند. ولی شما و تمام حکما و علما نشانه و‌ آثار و ادله فراوانی بر حقانیت رسول زمانتان فهم کردید و مستقیما کلام روشن کننده او بدونه واسطه بهتان رسیده و خداوند فقط در صورت عدم  تبعیت از چنین منصوب الهی که مستقیم وجودش آثار و نشانهای حقانیتش و کلامش را فهم کردید شما را  مستحق عذاب می داند.تاکید میکنم بر مبنای عدل الهی خداوند فرامینه خود را صریح و روشن بواسطه رسولانش برای جنو‌ انس بیان می کند.دقیقا مثل جنس کلام رسول زمانتان که به صورت کاملا دقیق و آشکار  و صریح حق رو برایتان بیان و روشن میکند.پس آنچه که در قیامت حسابرسی دارد خداوند بر مبنای عدالت و حکمتش با پیچیدگی‌ بیان نمیکند.تاکید میکنم پیشوایان دینی شما امامان شیعیان برای بنده عزیزند چون یاوره برادرم محمد سلام الله علیه بودند و مقامشان  در حد حواریونه برادرم عیسی هست و مثل همیه پیامبران آنها هم انسانهای عادی بودند و ایمان به ولایتشان هم شرط مسلمانی نیست همانطور که شرط ایمان به حواریون شرط مسیحی بودن نیست و فقط ایمان به خدا و رسولانش و تبعیت از آنها کفایت میکند و اگر قرار بود برای عدم پذیرش ولایته اوصیای رسول مکرم اسلام پاسخگو  باشید یا تنبیه بشوید بر مبنای عدل الهی خداوند روشن بیان میکرد.و تاکید میکنم  هیچ جنو انسی در آخرت سختی بهشان نمیرسد مگر اینکه در دنیا عقلا و فطرتا حقی یا ظلمی را فهم کرده باشند ولی توجه نکرد باشند و حق را زیر پا گذاشته باشند

سلام در ادامه مطلب هفته قبل عرض کنم بغیر از آن همه  نشانها و تحقق آثار کلام رسول خدا و حدود 5سال فهم جنس کلام رسول خدا که سرشار از حکمتهای الهی بود و آشکارا حق رو از باطل جدا می کرد در کنار دانستن آن همه فرمولهای قرآنی که چند هفته بهش پرداختم که همشان فهم حقانیت رسول الهی زمانتان را بسیار آسان میکنند و‌ به غیر از همیه اینها حکما و علما خوب می دانند  قبل از برانگیخته شدنم به عنوانه رسول خدا  بخاطر اشتیاقی که به هدایتگری داشتم سالها پندها و موعظه های فراوانی برای خلقلله ارسال میکردم که در سایتم بخش مهمیش از حدود ۱۰سال قبل موجود هست چه در زمینه عقدیتی چه در زمینیه دوری از گناهان  که گاها  آن افراد توجه نمی‌کردند نمی خواندند ولی بنده دلسرد نمی‌شدم و تلاشم بر هدایت‌گری سبب خوشنودیه خداوند عالم شد و سبب شد خداوند عالم آن بنده اش را در میان جهانیان  بزرگ بشمارد و بزرگ کند و در راس هدایتگرانه عالم قرار دهد بطوری که فردی که مطالبش رو همان میانگین حدود  ۲۰نفر ۳۰ نفر افراد عادی که هر سری برایشان ارسال میکرد گاها  نیشو کنایه می‌زدند و گاها نمی خواندند حالا به خواسته خداونده عالم  حکما و علمای عالم بزرگان هر قوم و ملت در تمام دنیا  مطالبش را توجه میکنند و خودشان مراجعه میکنند و می خوانند و گوش فرا می دهند و هر عاقلی متوجه میشود این ممکن نبود مگر به اراده و خواست پروردگار عالم که بخواهد بنده ای را در میان جهانیان عزیز و بزرگ بشمارد و تمام آن حکما و‌ علما  بر مبنای تحقق  آثار کلام فراوان و جنس کلام روشن کنندیه رسول خدا می دانند زندگی ابدشان گره به توجه و تبعیت از این برگزیدیه خداوند خورده و‌ عقلها و فطرتها میفهمند رابطیه مستقیمی بین عاقبت بخیری عالمیان و رضایته برگزیدیه خداونده عالم وجود  دارد و اگر هیچ‌ نشانه و آثاری بر حقانیت این رسول الهی وجود نداشت((که حقیقتا فراوان عالمیان بخصوص حکام و علمای عالم نشانه و آثار کلام فهم کردند)) ولی همین که دیدید یک‌ هدایتگر کوچک که افراد عادی هم به کلامش زیاد توجه نمیکردند ولی چنان در میان عالمیان  بزرگ شده که حکام و الیت های هر جامعه‌ برجستگان هر ملت  به مطالبش توجه میکنند تا خواست پروردگار عالم رو بفهمند تا هدایت شوند‌ همین نشانیه بشدت روشن کاملا برای ایمان آوردن هر انسان حق جو کفایت‌ می کند.و کفاره‌ اهل کتاب بدانند در قیامت خطاب به تکذیب کنندگان به خصوص حاکمانه موحده عالم از جانب خالق عالم ندا می آید چرا وقتی متوجه شدید این بنده ام در نزد من عزیز و بزرگ هست چرا او را عزیز و بزرگ ندانستید.وقتی دیدید رسولم چنان حرمتی نزد منه خداوند عالم دارد که  آورندیه پیام الهی به سوی شما انتخاب شده و مورد اعتماد خداوند عالم هست  و‌‌ وقتی دیدید غضبی میکرد غصب من را بدنبال داشت و‌ وقتی وعده ای می داد سریع محقق میکردم و آثار کلامش سریع در عالم محقق می‌شد پس باید متوجه میشدید کلام و وعده و‌ حکمش کلام و  وعده و‌ حکمه خداوند عالم محسوب میشود و در نزد خالقه عالم بزرگ و عزیز هست پس چرا از کلام و‌ احکامش تبعیت نکردید.از سر دلسوزی می گویم منه رسول خدا به ایمانتان و  توجه و محبت تان ذره ای نیاز ندارم ولی شما عالمیان بشدت در قیامت به توجه و محبت منه رسول الهی زمانتان نیاز خواهید داشت پس اگر میتوانید نمیرید و در دنیا بمانید و هم خودتان را در دنیا از عذابهای الهی حفظ کنید آنوقت به کفرتان و تکذیب این حق روشن یعنی رسالت رسول زمانتان می توانید ادامه دهید ولی اگر اگر اگر نمی توانید جلوی مرگتان را بگیرید و هم جلوی غضب و‌ عذاب خداوند عالم رو پس تا دیر نشده و هنوز فرصت دارید تابعه خواسته خالق عالم شوید چون زود دیر میشود  حقیقتا اوج حماقت و‌ گردن کشی در برابر خالق عالم هست که با این‌‌ همه نشانه و آثار و دانستن فرمول‌های قرآنی تابع رسول زمانتان نشوید.یاحق

سلام.به عنوانه رسول خدا تاکید میکنم بالاترین معیار سنجش کیفیت توحیدتان در قیامت میزان تبعیتتان از رسول زمانتان هست.و بدانید یک انسان وقتی مسلمان محسوب میشود که اول توحیدش قبول شود و وقتی شیعه یا سنی محسوب میشود که اسلامش قبول شود.و چنین نسبتی شامل همیه فرقه های توحیدی میشود.پس وقتی بخاطر عدم تبعیتتان از رسول خدا توحیدتان یعنی تبعیتتان از یگانه خالق عالم کاملا  زیر سوال برود و توحیدتان بشدت بی اعتبار محسوب شود حالا در ظاهر مسلمان با هر گرایشه فرقه ای که می‌خواهید باشید و برفرض همیه باورهای فرقه هاتان هم حق باشد((که ابدا نیست)) باز هم در قیامت  آن باورها نمی تواند برایتان نجات بخش باشد و‌ در قیامت کفار اهل کتاب محسوب می شوید.بطور مثال در امتحان  ۵ تا سوال بهتان داده میشود که همان سوال اولیش(توحید) ۱۲تا ۱۵ نمره از ۲۰نمره مختص آن هست.و اگر به آن سوال اولی که معیار اصلیست پاسخ درست ندهید حتی ۴سوال بعدی رو  همشان رو بطور کامل به بهترین وجه هم پاسخ بدهید بازهم دیگر برای قبول شدنتان کفایت نمی کند.و بدانید در قیامت ازتان سوال میشود چرا بعد هزاران سال فاصله زمانی با پیام آورانه خداوند محمد و عیسی و موسی سلام الله علیه مسلمان مسیحی و یهودی ووو شدید و پاسختان در بهترین و حق ترین حالت جز  این نخواهد بود بخاطر  استواری و گیرایی کلامشان که عقل دوست و فطرت پسند بود و هم بخاطر تحقق وعده‌های پیامبرانه خدا که در کتب آسمانیشان بیان شده بود و هم می گویید بدلیل  نشانهای آشکاری بود که از آن پیامبران خدا برایتان نقل شده بود...و بعد بهتان گفته میشود اگر این چنین هست کلام  رسول زمانتان هم شبیه پیامبران گذشته بخش عظیمیش وحی الهی بود و چون بیش از پیامبران گذشته کلامش مثالهایش مختصه شرایط زمانی و هماهنگ تر با عقل و فهم مردمانه زمانه شما بود پس کلام رسول زمانتان مطالبش مثال‌هایش استواری و گیرایی بالاتری داشت و  آنجا که در فهم حق ضعف داشتید و نیاز داشتید آشکارا حق رو از باطل برایتان جدا می کرد.و‌ بخصوص تحقق آثار کلام رسول زمانتان که بمراتب فراوانتر از پیامبران گذشته بود را بارهای بار بدونه هیچ واسطه ای خودتان مستقیم فهم کردید آن هم بلافاصله بعد وعدهایش پس حقیقتا عین وزیدن باد  که چه بخواهید چه نخواهید گرما یا سرمایش را مستقیم می فهمید کلام رسول زمانتان هم بدونه هیچ نقل قول و‌ واسطه ای آشکارا بهتان رسید و حقانیتش را فهم می کنید  ولی بخاطر اصرارتان بر  تبعیت از آموزهای باطل پدرانتان زیر بار حق نمی روید.تاکید میکنم  شما مدعی هستید که به  پیامبرانی که نه خودشان را دیدید و‌ نه مستقیم کلامشان را شنیدند  و‌ نه  مستقیم و بدونه واسطه نشانه ای ازشان فهم کردید ایمان آوردید ولی به پیامبری که کلام بشدت روشنگر و استوارش را مستقیم بدونه واسطه شنیدید و هم  مستقیم نشانها و آثار کلام فراوان و عظیمش را خودتان بدون هیچ واسطه ای دیدید و فهم کردید ایمان نیاوردید !!! این چنین موحدانه نادانی بدانند بر مبنای سنت خداوند از فردی که زیر نور خورشید هست ولی آن روشنایی و گرمای عظیم رو‌ انکار می کند و بخاطرش شکرگزاری نمیکند ولی در خانه وقتی هست آن نور کم سویی که از لایه چندین پرده و کرکریه ضخیم  به داخل می آید رو مدح و بخاطرش شکر میکند آن شکرگزاری ازش قبول نمیشود چون آن نوره (حق) بمراتب روشنتر رو انکار کرد و بخاطر انکار حق بمراتب آشکارتر ابد بسیار سختی خواهد داشت.نکتیه مهم بعد عالمیان بدانند برای رستگاری راهی جز پذیرش ولایت رسول زمانتان ندارید  انسانی که در دنیا نفسش رو در برابر رسول خدا نشکند و غرور بورزد  در قیامت با دردی بسیار عظیمی بزور نفسش را خواهند شکست و ابد بسیار سختی خواهد داشت چون در آخرت همنشینه  ابلیس میشود.و بمانند ابلیس تمام اطاعت ها و‌ عبادتهای عظیم دیگرش هم در قیامت بکارش نخواهند آمد چون اعمال دیگرش توانه جبرانه آثاره بشدت عظیم نفی آن حق بسیار آشکار رو ندارند و حقیقتا اگر با همین رویه بخواهید پیش بروید خیلی از عاقبتتان  می ترسم چون در طول تاریخ قوم هایی که هدایتگری طلب نکرده بودند و پیامبری از جانب یگانه خالق عالم بسویشان فرستاده می‌شد بعد شنیدنه جنس کلام استوار و کاملا عقل گیر و فطرت پسند رسول‌خدا که آشکارا حق رو از باطل جدا میکند و هم بعد نمایان شدنه آثار و نشانهای رسول زمانشان اگر بهش ایمان نمی آورند دنیا و آخرتشان نابود میشد چه برسد که تقریبا همیه فرقه های موحدانه کنونی خودشان از خداوند درخواسته فرستاده شدنه هدایتگری داشتند حالا یکی تان مهدی می نامیدش یکی مسیح وووو مسیح هم به معنای فقط شخص برادرم عیسی بن مریم نیست بلکه منظور از مسیح  نجات بخش و پاک کننده  و چنین تعابیری هست و نکته این جاست آن منصوب الهی که شما و پدرانتان صدا می‌زدید با نشانها و آثار فراوان از جانب یگانه خالقه عالم برانگیخته شد و الان در میانه شماست و حال اگر به وعدها و‌ عهدهایتان عمل نکنید و تابع فرستادیه خداوند عالم نشوید سرنوشت و‌ ابد بشدت سخت و پر رنجی خواهید داشت.بخصوص که آن فرستادیه الهی در‌ مرتبیه پیامبرانه خداست نه در مرتبیه غیر پیامبران مثل وصی پیامبر یا هر مرتبه دیگری بلکه فرستاده ایست در بالاترین سطح و‌ با اختیارات عظیم که خوب حکمای عالم منظورم‌ رو فهم میکنند.یاحق

سلام.این هفته به فرمولهای قرآنی که کاملا تایید کننده حقانیت رسول خدا هستند  و کاملا روشن هستند و توجه کردن به آن فرمولها سبب هدایت و رستگاری اهل عالم میشوند می پردازم.اول اینکه خداوند طبق فرمول های قرآنی برای همیه مخلوقاتش چه برای هدایت چه برای آزمون موجودی منطبق با خواستهاشان  نفرستاده برای ابلیس چون ادعای بسیار عظیمی داشت با مخلوقی الظاهر از نظر خلقتی((از نگاه ابلیس))پایین از خودش آزمون شد. و انسان ها  در طول تاریخ با موجوداتی از جنس خودشان که انسانهای عادی بودند آزمون و هدایت شدند و می شوند.در حالی که طبق آیات قرآن چه ابلیس چه تمام انسان ها در طول تاریخ مثل شما توقع داشتن با موجودی بالاتر از خودشان هدایت شوند و بیش از ۹۵ درصد انسانها زیر باره پذیرش رسالته الهی مخلوقی به مانند خودشان نرفتند مگر بعد مرگ آن پیامبران بخش مهمی از مومنین در نسلهای بعد به بتهای فرابشری که در ذهنشان از آن پیامبران ساخته بودند مومن میشدند. بخش مهمی از موحدان کنونی هم این چنین هستند.و دقیقا نوع خلقته رسول زمان شما و رفتار شما مخاطبانش منطبق با همان آیات قرآنیست و فرمول قرآنی بعد اینکه  خداوند فقط یک نفر از هر قوم یا مردم هر زمان رو بطور ویژه هدایت میکند و او وظیفه رساندن هدایت الهی  به دیگران رو دارد ((و اگر لازم می شد در مواقعی بوسیله یک یا دو رسول  دیگر تقویتش میکرد)) و بر مبنای آیات قرآن  بسیاری از کافرین قوم های گذشته عین بسیاری از شما توقع داشتند خداوند تک تکشان رو بطور ویژه هدایت کند نه بواسطیه یک واسطه آن هم مخلوقی انسی مثل خودشان...و فرمول قرآنی بعد اینکه خداوند آن انسان برگزیدیه را اگر گناهی در پرونده اعمالش باشد همه را پاک میکند و رسولش را به عالمیان بخصوص حکام عالم می شناساند و بعد برای اثبات حقانیت رسالتش نشانهای آشکار و متعددی بر او قرار می دهد..و  تمام این فرمولها نسبت به رسول زمان شما  صدق میکند. و آنها را نسبت به رسول زمانتان کاملا فهم کردید...یا طبق فرمول قرآنی دیگر خداوند در قرآن میفرماید از خداوند و رسولش و اولی الامر تبعیت کنید که طبق عقاید شما(شیعیان امروزی) بت ذهنی آن مخلوق فرابشری  که صدا می زنید در مرتبه اولی الامر هست پس اگر بر فرض بت ذهنی شما قرار بود بیاید((که محال هست)) باز هم مقام و مرتبش پایین تر از مقام و جایگاه منه رسول خدا قرار میگیرد چون طبق آیات قرآن که قبولش دارید مرتبیه ولایت رسولانه خدا از ولایته اولی لامر بالاتر هست...و فرمول دیگر قرآنی که توجه بهش و رعایتش در رستگاریتان بسیار میتواند نقش داشته باشد اهمیت حفظ حرمته رسولانه خداست.و برای فهم جایگاه و شأن رسولانه خدا همین بس که وقتی سازهای به دست رسولی از رسولان خدا ساخته شده((کعبه))یا حتی به امر رسول خدا توسط دیگران ساخته شده((بعضی مساجد)) آن سازه ها آن اجسام بی جان حرمت خاصی پیدا کردند یا وقتی چوبی حیوانی واسطه ای برای نمایان شدن نشانهایالهی یا سبب رسیدنه هدایتی به عالمیان میشوند آن حیوان و چوب و سنگ حرمت خاصی پیدا میکنند مثل عصای برادرم موسی علیه سلام یا شتر برادرم صالح یا سگ اصحاب کهف...پس وقتی سازه ای بخاطر اینکه  فقط رسولی فرمان ساختش را داده یا وقتی حیوانی واسطیه رسیدن یک هدایت به اهل عالم شده آنوقت حرمت و شأن عظیمی پیدا کرده پس هر عاقلی میفهمد دیگر خوده آن رسول که واسطیه رسیدن فیض و هدایتهای عظیم و فراوان به اهل عالم هست چه شأن و جایگاه عظیمی نزد پروردگار عالم دارد.و از همیه اینها بالاتر  همین بس که وقتی مستکبرین صدها هزار نفر رو قتل عام می کنند آنن در دنیا تنبیه نمیشوند و مرگشان هم فرا نمیرسد. ولی طبق آیات قرآن اگر حکومتی قومی رسولی از رسولانه خدا را شهید کنند عذابه آنی قطعی هست و آن حکومت و قوم نابود میشوند همین مثالها و مفاهیم قرآنی که بیان کردم برای فهم شأن و جایگاه عظیمه رسولانه خدا در نزد خداوند کافیست.و لازم نیست مردمان و حکومت های این زمان دیدنه مرگ رسولی رو تجربه کنند بلکه از همین آثار کلام رسول خدا یا آثار خشمش که دیدند هروقت غضبناک شد و وعده برانگیخته شدن دشمنانی را داد هربار  بلافاصله محقق شد و آثاره کلامش برای هشدار به کفار لجوج در عالم نمایان شد خوب همین برای هر حاکم و انسان عاقلی کفایت میکند تا بفهمد اگر رسول خدا نفرین کند یا حکومتها آسیبی به آن برسانند چه عذابهای عظیمی برای عالمیان بدنبال خواهد داشت...و این رو هم عرض کنم روشن ترین حق در عالم بعد توحید یعنی وجود و یگانگی خداونده عالم که بیشترین و روشن تربن آثار و نشانها در عالم بر آن دلالت دارد  که ۳هفته درباش صحبت کردم بعد آن حقانیت رسولانه خداست که بیشترین و روشن ترین نشانها بر حقانیت آنها از جانب خداوند عالم قرار میگیرد و مثل وزیدنه باد که چه بخواهید چه نخواهید سرما یا گرماشو حس میکنید حقانیت رسولانه خدا هم بخاطر آثار و نشانهای فراوان و هم جنس کلامه بسیار روشن کنندیه حق و خاصه رسولانه خدا  کاملا آشکار هست و هر عقل و فطرت سالم و بیداری  پی به حقانیت رسول خدا می برد.و موحدان عالم بدانند مفهوم و تفسیر  و معنی حقیقی انسانه موحد یعنی انسانی که تابع رسول الهی زمانش باشد  تابع برگزیدیه خداوند عالم شود.مخلوقی انسانی که مثل خودتان از گوشتو پوست هست و خداوند آن را برمی گزیند و او را سرپرست شما قرار میدهد و در نزد خداوند عالم حرمت و شأن بسیار بالایی دارد و اگر ولایت او رو قبول نکنید در قیامت کیفیته توحیدتان بسیار نازل  محسوب میشود و از بسیاری از امتیازهای عظیم توحید محروم میشوید و آنوقت آخرته سختی خواهید داشت.مثالی می زنم تا حق مطلب رو خوب فهم کنید روشهای مختلفی برای تشخیص قند خون وجود داره که دقت سنجششون متفاوت هست و بدانید دقیقترین تست سنجش توحید اطاعت از رسولانه خداست.در آخر عرض کنم عاقلانه رفتار کنید  و بر نفس خود افسار بزنید تا اشتباه بزرگی که ابلیس به عنوان یک موحد  کرد رو تکرار نکنید او اگر عاقلانه تصمیم میگرفت به جای حسادت و تکبر به مقام و جایگاه برادرم آدم علیه سلام و سرپیچی از پذیرش ولایت او که سبب شد مقام خودش که رفیع بود بشدت نزول پیدا کند  بجاش با پذیرش ولایته برادرم آدم و تبعیت از او سبب میشد مقام خودش هم در نزد خداوند عالم بالاتر برود و مقامش به برادرم آدم نزدیک شود.و حقیقتا انسانها به دنیا آمدند برای شرکت در مسابقه  تعالی پیدا کردن یعنی قرب بیشتر به پروردگار عالم پیدا کردن.و حقیقتا هر انسانی این حقیقت رو دریابد و دنبال کند رستگارست

سلام این هفته از نماز این هدیه عظیم الهی یاد میکنم  که در تمام ادیان الهی خواندنش واجب هست.نماز برای یادآوری و تذکر به نفس هست و موحدان با نماز با اذکارش و اعمالش رکوع و سجودش به نفس خود هر روز یادآوری میکنند که  باید مدام در برابر یگانه خالق عالم تواضع کنند و تسلیم باشند و گردن کشی نکنند پس نماز اهمیتش بسیار بالاست و هر موحدی که اهل نماز نیست نمی تواند ادعا کند به درجیه تسلیم حقیقی در برابر یگانه خالق عالم رسیده و اعمالش برای او خالص هست.و این رو هم عرض کنم متاسفانه بسیاری از موحدانه اهل نماز در پوستیه نماز ظاهر نماز مانده اند یعنی بعد هر نوبت نماز یعنی بعد اتمام یادآوری به نفس خویش برای تسلیم  و خضوع در برابر خالق عالم تا یاد آوری بعد آن تسلیمه محض بودن از یادشان میرود در حالی که یک موحد باید به جایی برسد که بعد هر نوبت یاد آوری(نماز) دیگر آن یادآوری برای تسلیم و خالص بودن برای خداوند عالم از یادش نرود یعنی در اصل یک موحد حقیقی باید تلاش کند دائم الصلاة بشود یعنی در قلبش هر آن به مانند رکوع و سجدیه نماز در برابر خالق عالم خضوع و خشوع کند.پس هروقت موحدی نماز در وجودش جاری و ساری شد یعنی همیشه در حال یادآوری و تذکر بنفس خویش بود به حقیقته نماز که همان حقیقته بندگیست رسیده و آنوقت رستگاریش قطعیست. و در ادامه عرض کنم گاها گفته می شود که چی نماز فقط چندتا جمله هست که هی هرروز باید بیان کرد...که برای فهم بهتر درباره قدرت کلمات 2 مثال عرض می کنم تا به اهمیت نماز خواندن برسیم.((و قبلش عرض کنم انجام ظواهر نماز و دیگر مناسک دینی خودش نشانه درجاتی از عبد بودن و اطاعت پذیری و نظامند بودن آن انسان موحده مقید به انجام مناسک دینی هست)).یک معلم انگیزشی بهتان میگوید به هرچی میخواهی برسی فلان جملات رو هی تکرار کن یعنی هی بخودت تلقین مثبت کن و امیدوار باش و نکتش اینجاست که برای رسیدن به هدفت در مسیر درستش هم باید قرار بگیری و تلاش کنی...و با تکرار آن جملاته مثبت و تلقین و خوشبینی شما در حقیقت نیروهای مثبت عالم رو به کمک خودت فرا می خوانی.یا مثال بعد شاید دیده باشید  افرادی وردها و جادوهایی را با چند کلمه کوتاه بیان میکنند و اثرهایی هم بعضیاشون دارد.و آن افراد که البته کم هستند و انسانهای صالحی نیستند در حقیقت اکثرا نیروهای منفی عالم اجنه شرور رو بیاری میگیرند و بر مبنای حکمت الهی برای آزمونهای بشر موجودات شرور تا حد مشخص و محدودی اختیاراتی تا زمانه معینی دارند.خوب پس با این دو مثال فهمیدید استمرار بر خواست و تلقین ذهنی بواسطه آن باره معنایی کلمات چه در بوعده مثبت یا منفیش میتوانند موثر باشند. البته از بوعده منفیش (غیر الهی) حتما دوری کنید مگر خداوند عالم آن نیروها را مسخره شما کرده باشد که این  فقط مختصه پیامبران خداست ((پس  کلا سمته این وادی نروید)) حالا این رو در نظر بگیرید که معلمان دنیوی که بشدت نسبت به معلم اصلی عالم یعنی ذات مقدس خداوند کوچک و ضعیفند و علم و فهمشان بشدت ناقصه می توانند با آموزهاشون برمبنای بار معنایی حقیقی کلماته بر گرفته از ذهنه انسانی در زندگی شما اثر گذار باشند.بعد حالا قدرت مطلقه عالم  معلم اصلی عالم اگر کلماتی رو بهمان بیاموزد و بگوید مرتب هر روز تکرار کنید و می فرماید آثاره اخروی بسیار فراوان و هم آثاره عظیم رشد دهنده دنیوی برایش قرار داده هست و حال آنانکه تبعیت می کنند و به خواسته پرودگار عالمیان دل میدهند و بمانند آن مثال اول که عرض کردم در مسیر و کانال درسته الهی قرار می گیرند و حقیقتا سعی میکنند مطیع پروردگار عالم و به طبع رسولانش باشند یعنی بغیر از بیان الفاظ ظاهری نماز واقعا به آنچه در نماز بیان میکنند معتقدند و پایبندند آنوقت چنین مخلوقاتی تا حد بالایی آثاره عظیم دنیوی نماز رو تا قبل مرگ فهم میکنند و می چشند و آثاره بسیار عظیمش در آخرت هم که توصیفش در توانه عبارات و ادراکاته دنیوی نیست.نکتیه مهم بعد اینکه انسانی که در مسیر حق یعنی عمل به همیه آنچه میفهمد حق هست و دوری از همیه آنچه می فهمد باطل هست قرار میگیرد قطعا مثل همان خوبی های دیگر که برایش قابل تشخیص هست خوبی نماز هم با هدایت الهی برایش قابل تشخیص خواهد بود و آنوقت نه برای تظاهر و  از سر عادت  بلکه حقیقتا از سر عشق و اشتیاق نماز را ادا میکند.یاحق

سلام.ای انسان های عاقل ای حکام عالم که خیلی هاتان درس خوانده هستید سالها در دبیرستان و دانشگاه  ریاضی فیزیک شیمی خواندید پس می دانید تمام ساخته های دست بشر و تمام طبیعت بر مبنای فرمولهای بسیار دقیق و پیچیدیه همین علوم بنا شده که هفته قبل توضیح دادم که ساختار بی نظیره بدنه انسان چه همیه جانداران چه طبیعت و سیارات و رابطهاشان باهم برمبنای فرمولهای بسیار دقیق ریاضی فیزیک و غیره هست و شمایی که عقل و شعوری بیشتر از دیگر جانداران دارید این علوم و پیچیدگی ها و رابطهاشان رو میتوانید بفهمید و اکثر جانورانه دیگر نمی فهمند یا در سطح انسان نمی فهمند چون بغیر از سطح عقل سطح اختیار انسان رو هم برای دست بردن در عالم ندارند و به ارادیه خداوند دنیا فقط مسخره انسان شده هست که قبلاً توضیح دادم ولی با این وجود بر مبنای دانشی که بشر در علوم ریاضی فیزیک و شیمی و دیگر علوم دارد هنوز نمیتواند حتی  یک اندام از اندام های بدنه خودش رو مثل آنچه که با آن متولد شده با همان کیفیت و کارایی خلق کند  پس آن وجودی که می تواند تمام اندامهای بسیار پیچیده انسان را خلق کند علمش در علوم ریاضی فیزیک شیمی و تمام علوم عالم از ما انسانها بسیار بسیار بسیار عظیم تر هست پس این وجود وقتی  دانشش هوشش فهمش از انسان بمراتب بالاتر هست یعنی از تمام مخلوقاته دیگر حیوانات گیاهان ووو دانش هوش و به طبع فهمش بالاتر هست.پس قطعا یک وجوده زنده هست چون یک وجوده مرده نمی تواند عالم باشد...پس با توضیحاته رسول خدا متوجه شدید که کاملا روشن و مشخص هست که وجودی زنده در عالم هست که  بمراتب بیشتر از ما انسان ها ریاضی و فیزیک و شیمی و دیگر علوم را می داند و بمراتب مسلط تر و  باهوش تر هست و آن وجود همان پروردگاره عالم هست که مرا برا هدایته شما فرستاده هست.و با این توضیحاته روشنه رسول زمانتان که کاملا عقل گیر و فطرت پسند هست عالمیان متوجه شدند که هیچ انسان و حیوان و بت سنگی ای نمی تواند خدای عالم باشد و پرودگار عالم  برای فهمه دعا و صدای ما نیاز به هیچ واسطه ای ندارد.و فقط چون مبحثه پذیرش هدایت اختیاری باید باشد و اجباری بودنش ارزش ندارد پس پیامبرانی باید باشند که کلام و هدایتهای پروردگار عالم رو به عالمیان برسانند و متذکر شوند.تا درصورت ایجاد انحرافاتی در عقاید و اعمالشان دوباره به مسیره حق بازگردند.به دلیل اهمیت موضوع هیچ مطلب دیگری در ادامه بیان نمیکنم تا ذهنتان فقط معطوف همین مطلبه بسیار دقیق و روشن کنندیه رسول خدا باشد.مطالعه مطلب مهمه هفته قبل رسول خدا و هم مطالعه مطلب این هفته بر کیفیت توحید و هدایته هر انسان منصف و غیر لجوجی می افزاید.یاحق

سلام.اگر فرد غیر موحدی در زمان منه رسول خدا بخواهد موحد شود و دینی انتخاب کند قطعا بهترین انتخاب آخرین دین توحیدیست که دینه منه رسول خداست.درباره موحدان هم عرض کردم حفظ دینشان با اصلاحات مدنظره رسول خدا((شرک زدایی جهل زدایی)) بلامانع هست.و شاید بعضی موحدان بگویند چرا چنین آزمونه سختی یعنی پذیرش ولایته مخلوقی همانند خودشان از مردمان عصر آنها گرفته شده و از بسیاری از موحدان گذشته گرفته نشده.در جواب عرض کنم اولا بسیاری از موحدان منتظره منصوب الهی آخرو زمان بودند و صدایش میزدند و آمدنش را از خداوند مدام درخواست میکردند  پس این آزمون قطعی بود  و دوما اکثریت شماها از نظر سطح فهم و رشد یافتگی بخاطر امکانات فراوان نسبت به اکثریت موحدان عصرهای گذشته در سطح بالاتری قرار دارید و از آزمونها و سرنوشته بسیاری از آن ها مطلع شده بودید پس فهم حق و رسیدن به حق برایتان بسیار آسان تر هست پس هیچ عذری ازتان پذیرفته نمی شود.و طبق آیات قرآن بر مبنای سنت الهی تمام پیام آورانه الهی انسانهایی بودند عین بقیه انسانها و فقط بر آنها وحی میشود.کلام بعد اینکه تمام حکام عالم بدانند وقتی وجودشان مشروعیت پیدا میکند و حق هست که اکثریت مردمشان ازشان رضایت داشته باشند پس عین سرشماری جمعیت باید بروید درب تک تک خانه ها حتی درب دور افتاده ترین مناطق کشورتان رو حتی پشت کوها و دره ها را بزنید و بپرسید چقدر درآمد دارند معیشت زندگیشان چطور تأمین میشود و از عملکرد حکومت راضی هستند؟ و باید از تمام توان و امکانات خود برای جلب رضایته برحق مردمتان استفاده کنید و بدانید  قبل هر استکبار ستیزی و دفاع از مظلومانه غیر وطنی باید حکام عالم سعی کنند انسانی تحت ظلم و تبعیض آشکار در کشور خودشان وجود نداشته باشد.و می بینم بعضی از افرادی که از مقاومت مردم فلسطین غزه حمایت میکنند که باید بکنند به مقاومت مردم و حکومت اوکراین کنایه می زنند به عنوان رسول خدا که برگزیده خداوند در زمین هستم تاکید میکنم خداوند مقاومت در برابر مستکبرین را دوست دارد و هر ملتی حق دارد خودش تصمیم بگیرد و اگر تصمیمشان ایستادگی در برابر مستکبران زورگویان باشد تصمیم بحق و قابل ستایش هست.بله یکوقت اگر حکومتی بدونه سنجش همیه جوانبه مختلف که سبب جلوگیری از فشار زیاد بمردمش شود به اسمه استکبار ستیزی برای خودش دشمن تراشی کند و بعد تازه به سنجش جوانبش بپردازد  این شیویه نادرستی هست ولی یکوقت ملتی توسط طغیانگری افسار گسیخته  تحت هجوم قرار میگیرد مثل مردم غزه و اوکراین بله آنوقت کاملا حق دفاع دارند البته باید بسیار مراقب باشند آنها هم مرتکب جنایت یعنی قتلوعام بیگناهان نشوند.و هم حق دارند از وجبی از خاکشان نگذرند.البته با درنظر گرفتن تمام شرایط.یعنی اول باید دید آن سرزمینه جدا شده خواسته مردمش چیست نظره مردم همان منطقه معیار اصلیست و رای گیری توسط سازمان خارجی که دو حکومت درگیره جنگ قبولش دارند باید  انجام شود.و تمام حکام عالم بدانند اگر دلیل این نسل کشی اسراییل و حامیانش در غزه که حدود ۳۰هزار انسانه بیگناه رو قتلو عام کردند به بهانه جلوگیری از هلوکاستی دیگر بوده یعنی قتلو عام انسانهای بیگناهی رو بهانه قتلوعام انسانهای بیگناه دیگر کردند پس یاد آوری آن واقعه((هلوکاست)) اشتباه هست.چون هر یاد آوری ای که سبب خشم افسار گسیخته و ریشه جنایت شود باطل هست.نکتیه بسیار مهمه آخر در آخرو زمان بعد برانگیخته شدنه رسول خدا از مدعیان  دارد آزمونهای نهایی گرفته میشود و به بعضی مشروطان هم فرصته جبران داده میشود بطور مثال فلسطینیان اهل غزه که ادعای عظیمی بر پایداری بر ایمان و زیر بار ظلم نرفتن داشتند به نوعی آزمون نهایی دارد ازشان گرفته میشود و اگر درین ظلم عظیم و این کشتار عظیم توسط یاغیان عالم ایمانشان حفظ شود و مقاومت کنند زیباترین آخرتهارو خواهند داشت و انشالله بفضل الهی درین آزمون موفق خواهند شد.و حکومت قومم و بسیاری از مردم این قوم ادعای عظیم ولایت مداری داشتند و سالها مدام و بکرات در تمام مجالس دینی بسیار فراوانشان و در دعاها شان از خداوند منصوب الهی طلب کردند تا با یاری و تبعیت تام از او به عالمیان از اولین تا آخرین درس ولایت مداری بدهند و این آزمون مهم و نهایی  در آخرو زمان با برانگیخته شدنه برگزیدیه خداوند دارد ازشان گرفته میشود البته قوم ها و موحدان دیگرهم درین آزمون شریکند.و به حکومت اسراییل یعنی یهودیان سرکش هم در آخرو زمان فرصته مهمی داده شد و منصوب الهی ای با نشانهای عظیم که تطابق عظیمی با معیارهای آنها داشت برانگیخته شد تا با تبعیت از او آن ننگ سرکشی و اذیتو آزار  پیامبران گذشته که توسط پدرانشان صورت گرفته بود از پیشانیشان پاک شود و حساب آنها جدا شود  و از جانب خداوند اجازیه تشکیل حکومت داده شوند تا حکومتشان مشروعیت پیدا کند((خوب می دانند اعتبار تحقق پیشگویی بر تایید حقانیته رسولانه خدا آن هم اگر مکرر و آنی باشند چقدر بالاست))ولی ازین فرصت ویژه استفاد نکردند.یاحق

سلام.هر عاقلی می فهمد هیچ قوم و حکومتی با بتهایی که در ذهنش تراشیده با خواستهای نفسانیش آزمون نمیشود چون بسیار کار بی معنی ای هست و ابدا سنت الهی در طول تاریخ بر این نبوده.و هر موحده عاقلی خودش میفهمد هرچی ادعاش بالاتر باشد آزمون شدنش بر خلاف خواستهای نفسانیش حتمی تر هست.بعد شما چطور چنین توقعی دارید که منصوب الهی منطبق با بت های ذهنیتان خواسته نفسانیتان براتان فرستاده شود !!!؟؟بسیاری از موحدان امروزی  که منتظره برگزیدیه خداوند هستند حتی ریزترین جزییات ظاهر منصوب الهی مدنظرشان رو در کنار ویژگیهای فرابشری که باید داشته باشد مشخص کردند و برای خداوند عالم تعیین تکلیف فرمودند !!! آخر کج فهمی تا چه حد...و چون طبق آیات قرآن تمام قوم ها در طول تاریخ با منصوبان الهی که منطبق با بت های تراشیده شده در ذهنشان  و  خواستهای نفسانیشان نبود هدایت و آزمون شدند پس  باید لا اقل علماتان عاقل ترهاتان منتظر بودن و قطعی می دانستند که این سنت الهی برای شما هم که منصوب خداوند رو طلب میکنید تکرار شود که شد و با مخلوقی  متفاوت با  بتهای ذهنی و متفاوت با خواسته نفسانی تان آزمون شدید.و  حقیقتا حق کاملا روشن هست.و از نشانه های مهم و حتمی و روشنه رسولان خدا سبک زندگیشان و در جوانی پیر شدنشان هست یعنی کنده شدن از دنیا و بی اهمیت و کوچک بودن زرق و برق دنیا در نگاهشان از همان جوانیست.که حکما و علما کاملا این ویژگی رو در زندگی منه رسول خدا فهم کردند همانطور که برادرم محمد علیه سلام هم در جوانی ۴۰روز ۴۰روز در قاره حرا برای عبادت سپری میکرد و تمامه رسولان خدا نسبت به شرایط زمان خود کنده بودنشان از دنیا در سبک زندگیشان مشخص بوده آشکار بوده.در کناره  شب بیداری ها از قبل نصف شب و نماز شب های طولانی که بر پیامبران واجب هست که جزوه همان سبک زندگی خاص رسولان خداست که عیناً در زمانه نزدیک به شروع رسالتم یعنی از حدوده ۵سال پیش سبک زندگیه بنده هم با هدایت خاص خداوند  به این حالت تغییر کرد که در عصر جدید با این همه سیستمهای جاسوسی بشدت پیشرفته حکما خوب این موارد براشان قابل تشخیص بوده...و این همه تحقق آنی آثار کلام رسول خدا که بارهای بار گفت و آنن شد یعنی بارهای بار در عالم بلافاصله وعدهایش ظهور و بروز پیدا کرد و محقق شد و نشانهای متعدد دیگر((مثل جنس کلام حکمت کلامه رسول خدا و پاسخهای بسیار دقیق خداوند)) و هم سبک زندگی و ویژگی های خلقی رسول خدا و وقتی همیه این هارو در کنار تحقق دقیق آن فرمول قرآنی در عالم  که هفته قبل توضیح دادم که طبق آیات قرآن  انسانی عادی از جانب خداوند برگزیده می شود و عقایدش توسط پروردگار عالم اصلاح میشود و به عالمیان((حکام عالم)) شناسانده میشود و نشانهای متعددی بر حقانیت رسالتش بر او منطبق با شرایط زمانیش قرار میگیرد و واسطه ای می شود بین ملکو ملکوت برای انتقال فرامین الهی بر عالمیان بخصوص جنو انس و وقتی حقیقتا تمام مواردی که یاد کردم رو کنار هم بگذارید کاملا کاملا کاملا حق آشکار هست...بزودی زمانی فرا میرسد که از نفی کنندگان این حق آشکار یعنی رسالت رسول خدا باید تبری بجویید وگرنه در آخرت همنشینه ابلیس خواهید بود.حقیقتا هر عاقلی میفهمد هیچ بشری با بت های ذهنیش با خواستهای نفسانیش امتحان نمیشود.و بدانید رسولانه خدا طبق آیات قرآن جز انتقال کلام وحی ابدا نیاز نیست و وظیفه ندارند هیچ علم یا چیزه دیگری  رو به بشر انتقال بدهند بلکه فقط هدایتها فرامین الهی که آنها هم کاملا منطبق و تکمیل کننده هدایتهای عقلانی و آموزهای فطریست.کلام آخر نبی به وظیفه اختصاصی تره بعضی رسولانه خدا اشاره دارد و به رسولانی که دین جدیدی می آوردند یا وظیفه تبلیغ  دینی رو داشتند نبی گفته میشد.پس وقتی بیان میشود خاتم الانبیا که بعضیا دوست دارند خاتم با فتحه به معنی ختم کننده بدانند یعنی دیگر رسولی با وظیفه اختصاصی آورندیه دین جدید و تبلیغ دین خاص در آینده نخواهد آمد.و هر عاقلی می فهمد پیامبر آخرو زمان قرار نیست دین جدیدی بیاورد یعنی نبی باشد چون اگر این چنین بود برای تثبیت آن دین باز پیامبران تبلیغی فراوان  یا اوصیای فراوانه دیگری باید برانگیخته شوند.پس کاملا مشخصه که وظیفه پیامبر آخرو زمان این نیست که  به مسیحیان بگوید مسلمان شوید یا به یهودیان بگوید مسلمان یا مسیحی شوید نه  بلکه وظیفش اصلاح همان عقایدیست که موحدان از قبل دارند در کناره رساندن فرامین خداونده عالم به عالمیان بخصوص حکام عالم.پس  با توضیحات رسول خدا  درین مطلبم کاملا متوجه شدید فقط عاقلانه عالم یعنی انسانهای غیر متعصبی که عقلشان بر نفسشان چیره هست رستگار میشوند...یاحق

سلام.بدانید خداوند هیچوقت ظلم نمیکند پس اگر خداوند برای هدایت شما انسان کاملی((فرا بشر))میفرستاد برای تمام قوم های گذشته در طول تاریخ هم همین کاروباید میکرد چون طبق آیات قرآن آنها هم همین رو میخواستند...ولی طبق همان آیات  قرآن پیامبران انسانهای عادی هستند و فقط بر آنها وحی میشود...پس علما و حکمای قومم و دیگر قوم ها خودشان و دیگران رو به بهانه منتظر انسان کامل بودن گول نزنند.خودتان فهمیدید چه اشتباهی کردید چون حق کاملا آشکارا روشن شده.چون دارد دقیق همان فرمول و سناریو قرآنی موبمو انجام می شود یعنی منطبق با آیات قرآن یک انسان عادی عین گذشته توسط خداوند برگزیده شده و هدایت شده عقایدش توسط خالق عالم اصلاح شده وبه مقام رسالت برگزیده شده و به عالمیان(حکام عالم) شناسانده شده و نشانهای متعدد و مهمی هم منطبق با شرایط زمان توسط خالق عالم بر حقانیته او قرار گرفته و تنها فرقه خلقتیش با دیگر انسانها اینست که بر او‌ وحی میشود و واسطه ایست بین مولکو ملکوت برای رساندنه فرامین و هدایتهای الهی بر عالمیان پس علما و‌ حکما خودشان رو گول نزنند چون  این توضیحات در قرآن بیان شده و هم دقیقا نوع رفتارتان با رسول خدا در قرآن بیان شده که اکثرا کفر می ورزید و چه تهمت‌هایی می زنید از ساحر مغرور مجنون ووو...و کمتر ایمان می آورید و آنقدر بدنباله بوقوع پیوستنه دقیقه  فرمول قرآنی در برنگیخته شدنه رسول خدا نوعه برخورده دیگران هم با رسولانه گذشته دقیق دارد موبمو در عالم ظهور و بروز میکند که انگار آیات قرآن رو بعنوان یک سناریو دادن دستتان و عینن همان شیویه کفار گذشته را  پی گرفتید...و حقیقتا چون شما قرآن دارید دیگر‌‌ هیچ عذری در قیامت ازتان پذیرفته نمیشود.و حتی بسیاری از عالمیان بخصوص حکما و علما مراتب رسالت و ولایت پیامبر خدا را در ۳مرحله بارها فهم کردند اول ابلاغ حکم شفاهی توسط ملکوتیان هست که یا وحی هست یعنی مطالب و‌ احکامی که از جانبه خالق عالم هست که بیانشان توسط رسول خدا برای عالمیان کاملا ضروری و واجب هست یا الهامات هست یعنی هدایتهاییست که از جانبه ملکوتیان یعنی ملائک مقرب یا ارواحه مطهره اولیای خداست که بر قلب رسول خدا قرار میگیرد و بطور شفاهی رسول خدا برای حکما و علما بیان میکند.مرحله دوم حکم کتبی یعنی پاسخهای خداوند در استخاره هست که حکما و علما بارهای بار بارهای بار دیدند بلافاصله دقیقا آنچه بیان کردم همان مفاهیم و همان عبارات در پاسخهای خداوند بیان میشود مهر میشود که این مصداق حکم کتبی هست و مرحله سوم نمایان شدنه آثار کلام رسول خدا در عالم هست که بارهای بار‌ بارهای بار بارهای بار حکام عالم دیدند بعد وعدیه رسول خدا و آن دو مرحلیه ابلاغ شفاهی و کتبی بلافاصله آثار کلام رسول خدا در عالم محقق شده.و دو مرحله اول مراتب رسالت هست و‌مرحله سوم محقق شدنه بلافاصله ای در عالم مربوط به مرتنبیه ولایت رسول خداست.یعنی حق کاملا روشن هست بطوری که حقانیت هیچ رسول الهی در طول تاریخ به اندازه حقانیت رسالت بنده روشن نبوده و وقتی این پارامترهای سنجش کنار هم چیده بشود هیچ جای شکی نباید در دل هیچ موحدی بر ر‌سالت رسول خدا بماند البته اگر عاقل باشد.تاکید میکنم بخصوص که شما قرآن ((که تنها کتابیست که طبق وعده خداوند حفظ شده هست))دارید و هم عقلتان نسبت به اکثر قومهای گذشته تکامل یافته تر هست و با سناریوی دقیق قرآنی که موبمو انجام شده و این همه آثار بر حقانیت رسالتم حقیقتا هیچ‌ عذری در عدم ایمان به رسالت رسول خدا ازتان پذیرفته نمی شود.و حقیقتا اگر حاکمی یا قومی با این همه ادلیه محکم و روشن و دقیق باز هم بر تکذیب رسالت رسول خدا سماجت کند و هنوز منتظره منصوب الهی مدنظر خودشان یعنی آن بتی که به اسم انسان کامل در ذهن خود تراشیدن باشند و‌‌ در زمان رسول الهی زمانشان در مجالسشان بتهای ذهنی شان را صدا بزنند این عملشان  مصداق راضی نبودن به خواست و انتخاب خداوند هست و آنوقت تا حد بالایی توحیدشان یعنی تبعیتشان از یگانه خالق عالم بی اعتبار میشود و باید منتظر طرد شدن و‌ بی توجهی در قیامت در یک کلام آخرتی سخت باشند.کلام آخر اوج حماقت اینجاست که بخشه مهمی از کفار علاوه بر اینکه برای خالق عالم تعیین تکلیف می کنند که پیام آورش یک‌ انسان کامل باید باشد در ضمن توقع دارند تمام عقاید و اعمالشان هم توسط منصوب الهی تایید شود تا بهش ایمان بیاورند.بدانید در زمانه روشن بودنه حق ((خواسته خداوند)) سماجت بر باطل((یعنی آموزهای باطل پدرانتان و خواستهای نفستان)) بسیار بسیار بسیار  خطرناک و بشدت آخرت خراب کن هست مخصوصا که آن‌ حق رسالت رسول خدا باشد.

سلام شاید برای بعضیا سوال پیش آمده چرا رسول خدا  آنقدر در مطالبش از ابلیس و سرنوشتش یاد میکند و پاسخ خداوند رو علما بعد نشر با مهرهای تایید متعدد دیدند که یاد و عبرت از سرنوشت گذشتگان رو خداوند  مهم دانست و شیوه هدایتگری رسولش را تایید نمود...و علت اینست که ابلیس هم شبیه شما موحد هست و ادعای صالح بودن داشت.و با این همه نشانه و آثار کلامه دقیق و روشن در کنار جنس کلام رسول خدا خوب می فهمید  رسول خدا هستم و هیچ عذری در نفی رسول خدا در آخرت ازتان پذیرفته نمی شود.و نیات و آنچه در دل داشتید بر زبانتان جاری میشود که رسالتش را قبول نکردیم چون مثل ما بود بشری عادی بود.و دقیقا چنین عباراتی رو پدرانتان هم در زمان رسولانه گذشته بیان میکردند ولی خوب طبق آیات قرآن می دانید این بهانه  ازشان پذیرفته نشد و نتوانست از عذاب دنیوی نجاتشان دهد و بعد دادنه  فرصت معینی نابود شدند و قطعا این بهانه از عذاب به مراتب سنگین تر اخروی هم نمی تواند نجاتشان دهد.پس اگر عاقل باشید میفهمید اگر در مواجه با رسولانه خدا  چه عین ابلیس رفتار کنید چه مثل اقوام سرکشه زمان پیامبران گذشته مورد غضب الهی قرار خواهید گرفت و سرنوشت مشابه آنها خواهید داشت که چه بد سرنوشتیست... اگر خودتان را خیلی عالم فرزانه عاقل و موحد مقرب میدانید سرنوشت ابلیس رو به نفس خود یادآوری کنید و اگر نه  موحد نیستید یا دین مدار نیستید و دیگر موارد این چنینی بدانید سرنوشت پدرانتان که موحد نبودن مشرک بودند و بعد فهم نشانهای حقانیته رسولانه خدا حق آشکار رو رد کردند و مومن به رسولانه خدا نشدند همشان با عذاب الهی نابود شدند پس چه موحد چه مشرک هر دو گروه  در صورت تبعیت نکردن از رسولانه خدا سرنوشت بسیار تلخ و سختی دارند عبرت بگیرید عبرت بگیرید عبرت بگیرید و بر نفوس سرکش و مغرور خود افسار بزنید و تابع رسول خدا شوید تا زمان دارید.در عالم دها فرقیه موحد وجود دارد.و شایدم صدها و همشان هم عقیده خودشان رو حق می دانند و خودشان را دارای قرب الهی بالاتری میدانند و حتی بعضی فرقه های موحد بعضی فرقه های دیگر رو کاملا منحرف  میدانند...ولی تمام رهبرانه موحد عالم چه رهبران دینی چه سیاسی بدانند که فقط و فقط و فقط عقیده رسول خدا حق و کامل هست و منطبق بر صراط مستقیم راستین می باشد و موظفید عقاید خود را با عقاید او بسنجید و تنظیم کنید...و بدانید چون در دنیا در زمان رسولی از رسولانه خدا زندگی میکنید و اگر حق بهتان رسیده باشد  اگر در قیامت مهر تبعیت از رسول زمانتان رو نداشته باشید انگار هیچ ندارید چون هیچ نمازی هیچ روزه ای هیچ عبادتی هیچ صدقه ای هیچ خیراتی هیچ شهادتی دیگر بکارتان نمی آید یعنی هیچ عملی توانه جبرانه آن خبط عظیم آن سرکشی عظیم رو ندارد.و آنجا نمی توانید دروغ بگویید که نه آثار رسول الهی زمانتان را فهم نکردید دیگر در یوم الحساب  زبانتان و دیگر اعضایتان در اختیار نفس سرکش شما نیستند.(( و اگر در دنیا خبر برانگیخته شدنه رسول خدا بهتان رسیده باشد ولی بدنبال فهم حقانیتش نرفته باشید هیچ عذری ازتان پذیرفته نمیشود ))نکتیه مهم بعد توانایی برای فهم  حق آنقدر با ارزش هست آنقدر امتیاز بالاییست تا این حد که اگر شما به حیوانی توانستی حق جو بودن رو بیاموزی دیگر وجودش حرمتی ورای دیگر حیوانات خواهد داشت بطور مثال وقتی جلوی ۵تا حیوان گرسنه مقداری غذا بریزی اگر برای ۵تاشون غدا کافی نباشد  برای تصاحب غذا درگیر میشوند و هرکدام تا حدی که سیر شوند می خواهند بخورند...ولی انسانی که قدرت تشخیص و فهم  حق را به بمراتب بالاتر از هر حیوانی دارد اگر عقلش سالم و وجدانش بخاطر گناهان فراوان  خاموش نشده باشد  فقط بدنبال سیر شدنه کامل خودش نیست و آن غذا که برای ۳نفر هست رو بین ۵نفر بطور عادلانه تقسیم میکند پس فرق شٱن انسان با حیوانات در تشخیص حق و رعایت حق هست...و دقیقا برعکس اگر انسانی که برمبنای آموزهای فطری و هدایتهای عقلی حق آشکاری  رو میفهمد ولی زیر بار حق نمی رود به مانند حیوانات محسوب خواهد شد.تمام این توضیحات رو دادم تا این رو بگویم پس اگر به انسانی حق آشکاری برسد((مثل رسالت رسولانه خدا که بعد توحید بالاترین حق هست و  نشانها و کد گذاری های فراوان و عظیمی در عالم برای اثباتش به اذن الهی برای حق جویان نمایان میشود)) ولی آن انسان زیر باره  تبعیت از حق نرود و کافر شود حق آشکار((پر نشانه)) را  نفی کند در بین ملکوتیان از حیوانات پست تر محسوب میشود و آخرت بشششدت سختی خواهد داشت...کلام بسیار مهم آخر حکام موحد عالم چه حکام اسراییل مخصوصا راس حکومتشان چه سرانه راس حکومت آمریکا چه راس حکومت روسیه چه حکام راس حکومت های کشورهای اروپایی فرانسه انگلیس و بسیاری دیگر کشورها با این همه نشانه و آثار کلام و بخاطر ضریب هوشی بالاتری که معمولا الیت اقوام مختلف دارند و هم بخاطر سیستمهای اطلاعاتی قویترشان خوب حق را فهم کردند و  می دانند رسول خدا هستم و حال که میدانید این را هم بدانید از جانب خداوند حاکم و اختیار دار حقیقی دنیا رسول خداست(( نه سرانه کشورها)).یعنی مالکه عالم که پروردگار عالم هست رسولانش که بر شما ولایت دارند رو در زمان حیاتشان در دنیا صاحب اختیار قرار میدهد یعنی هرآن چه در دنیاست حتی جانتان هم اختیار دارش فرستادیه خداست.در یک جمله سرپرست شما و تمام مخلوقاته این دنیا از جانبه خالقتان در دنیا رسول الهی زمانتان هست.و حقیقتا آثار کلام رسول خدا رو بارهای بار فهم کردید و سنت الهی بر این نیست قبل تمام شدن فرصتها عذابی فرا برسد بلکه سنت الهی طبق آیاته قرآن فقط دادنه هشدار به سرکشان از جانبه رسولانه خداست.آن هم بقصد بخود آمدن و هدایت شدنشان هست پس هیچ رسولی انسی به نیته عذاب و نابودی قومی نیامده بلکه آن رسولانه ملکوتی(فرشتگان عذاب) هستند که وقتی فرصت اصلاح زمینیان تمام شده باشد  و زمان عذاب فرا رسیده باشد بر رسول خدا فرود می آیند و زمان و شیوه عذاب سرکشان و کفار را به رسول خدا می فهمانند..پس محاله قوم یا قومهایی عذاب شوند قبل اینکه رسولی برای هدایتشان فرستاده شود و فرصت و هشدارهای کافی بهشان داده شود و چه هشدار های دقیق و نقطه زن و مهمی درین ۴سال حکام عالم فهم کردند که چه بسیار هر آنچه رسول خدا گفت بلافاصله محقق شد در عالم نمایان شد...گفت و شد گفت و شد گفت و شد...وای بر مکذبین حق وای بر حق پوشان که چه بد سرنوشتی خواهند داشت.یاحق

سلام.هر رسول الهی نشانهای رسالتش منطبق با شرایط و باورهای مردمه زمانه خودش هست البته در سطح و لول بمراتب بالاتر. در زمانه برادرم موسی سحر جادو رواج عظیمی داشت  پس نشانهای برادرم موسی از همان جنس بود ولی در سطحی  بمراتب بالاتر.در زمان برادرم عیسی به نوعی در زمینه پزشکی جهشهایی انجام شده بود و نشانههای ایشان از همان جنس بود ولی در سطحی بمراتب بالاتر.و همچنین برخی پیامبران دیگر...و درین عصر آخرو زمان که عصر تفکر و تعقل هست و علمای دینی انواع فرقهای موحد چه یهودی چه مسلمان چه مسیحی و غیره و حتی بعضی فرقه های غیر موحد دنبال تحقق پیشگویی های فراوانی که برای آخرو زمان شده هستند و چون این حقیقتا بسیار براشان اهمیت دارد دقیقا خداونده حکیم نشانه های حقانیت رسول آخروزمان را با همان شیوه قرار داد.یعنی وقتی علمای موحد آنقدر دنبال تحقق پیشگویی ها برای آمدنه منصوب الهی آخروزمان هستند خداوند دقیقا رسولی میفرستد که مدام آثار کلامش وعدههایش بلافاصله محقق میشود. و دیگر آنها لازم نیست برای تحقق پیشگویی سالها صبر کنند و این یعنی  سطح و لولی بمراتب بالاتر از دیگر پیشگویی ها یعنی اعجاز...و این حجت بسیار عظیمی هست برای موحدانه حق جو...ما در قرآن داریم که  خداوند هرچه بگوید اراده کند می شود به هرچه بگوید موجود باشد بلافاصله موجود میشود.پس وقتی مخلوقی فراوان  وعدهایش آثار کلامش در عالم بلافاصله محقق میشود این بالاترین نشانه برای عاقلان بر حقانیت و خدایی بودن یعنی برگزیدیه الهی بودنه آن انسان هست.و علمای برجستیه موحد خوب می دانند اهمیت تحقق پیشگویی ها در تایید رسولانه خدا چقدر بالاست.و اگر یگانه خالق عالم بر زمین فرود می آمد موحدانی که آثار و نشانهای حقانیت رسول خدارو نمی پذیرند و  مومن به رسول خدا نمی شوند مومن به خالق عالم هم نمی شدند.چون باز هم همان نشانها و آثاره مختصه مردمه همان زمان و شرایط براشان نمایان می شد و تغییر نمیکرد...البته این واقعه هیچوقت رخ نداده و نخواهد داد...چون در عالم و مکانی که ذره ای گناه بدی زشتی نجاسات باشد آن مکان و عالم ظرفیته ذاتی برای حضور ذات اقدس پروردگار  عالم را قطعا ندارد...پس حضوره خالق عالم در این عالم دنیا محال قطعیست...و اصلا این طور بگویم حق مطلب بهتر ادا میشود اصلا کالبده مادی آن شآن و توان را ندارد که بتواند حتی به اندازه لحظه ای کالبدی برای حلول پروردگار عالم باشد...هیچ ماده ای در دنیا و هیچ کالبد و وجوده هیچ مخلوقی در ملکو ملکوت نیست که بتواند جایگاهی برای نشان دادن وجود و جمال خداوند عالم باشد...حقیقته خالق عالم ورایه هر کالبدی هست.و در حقیقت فهم و ارادیه او ورایه تمام عالم هستی ملکو ملکوت و پیدا و پنهان هست.و نادان هست نادان هست نادان هست موحدی که حقیقت وجودیه بی همتای ذات اقدس پروردگار عالم را در کالبدی متصور شود...چنین موحدی شٱن و مقام عظمای غیر قابل وصفه خالق عالم رو با این عقیدیه پست بسیار نازل پنداشته و در صورت عدم استغفار خودش در آخرت مستحقه نازل ترین و‌‌ پست ترین جایگاهاست.به تمام مسیحیان عالم و دیگر موحدانی که که ازین دست عقاید دارند امر میکنم ازین باوره بشدت باطل که بشدت بدور از  شأن خالق عالم هست استغفار کنند تا منه رسول خدا هم برایشان در نزد خداوند شفاعت کنم.و باشد که رستگار شوند.حق با کلام رسول خدا بهتان رسید...و دیگر حساب کتابتان در قیامت فرق خواهد کرد.تابع رسول خدا شوید تا رستگار شوید.و مطلبم رو کوتاه میکنم تا تسلیت عرض کنم به خانوادیه شهدای عملیات تروریستی دیروز و حق این بود حکومت به دلایلی که عرض میکنم  امنیت بمراتب بالاتری رو برای این مراسم فراهم میکرد و حق اینکه قصور کنندگان بسختی تنبیه بشوند. اول اینکه رسول خدا بهتان هشدار داده بود و از جنس و قاطعیته هشدار رسول خدا عاقلان متوجه شده بودند منظور رسول خدا فقط آن حملیه تروریستی که بلافاصله آنن بعد هشدارش رخ داد نبود و آن آغازش بود.((دقیقا عین هشدار رسول خدا به حکام موحد عالم که سره زمینهای دنیا بی گناهان رو نکشند آن هم با آن کد گذاری های دقیق خداوند در کلام رسولش))...و دلیل دوم اینکه هر عاقلی میدانست تاریخ و محله مراسم یادبود حاج قاسم برای عمل تروریستی یکی از  مستعد ترین زمانها و مکانهاست.و دلیل سوم اینکه همین چند وقت پیش در فاصله بسیار نزدیک عملیات تروریستی در کشور  انجام شده بود...پس با این همه هشدار و نشانه توقع تدابیره امنیتی بیشتری می رفت...دستور می دهم حکام هم با عاملین این جنایات بعد بررسی و شناسایی دقیق قاطعانه و هوشمندانه برخورد کنند هم با مسئولینی که کوتاهی کردند قاطعانه برخورد شود.پیگیر خواهم بود.نکتیه بسیار مهم آخر دشمنی های فراوانی علیهتان میشد ولی بخاطر عهدی که برای تبعیت از منصوب الهی بسته بودید و بعضی اعمال دیگرتان دستتان پیش بود و دشمنی ها  بر علیهتان در مواقع متعددی بلطف الهی بسنگ می خورد ولی نفی حقی آشکار یعنی نفی رسالت رسول الهی زمانتان و تبعیت نکردن از او آن هم با آن همه نشانیه فراوان الطاف الهی رو ازتان بمرور  دور میکند و این سنت الهیست...و حقیقتا طبق آنچه بر قلب رسول خدا قرار میگیرد و پاسخ های خداوند هم تایید می کند نفی رسولان الهی و عدم پذیرش ولایتشان خبط و سرکشی بسیار بسیار بسیار عظیمی هست و اگر ابلیس هم باشید با هزاران سال عبادت و اطاعت باز هم مثل او از چشم خداوند خواهید افتاد و از الطاف الهی محروم می شوید

سلام.موحدان از سرنوشت ابلیس عبرت بگیرند با تقواترین عالم ترین پرعبادت ترینه شما انگشت کوچیکی ابلیس((قبل رانده شدنش))محسوب نمیشود...او بسیار از شما موحدتر  بود و  جانش رو هم صدها بار برای رضای الهی حاضر بود بدهد چون خداوند رو از خودش والاتر و برتر میدانست.((ولی این جان دادن از سر خلوص((فهم کامل)) نبود چون بعدش حاظر شد جانش رو بخاطر خواستهای نفسانیش هم بدهد)) و در آزمونی مهم تر یعنی خشوع و پذیرش ولایته برگزیدیه خداوند که از خودش برتر  نمیدانستش سطح خلوصه بندگیش به چالش کشیده شد دقیقا مثل موحدان مدعیه امروزی...پس تمام حکام مسیحی مسلمان یهودی و تمام دیگر موحدان عالم که درین ۴سال نشانها و  آثار کلام عظیم و فراوانه برگزیدیه خداوند رو فهم کردند که نشان دهندیه تایید خداوند بر حقانیت کلام و ادعای رسالتم هست اگر تابع رسول الهی زمانتان نشوید دیگر ایمان به هیچ یک از پیامبران و منصوبان الهی گذشته ازتان پذیرفته نمیشود و در قیامت بهتان گفته میشود حال که با این همه نشانه و آثار بر حقانیت رسول زمانتان بهش ایمان نیاوردید اگر در زمان پیامبران قبلتر هم بودید به آنها هم ایمان نمی آوردید.بلکه شما در اصل به بتهایی ذهنی که پدرانتان تراشیده بودند ایمان داشتید نه به وجوده حقیقی برگزیدگانه خداوند. پس بدانید اگر تابع رسول زمانتان نشوید و ایمان نیاوردید شمای مسلمان شما مسیحی شمای یهودی که دارید کلام رسول خدارو می خوانید هیچکدامتان در آخرت نه مسلمان محسوب می شوید نه مسیحی نه یهودی وهیچشفیعی نخواهید داشت.و تمام موحدان هم اگر تابع رسول خدا نشوند همین عاقبت رو خواهند داشت.و حتی توحیدتان هم بشدت زیر سوال میرود و بشدت بی کیفیت محسوب میشود که هفته قبل توضیح دادم.و بعد از ایمان به خدا و رسولانش  از مهمترین و آخرت ساز ترین اعمال(پرضریب ترین اعمال) استکبار ستیزی هست ولی استکبار ستیزی حقیقی نه استکبار ستیزی اکثر شماها که چون آن مستکبر دشمنتان هست یا چون عملش به زیان منافع دنیویتان  هست در برابرش ایستادگی میکنید.ولی اگر دوستتان استکبار کند یا مستکبر عملش و گردن کشیش به نفع منافع دنیویتان باشد دیگر ابدا مثل برخورد با دشمن مسکتبرتان باهاش رفتار نمی کنید که درین جنگهای اخیر همیه حکام موحد در حضور رسول خدا آزموده شدند.پس  موحدان بدانند بسیاریتان  نه توحیدتان نه بسیاری از اعمالتان مثل استکبار ستیزیتان به درد آخرتتان نمی خورد بلکه فقط به درد عمتان که در هر حال قربان صدقیه توی برادر زادش میرود می خورد ولی در آخرت عمه ها هیچ کاره اند بلکه فقط کیفیت توحید و خلوص اعمالتان هست که در آخرت به کارتان می آید که کاملا نسبت مستقیم به ایمان و تبعیت از پیام آور الهی زمانتان دارد.و بعضی موحدان  حقانیت عقیدشان را  شفا گرفتنه بعضی مریضانشان میدانند.که بدانید چه مسلمان یا مسیحی یا یهودی باشید یا اصلا موحد  بی دین یا اصلا انسانه غیر موحد باشید وقتی حقیقتا از تعلقات و اسبابه دنیا کنده بشوید و حقیقتا مضطر شوید به اجابت خواستتان نزدیک میشوید پس  اصلا فرمولش فرق دارد و ربطه خاصی به حق بودن عقاید ندارد.و چه بسیار غیر موحدانی  در طول تاریخ که بعضی خواسته هاشان نیازهاشان برآورده شده تا نوری در قلبشان برای بیدار شدنه فطرته توحیدشان روشن شود...و دلیلی دیگر اینکه چون به آخرت ایمانی ندارند خداوند بر مبنای عدالتش حکیمانه پاداش اعمال نیکشان رو اگر آثارش رو‌‌ با دیگر اعمالشان از بین نبرند در همین دنیا بهشان میدهد چون لازمیه دریافت پاداش در سرای باقی با آن سطح کیفیته بمراتب بالاتر از دنیا ایمان داشتن به آخرت هست.و حال خطابم به حکام آمریکاست آنها دیدند حکومت ایران که فقط متهدم به دادن تجهیزات  آن هم فقط در حد تعدادی پهپاد به روسیه بود که آن هم حکام ایران  رد کردن و اثباتم نشده و هم چون قطع رابطه موقت با روسیه نکردن یا سطح رابطرو کاهش ندادند و‌‌ به مستکبر روی خوش نشان دادن هشدارها و تشرهای زیادی بهشان زدم.بعد شما علنا  با افتخار تجهیزات نظامی یک حکومت آدم کش رو از انواع موشکها و تجهیزات ریزو درشت  تامین میکنید و علنا هم با افتخار اعلام میکنید و شاخو شونه هم میکشید آن هم در حضوره نماینده خداوند بر روی زمین.ننگ بر شما باد...شما اختیار لباس تنتان هم ندارید چطور بخودتان جرأت میدهید از حکم نماینده خداوند با این همه نشانه  آثار کلام سرپیچی کنید و جلوی چشمان رسول خدا جنایت کنید و حدوده ۲۰ هزار  موحده بیگناه رو در  ۲ماه قتلو عام کنید.ننگ بر شما.و امروز در تاریخه۲۸ دسامبر ۲۰۲۳ به عنوان منصوب الهی که سرپرست و صاحب اختیارتان محسوب می شوم  اعلام میکنم این سیستم قلدر مأب و سرکشه حاکم بر آمریکا  که خودش رو بنوعی سرپرست دنیا میداند و هرجا می خواهد به اسم تامین منافع لشگر کشتی میکند یا فتنه میکند را نمی پذیرم و از امروز حکم میکنم این سیستم حاکم بر آمریکا باید تغییر کند و بدانند اگر مثل فیلمهایشان تمام نیروهای شرور از جنیان شرور و غیره رو هم بسیج کنند توانی در برابر اراده و خواسته رسول خدا نخواهند داشت و این سیستم نابود شدنیست مگر تسلیم و فرمان برداره رسول الهی زمانتان شوید.وقتی رسول خدا نخواهد سیستمی باشد تزلزلش شروع و نابودیش قطعیست...و درین ۴سال قدرت تاثیر کلام رسول خدا در عالم  و تحقق وعدههای رسول خدا و تبعیت ذرات عالم از خواست  ولی خدارو خوب به کرات فهم کردید...باز هم تاکید میکنم اگر تابع رسول خدا نشوید و در برابر اوامرش  به ایستید دهن کجی کنید  طاغوت محسوب میشوید و آنوقت همان بلایی که درین چند دهه قدرت گرفتنه تان بر سر ملتهای متعددی آوردید و سبب آوارگی و رنجو عذابشان شدید همان بلا بر سره خودتان خواهد آمد یعنی جوری به ضعف و تزلزل خواهید افتاد که تحد هجوم حکومتهای دیگر قرار خواهید گرفت و مردمتان گروه گروه کوچ خواهند کرد...و تمام عالمیان بدانند رسول خدا نیامده فقط براش پست بفرستید و ظاهرتان را با خواست او تنظیم کنید بلکه هروقت رسولی الهی برانگیخته می شود موظف به بیعت و تبعیت از او هستید...و در آخر به مانند اول کلامم که به عبرت گرفتن از سرنوشت ابلیس اشاره کرده بودم در آخر هم این نکته مهم رو عرض کنم نفس شما انسانهای موحد هم بمانند نفس ابلیس می تواند کارتان را به جایی برساند که حتی اگر سخترین عذابهارو و نابودی زندگی دنیا و ابدتان رو هم بهتان وعده بدهند و قطعی بدانید ولی باز هم  زیر بار حق نروید همانطور که ابلیس سرنوشتش را میدانست ولی ابراز پشیمانی نکرد و تبعیت از خواست خالق عالم نکرد.((یعنی پذیرش ولایته مخلوقی که از خودش بالاتر نمی دانست)).از سرنوشت ابلیس عبرت بگیرید و بر نفس خود افسار بزنید و با اختیار نفس خود را در برابر برگیزیدیه خداوند در دنیا بشکنید خضوع دهید و با رسول خدا بیعت کنید و تابعش شوید وگرنه با سخترین عذابها در آخرت نفستان غرورتان شکسته خواهد شد.و در این ۴سال خوب فهم کردید که وعده های رسول خدا قطعیست پس ای عالمیان تابع رسول خدا شوید و از بندگی نفس قتلو غارت و بی غیرتی و بت پرستی و گسترش شرک دست بکشید وگرنه  در آخرت زندگی ابدیه بسیار سختی خواهید داشت.یاحق

سلام.علما بارها بغیر از نمایان شدن سریع آثار کلام رسول خدا در عالم که نشانه تاییدهای آنی خداوند نسبت به صدق و حقانیت کلام رسولش هست در پاسخهای خداوند استخارها هم تأییدهای بلافاصله ای و بسیار دقیق و نقطه زنه خداوند رو قبل و بعد آثار کلام رسولش بارها دیدند و این ها در کنار جنس کلام رسول خدا  که به دوبخش تقسیم میشود اول مفاهیمش که مملو از شرک ستیزی و ظلم ستیزیست و دوم کیفیت و عمق و فطرت پسند بودن مفاهیم کلامش هست که تمام این ها کنار هم هر موحد و عاقلی را به خشوع وا می دارد...و آثار کلام رسول خدا محقق شدن وعده هایش در همین چند روز گذشته دوباره بوقوع پیوست.در فایل صوتی به حکام قومم اعلام کردم دشمنانی بر علیهتان برانگیخته خواهند شد و بلافاصله بعد حدود ۲روز آن عمل تروریستی که منجر به شهادت حدود ۱۲ تن شد صورت گرفت و نکات دیگری رسول خدا بیان کرده بود.این خبر از همان جنس خبری بود که به حکام خبر دادم گفتم پس باید آماده سختی باشید و بلافاصله سختیشان فرا رسید و یکسال بشدت گرفتار شدن یعنی دقت مفهومی که بر قلب رسول خدا قرار گرفته بود آنقدر بالا بود که نگفتم آماده عذاب باشید یا دشمنانی بر علیه تان برانگیخته می شوند بلکه به مفهوم سختی اشاره کرده بودم.چون دوحالت اول سریع و آنیست مثل زمین لرزه یا شهادت این ۱۲شهید بزرگوار ولی سختی زمانبر هست و بلافاصله سر قضیه فوت مهسا حدود یکسال به سختی زیادی افتادند یعنی فقط رسولانه خدا که دریافت کننده وحی الهی هستند و به منبع علم ازلی و ابدی یعنی یگانه پروردگار عالم وصل هستند میتوانند چنین دقیق وقایع آینده را بگویند و بسرعت هم محقق شود.این جنس از تحقق آنی وعدههای رسول خدا چنبار دیگر هم بوقوع پیوسته.که حدود یکسال قبل مثل همین چند روز قبل خبر و وعده ای از همین جنسه  برانگیخته شدن دشمنان به حکام قومم دادم و بلافاصله یک یا دوروز بعدش آن درگیری مرزی با طالبان صورت گرفت که  کشته هایی هم داشت.یا قبلش چندین بار پشت هم آیاتی در پاسخهای خداوند با این مفهوم بیان شد که دشمنانی بر علیه کفار و دشمنان رسول خدا برانگیخته خواهند شد و بعد بیان این هشدار الهی در مطلبم بلافاصله فرداش و پسفرداش یعنی بفاصله یکی دو روز آن دو برنگیخته شدن دشمنان که یکیش در روسیه بود رخ داد.و آخرین بار هم که همین حدود یک هفته قبل بود که دوباره به حکام قومم عرض کردم دشمنانی بر علیهتان برانگیخته خواهند شد و بلافاصله این چنین شد.و چقدر خداوند بجا و دقیق در آن پاسخ قبل زمین لرزه چنین مفهومی فرمود که چه شده که این تشرها هشدارها روی آنها تاثیر نمیگذارد !!! پس حقیقتا به غیر از سرعته وقوع آثار کلام رسول خدا دقت و ظرافت عظیمی هم در کلامش نهفته هست که بخشیش رو اول عرایضم بیان کردم که بارز ترینش هشدار زمین لرزه بود که عاقلان فهم کردند که قبلش کلام و رفتار رسول خدا کاملا هدایت میشد و دقیقا در پاسخ خداوند آیه ۴۸ آمدکه دقیقا مربوط به همان موضوع تشر بود و دقیقا در پاسخ خداوند به عبرت نگرفتن از هشدارها اشاره شد و بر قلب رسول خدا قرار گرفت سریعا این آیات هشدار رو برای حکما بفرستم و دقیقا بلافاصله چند دقیقه بعدش در راس۴۸ دقیقه آن هشدار مهم(زمین لرزه) بوقوع پیوست یعنی دقیقا زمان هشدار زمین لرزه با شماره آیه استخاره(۴۸) و دقیقا با موضوع هشدار(فشار مالی) یکی بود و دقیقا در آیات به عبرت نگرفتن از هشدارهای الهی و سرانجام چنین افرادی پرداخته شده بود و دقیقا در نواحی مقره حکومته مورد هشدار قرار گرفته آن زمین لرزه(هشدار) انجام شد آن هم دقیقا 3.9 ریشتر.حقیقتا این ظرافت و دقت عظیم در کد گذاری ها توسط خالق عالم هر عاقلی روخاشع میکند مگر بندگانه نفس را. و این کد گذاری ها از همان جنس آیات قرآن هست که بطور مثال آنقدر دقت و ظرافت در بیان مراحل تکامل جنینی در قرآن بالا هست و از عباراتی نقطه زنی استفاده شده که هر عاقلی میفهمد بیان خالق عالم هست.و این عصر عصر سحرو جادو نیست عصر شکوفایی عقلهاست چون امکان رشد و تحصیل برای اکثریت جوامع هست پس نشانهای عظیم و متعدد رسوله خدا با کدگذاری های دقیقه عقل گیر نمایان شد...و حقیقتا درین ۴سال تحقق آثار کلام رسول خدا و وعدهایش رو فراوان حکما و علمای عالم فهم کردند که ۳مرحله در جنگهای این چند ماه اخیر بود که حکم الهی رو برر ظلم نکردن بخاطر کسب زمینهای دنیا و نکشتن بی گناهان خطاب به موحدان بیان کردم که دقیقا آنن موحدان بفاصله ۳روز سره زمینها کشتار بیگناهان رو شروع کردند و وقتی هم رسول خدا وعده یاری داد باز هم وعدش بلافاصله محقق شد و نفوس سرکشه آن نسل کشان ناخواسته خشوع کرد چون باید وعده رسول  خدا برای رسیدن یاری محقق میشد.و آخرین تحقق وعده رسول خدا هم همین چند روز قبل بود که آنی بعد هشدار رسول خدا بر برانگیخته شدن دشمنان بلافاصله این چنین شد...و حکام و اهل عالم بدانند قرار گرفتن زمان این وقایعه بلافاصله قبل وقوع بر قلب رسول خدا و بعد بیان کردنش اول نشانه حقانیت رسول خداست و بعد هشداره قاطعیست برای حکام عالم که اگر فرصتشان تمام شود و هنوز تابع رسول خدا نشده باشند براحتی با عذابهایی به مانند زمین لرزه یا برانگیخته شدن دشمنانی نابود خواهند شد همان طور که رسول خدا از کنده شدن از دنیا گفت و بلافاصله آن زمین لرزه عظیم آمد. باز هم تاکید میکنم از این دقت و ظرافت کد گذاری ها و این مفاهیمی که بر قلب رسول خدا قرار میگیرد هر عاقلی میفهمد که از سوی خالق عالم هست.و تمام حکما و اهل عالم بدانند از آثار باید به وجود خالق عالم پی برد.و دقیقا از مهمترین نشانهای حقانیت رسول خدا هم آثار الهی روشنی هست که بر او قرار میگیرد حالا اگر شما ادعا داشته باشید موحدید یعنی از روی آثار به وجود خالق عالم پی بردید ولی به آثار الهی عظیمی که بر رسول خدا قرار گرفته توجه نکنید و هنوزم کافر به رسالت رسول خدا باشید توحیدتان هم بی پایه هست و پذیرفتنی نیست در آخرت نجات بخش نخواهد بود.چون همان وجودی که آثار عظیم و روشن و متعددی بر وجود خودش قرار داده همان وجود آثاری عظیم و روشن و متعددی بر حقانیت رسولش قرار داده هست.و در آخر عرض کنم اطاعت از ولی و سرپرستی بر شما واجب هست که آثاری روشن و فراوان از جانب خداوند بر او قرار گرفته باشد.یعنی اطاعت نکردن از پیر و مرشده فرقه های مختلف در قیامت توبیخی ندارد.ولی نفی رسالت رسولانه خدا اطاعت نکردن از آنها عظیم ترین توبیخات رو دارد.چون شما نشانهایی بر حقانیت و تایید الهی نسبت به مرشدانتان فهم نکردید ولی خداوند برای فهم حقانیت رسولانش نشانهای متعددی رو نمایان میکند همانطور که درین ۴سال آثار کلام و تحقق وعدههای رسولش را فراوان فهم کردید.یاحق

سلام.دیدم بعضی علمای مسلمان بطور کنایه آمیز رسول خدا رو جن زده ساحر خواندند چون از آینده میگوید و رخ میدهد یعنی آثار کلامش بلافاصله نمایان میشود.دقیقا طبق نصه صریح قرآن کفار لجوج در طول تاریخ رسولانه خدا رو جادوگر ساحر میخواندند.و ازین دست کفار لجوج نادان درین زمان هم کم نیستند و در پاسخ حرفهای باطلشان عرض کنم هیچ جنی از آینده نمیداند که بندرو جن زده میخوانید.آن کجفهمان بدانند هیچ مخلوقی از حقیقت غیب عالم خبر ندارد شما در همین حد هم به عنوان یک موحد نمیدانید سواد ندارید...آن افرادی هم که بر مبنای علم نجوم و  غیره پیشگویی و پیش بینی میکنند مثلاً ۵سال یا ۵۰سال دیگر یا بعد زمان نامشخص یک اتفاق نزدیکش هم بیفتد همان را صحت آن وعده در نظر میگیرند.چون زمان فراوانی گذشته هست.بطور مثال شما بگویی در یک بیابان درختانی رشد میکنند و در آن بیابان هیچ بذری هم نکاری ولی بعد سالها در آن بیابان طبقه گفته شما درخت درختچه و گیاهانی رشد میکنند و این طبیعیست.ولی اگر بعد ادعای شما بر رشد کردنه درخت در آن بیابان سریعا یکهو درختی رشد کند این دیگر مشخصه طبیعی نیست بلکه این معجزه هست مخصوصا که بارها تکرار شود مثل محقق شدنه متعدده آثار کلام وعده های رسول خدا درین ۴سال...پس پیشگویی رسولانه خدا جنسش و هدفش متفاوت هست.و فرق محقق شدن وعدهای رسول خدا که دقیقا و سریعا محقق شدند آن هم بارهای بار با پیشگویی دیگران که یک چیزی میگویند و سالها بعد یک چیزی نزدیکش شاید انجام بشود مثل فرقه ماریست که عصای برادرم موسی شد در برابر مارهای نخی ساحران. این رو هم عرض کنم ممکنه افرادی باشند رمالانی که با جنیان شرور در ارتباطند که برای پیدا کردن اشیا از اجنه کمک میگیرند.مثلا فردی ماشینش گم میشود و نشانیش را می دهند که احتمال ارتباطشان با اجنه شرور هست ولی بعضی انسانهای کج فهم خیال میکنند آن طرف که نشانی ماشینه گمشدرو داد غیب می داند در حالی که پیدا کردن ماشین توسط جنیان ربطی به خبر از آینده و غیب دانستن ندارد چون آن گم شدن ماشین در زمانه گذشته صورت گرفته و در موارد متعددی که کلاه برداریست و یک بخشی تا حدی قدرت ذهن خوانیست که گروهی این توانایی رو دارند و بخش هم حقیقتا انسانهای منحرفی هستند که با جنیان شرور در ارتباطند که البته بسیار اندکند و حقیقتا بسیار عمل باطلیست و قطعا این افراد انساهای منحرفی هستند و باید ازشان دوری کرد.ولی این را  علما بدانند منظور از حقیقت غیب عالم فقط آن چیزی که انسانها نمی بینند و نمی دانند نیست بلکه آن حقیقت و علمیست که هیچ جنو ملکی هم نمیداند یعنی هیچ مخلوقی نمیداند یعنی حقیقتی از آن جنسی که در قرآن بیان شده که خداوند به ملائکه مقربش فرمود من درباره انسان حقیقتی را میدانم که شما نمیدانید...پس داشتنه اطلاعاته ماشین گم شده یا مکانه بچیه گم شدیه فلان خانواده علم به آینده و آن غیب حقیقی نیست چون هم این واقعه در گذشته اتفاق افتاده و هم این آگاهی رو بسیاری از جنو ملک بهش دسترسی دارند ولی منظور از آن غیبی که فقط خالق عالم میداند سرنوشت و عاقبت نهایی انسانهاست که دوزخی یا بهشتی می شوند و خلوص اعمالشان هست و آن اطلاعاتی هست که در قرآن بیان شده که در صندوقچه اسرار الهی ثبت هست یعنی افتادن حتی زمان یک برگ از درخت که همان علمه به آینده هست که فقط مختص خداوند هست و هیچ جنو انسو ملکی نمیداند.و بعضی اتفاقات در آینده نسبت به افراد خاص به ملائک خاصی فهمانده میشود یعنی اگر انسانی چنان تصمیم و عملکردی در زندگی داشته باشد فلان شکل زندگی کند سرنوشتش به چنین عاقبتی ختم میشود.پس اینکه آن انسان چه تصمیمی در مسیر زندگی میگیرد و جایگاهش در آخرت چه هست رو فقط خالق عالم میداند و اگر بخواهد به بعضی مخلوقاته برگزیدیه صالح می فهماند.پس از آن باطن حقیقی عالم نیات و سرنوشت(آینده) تمام مخلوقات فقط یگانه پروردگار عالم مطلع هست.و خداوند اطلاعاتی از گذشته و آینده رو در مواردی اگر صلاح بداند برای اهداف بسیار عظیم رسولانش یعنی هدایت اهل عالم بر قلب رسولانش قرار می دهد.و تاکید میکنم وقتی بنده ای بارها مطالبی بیان کرده که سریعا در آینده به وقوع پیوسته این بالاترین نشانه از ارتباط بسیار ویژه آن مخلوق با خالق عالم هست یعنی بالاترین نشانه رسالت الهیست.و به آن دست از علمای کج فهم که بمانند گذشتگانشان پدرانه گمراهشان  به پیامبران تهمت ساحر بودن و امثالهم میزنند توصیه میکنم قبل نطق کردن مقداری بیندیشید چون بغیر از آثار عظیم و روشن و متعدد کلام رسولانه خدا جنس کلام رسولانه خداهم کاملا مشخص هست و سراسر  درباره  شرک زدایی و بت شکنی و ظلم ستیزی در عالم هست و کلامشان آشکارا جدا کننده حق از باطل و سراسر از مثالهای روشن کننده می باشد.پس نفی کنندگان رسول خدا بدانند مگر ناقض العقل باشند عقب مانده ذهنی باشند که بهشان در قیامت سخت گرفته نشود وگرنه بعد فهم آثار کلام و جنس کلام رسول خدا اگر جزوه ایمان آورندگان نباشند به هیچ عنوان آخرت خوبی نخواهند داشت.و نکتیه بسیار مهم آخر اگر حکما و علمای عالم حقیقتا عاقل باشند وقتی می دیدند فردی بارهای بار آثار کلامش بلافاصله در عالم نمایان شده حالا اگر چنین فردی بگوید ه تا خوده هسته زمین هم می رفتند.یعنی خداوند با این نشانهای عظیم(آثار کلام رسولش) اینو به عالمیان عاقل خواست بفهماند که چنین فردی که آثار کلامش وعدهایش مکرر در عالم بلافاصله محقق شده اگر حالا همان فرد با همان کلامش بگوید فلان عقیده و عمل درست و حق هست و فلان عقیده و عمل باطل هست باید بلافاصله با جانو دل بپذیرید چون حقانیت(محقق شدن) کلامش رو بارها فهم کردند.یاحق


سلام.در ابتدا  به سرانه اسراييل و روسيه عرض کنم وقتي رسول خدا حکم مي کند جنگي رو متوقف کنيد ولي از دستور رسول خدا سرکشي مي کنيد و ادامه  مي دهيد يعني از آن به بعد ديگر داريد با رسول خدا ميجنگيد و جنگ با رسول خدا يعني جنگ با خداوند و اين يعني نابودي قطعي ابدتان.و اين نکته بسيار مهم رو هم عرض کنم سنت الهي بر اين نيست که جنگهاي بشر با مداخله نيروهاي فرا بشري حلو فصل شوند(مگر ياري) بلکه هر جنگ آزموني هست براي بخصوص حکومتهاي مدعي توحيد که آيا بدونه ترسه جان با اتکا به خالق عالم در برابر نفوس سرکش طغيان کننده ايستادگي ميکنند يا نه دنيا پرستند و فقط به فکر راحتي دنياشان هستند.حقيقتا در جنگ غزه تمام عالميان بخصوص حکام موحد عالم آزمون بزرگي ازشان گرفته شد مخصوصا که نماينده خداوند هم در بينشان هست.بخش عظيمي از مردم غزه که با حفظ ايمان با وجود آن قتلو عام هاي عظيم کودکانشان در آزمونه الهي صبر سربلند شدند ولي بسياري از موحدان ديگر چه بد آزمون دادند هيچ فشاري اسراييل از اکثر حکومتهای مسلمان و دیگر حکومتهای موحد عالم احساس نکرد مگر در حد يک وز وزه مگس. ننگ بر آن حکومتهایی که به جای فشار اقتصادی یا نظامی فقط وز‌‌ وز کردند.حقيقتا اگر جويندگان حق هيچ نشانه و آثار کلامي درين حدود 4سال از رسول خدا نديده بودند فهم نکرده بودند که فراوان ديدند و فهم کردند که هفته قبل به بخشيشان اشاره کردم ولي همين نمايان شدن متعدد آثار کلام و وعدهاي رسول خدا  درين چندماه اخير درباره  اين جنگهاي اخير  کاملا براي ايمان حق جويان به رسالت رسول خدا کفايت مي کند.که اين وقوع بلافاصله اي آثار کلام و وعدهاي رسول خدا درين چند وقت اخير به 3بخش تقسيم مي شود.بخش اول: دقيقا  قبل شروع جنگهاي موحدان درين چند ما اخير (قره باغ و غزه)خداوند به واسطه  رسولش هشداري فقط خطاب به موحدان عالم بيان کرد که بخاطر زمينهاي دنيا خون بي گناهان رو نريزيد که بلافاصله بعد حدود  3روز از نشره هشداره رسول خدا دقيقا موحدان سر زمينهاي دنيا به جان هم افتادند که دقيقا رسول خدا عبارت دقیق زمينهاي خوش آبو هوارو بيان کرده بود و دقيقا جنگ سره خوش آبو هوا ترين زمينهاي دنيا قره باغ بود که دقیقا هم موحدان عالم مسيحيان  مسلمانان  يهوديان درش درگير بودند و بعد اين جنگ هم بلافاصله جنگ غزه شروع شد که عبارت دقیق نهي از کشتن بي گناهان بيشتر به اين جنگ اشاره داشت((چون به طور کم نظیری درین جنگ بی گناهان کشته شدند))پس حقیقتا بعد مدت کوتاهی جویندگان حق به دقت و اهمیت هشداره خداوند به موحدان عالم بواسطه رسولش پی بردند.پس عاقلانه عالم متوجه شدن هشدار رسول خدا  بر موحدان عالم آشکارا از سوي خالق عالم بوده هست.بخش دوم: توقع داشتم به حرف رسول خدا گوش داده شود و جنگسريع تمام شود ولي خداوند حدود 2روز بعد جنگ به رسولش فهماند جنگ سريع تمام نميشود که پاسخ خداوند رو علما دیدند و همان شد و هم بعد شروع کشتار در غزه خطاب به سران اسراييل بيان کردم غزه و حماس فتح و نابود نخواهد شد و همان شد.و بخش سوم: که بعد حدود 40روز از جنگ وعده ياري ظلم ديدگان رو دادم و گفتم نيروهاي تحت اختيار رسول خدا سروقت بجا و بدرستي وظيفه خود رو انجام خواهند داد و بعد نشر اين مطلبم علما ديدند خداوند در  پاسخش بلافاصله به ياري مومنان اشاره کرد چون رسول خدا درخواست ياري براي بيگناهان داشت و بعدش علما ديدند خداوند به تفاوت داشتن دعاي رسولانه خدا با ديگران اشاره کرد و  مثل همان شروع جنگه موحدان که حدود3روز  بعدش هشدار رسول خدا در عالم بوقوع پيوست این بار هم بعد حدود 3روز از نشر مطلب رسول خدا براي ياري شدنه مظلومان ياري و نصرت الهي بلافاصله فرا رسيد ((و ياري شدن براي تجديد قوا و رسيدن کمکهاي بيشتر و غیره و قطعا در صورت ايمان به رسول خدا ياري الهي عظيمتر خواهد بود)).پس باز هم آثار کلام رسول خدا در عالم بلافاصله نمايان شد بوقوع پيوست...پس حکما و علماي عالم و افراد فراوان ديگر در همين چند ماه اخير سر قضيه همين جنگهاي موحدان آثار و نشانهاي فراواني از حقانيت رسول خدا را مکرر  فهم کردند.و تاکيد ميکنم قبل  شروع اين جنگها هم تحقق  آني آثاره کلام و وعدهاي رسول خدارو بارهاي بار عالميان ديده بودند و فهم کرده بودند.پس واي بر مکذبين حق واي بر نفي کنندگان رسول خدا که سخترین آخرت ها را خواهند داشت.و در آخر اين رو عرض کنم براي من به عنوان رسول خدا ارزشمند هست که حاکم يک کشور به وصلت نوه هاشان با رسول خدا راغب هستند چون نشانه محبت و سطحي از ايمانشان به رسول خداست پس حاکم محترم امارات و خانواده محترمشان بخاطر اين تصميم که برای رضای الهی بوده در نزد خدا و رسول خدا اجرو قرب بيشتري پيدا کردند.

سلام.عالميان ديدند در شروع کشتار رسول خدا  جمله اي با اين مفهوم خطاب به سران اسراييل بيان کرد نمي توانيد غزه  را تصرف (حماس رو نابود کنيد) پس تلاششان بیهوده هست و در ادامه مطلبم بیان کرده بودم اگر هرجا لازم باشد نيروهاي تحد امر رسول خدا وارد خواهند شد و بيان هم کردم جنگ طول خواهد کشيد(چون گروهي مي گفتند 3  4 روزه غزه فتح ميشود) و حدود دوهفته قبل ديدن که حدوده 40 روز بعد شروع جنگ  رسول خدا وعده بر ياري مظلومان داد و دقيقا  واژه ياري رو در مطلبم قيد کرده بودم و دقيقا هم بعدش  واژه ياري در پاسخ خداوند قيد شد و حکما و علما ديدند که بلافاصله در پاسخ خداوند ياري مومنان تاييد شد و بلافاصله يعني حدود 2روز بعد وعده رسول خدا بر یاری ظلم دیدگان، اسراييلي که  بيان کرده بود در جنگ وقفه اي ايجاد نخواهد کرد و آتش بس يعني پيروزي حماس  ولي از سر اجبار  آتش بس داد.چرا ؟ چون ياري نصرت مردم مظلوم بلافاصله بعد وعده رسول خدا  فرا رسيد و نکته بسيار مهم اينجاست  که جمله مهم و پرنکته و ظريفي رو در مطلبم حدود دو سه روز قبل آتش بس بيان کردم و آن اينکه نيروهاي تحد اختيار رسول خدا (براي ياري مظلومان) وظيفه خودشان رو بدرستي و بجا و بر مبناي شرايط انجام ميدهند.يعني تدابير لازم براي تحقق وعده رسول خدا محيا شده...و رسول خدا با کلامش فهماند که ياري شدن مردم مظلوم غزه قطعيست و باز هم خبري آشکار از آينده داد و باز هم بلافاصله بعدش محقق شد و اين تحقق آني وعده هاي رسول خدا و محقق شدن آني آثار کلامم رو در عالم بارهاي بار درين حدود 4سال رسالتم ديديد فهم کرديد و این بالاترین نشانه حقانيته رسالته رسولانه خداست.چون هيچ پيامبري در طول تاريخ درين سطح آثار کلامش آنن آن هم بارهاي بار محقق نشده. برادرم يوسف يکبار براي حکام و مردم مصر خبر از آينده داد و آن هم سالها بعد محقق شد.ولي رسول زمان شما چون رسول آخرو زمان هست و  بر تمام ملتها و حکومتها يعني حدود 9ميليارد انسان و ديگر مخلوقات  به خواست خداوند رسالت و اختيار دارد بالاترين نشانها که غير قابل انکار هست بر او قرار گرفت يعني تحقق آني وعده هايش آن هم بصورت مکرر و فراوان چون موحدان عالم و عاقلان مي دانند که آينده و باطن عالم را فقط يگانه خالق عالم مي داند که هفته بعد دقيق توضيح خواهم داد پس تمام علماي موحد و عاقل کاملا ميفهمند چنين فردي که آثار کلامش بارها بلافاصله بعد بیان در عالم محقق شده پس او انتخاب شده برگزيده و فرستاده شده از جانب خالق عالم هست چون تاکيد ميکنم فقط خالق علمش بر تمام عالمه خلقت احاطه دارد و گذشته حال و آينده و پيدا و پنهان  و تمام زوايا ي خلقتش را کامل مي داند.و بارها بر قلب رسولش قبل وقوع وقايع خبرش رو قرار ميدهد.که ديديد به حکام ايران گفتم آماده سختي بايد باشيد و بلافاصله وعده رسول خدا محقق شد و يکسال در سخت ترين فشارها قرار گرفتن.و بعدش سر قضیه جنگ روسیه اعلام کردم نيروهايي تحد اختيار رسول خدا هستند و ورود میکنند که 2 بار به گروهي از مخلوقات خداوند اشاره فرمود که همانطور که تحد فرمانه برادرم سليمان بودن تحت اختيار رسول زمان شماهم هستند و بعدش حکام عالم فهميدن چطور سربازان روس به تزلزل افتادن و بعدش براي اولين بار پر بار از کنده شدن از دنيا گفتم و بلافاصله آن زلزله مهيب رخ داد. باز بعدش علما و حکماي قومم ديدند که چندين بار در پاسخهای خداونده پشت هم تاکید شد بر اينکه بدشمني دشمنان رسولانه خدا بر خواهيم گشت چندين بار اين مفهوم درج شده بود و بلافاصله بعد نشر این مطلب حکما و علماي عالم ديدند چه شد سريعا آثار کلام رسول خدا براي هشدار به سرکشان از اوامرش نمايان شد.و يا بشدت از حکماي قومم سر قضيه مالي ناراحت بودم که از جانب حضرت حق صدا زده شدم و استخاره گرفتم که آيه 48 آمد که عدد 48 مربوط به مسائل ماليست و در آيات این مفهوم بیان شده بود چه شده از هشدارها تاثير نميگيرند (به رويه قبل ادامه مي دهند) و بعدش پاسخ خداوند رو براي حکام فرستادم و بلافاصله بفاصله چند دقیقه راس 13.48زمين در همان نواحي تهران(مقر حکام) با ريشتره 3.9 لرزيد يعني هشدار قاطعي داده شده.و اهلش با اين کد گذاري هاي بسيار دقيق متوجه منظوره خالق عالم شدند.و چه نشانهای عظيم و متعددي  بر تاييد خداوند از رسولش درين سالها فهم کرديد.که بخشيش خلاصه وار بیان شد.بدانيد اين نمايان شدنه بلافاصله اي تاثيرهاي کلام رسول خدا درين حدود 4ساليه رسالتش بابت هشدار و تذکر و يادآوريست که دقيقا در پاسخ خداوند بهش قبل آن پس لرزه اشاره شده بود چون پروردگار عالم به يکباره اهل زمين رو تنبيه نميکند بلکه بارها قبلش به عالميان هشدار ميدهد و حقانيته کلام رسولش رو تاييد ميکند و بعد مدت تعيين شده اگر نفوس هنوز سرکشي کنند و تابع آموزها و فرامين رسولش نشده باشند در هم کوبيده مي شوند اين سنت الهيست.و تعجبم چون حقيقتا  بارهاي بار بعد نشر عمومي کلام رسول خدا هم بلافاصله پاسخ دقيق خداوند در تاييد مطلب رسول خدارو حکما و علما ديدند و هم بلافاصله بلافاصله بعدش تحقق آثار کلام رسول خدا رو درعالم ديدند ولي با اين وجود  تابع خواست خداوند يعني ايمان و تبعيت از رسولش نميشوند. اين رو حکما و علماي عالم بدانند هي منتظر اين نباشند که بزارنشانه و آثار بعد نمايان بشه چون هر آن ممکنه ديگر فرصتتان تمام شود  و آنوقت بجاي نشانه و آثار بعد با قهر وعذاب الهي مواجه خواهید شد و آنوقت هم دنيا هم آخرتان بر باد ميرود.حقیقتا آنقدر نشانه و تحقق آثار کلام از رسول خدا ديديد که هيچ عذري ازتان در آخرت پذيرفته نخواهد شد.حکما و علما و تمام عالميان بدانند همانطور که تحقق آثار کلام و وعدهاي رسول خدا رو بارهاي بار بلافاصله بعد نشر کلام و وعدهايش در دنيا ديديد عينن در آخرت هم همين اتفاق خواهد افتاد و آن عذاب و آخرت سختي که رسول خدا به کفار لجوج اصلاح ناپذير وعده داده و آن آسايش و عاقبت بخيري که به پيروان حق وعده داده عينا در آخرت محقق خواهد شد.و اگر بعد فهم آن همه تحقق آثار کلام هنوز در دل حس بدي به رسول خدا داريد و نور ايماني در قلبتان روشن نشده بدانيد از عاقبت بخيري بدور هستید.یاحق

سلام.حکام و ملتهاي موحد که استکبار ستيزي برشان واجب هست با رفتاري که درين حدود يکماه اخير از حکومت اسراييل اين رژيم صهيونيستي ديدند ديگه اگر احمق نباشند متوجه شدند همين فسقلي بزرگترين مصداق استکبار و طاغوت هست.چرا چون انسان يا حکومتي که چنان استکبار يعني منيت کبر خود برتر بيني دارد که وقتي يکي تو گوشش بزني ده ها و صد ها برابرش بهت پاسخ مي دهد اين اوج طغيانگري نفس و پستي روح يک انسان يا حکومت رو نشان مي دهد. و اين رو حکام مسلمان و مسيحي عالم بدانند به حکومتي بايد اختيار و قدرت داد که بداني حکومتی بي رحم زيادي خواه و نا عادل و حقیقتا  مستکبر نيست ولي تمام حکما و اهل عالم که ذره اي هم عقل سالم دارند با اين خونريزي که صهيونیستها کردن پي بردند چه باطنه پلیده شيطان زده اي دارند و خيال نکنيد اين برتر بيني و کبر عظيم که منجر به کوچک و بي ارزش ديدن جان ديگر انسانها ميشود رو نسبت به شما ندارند بلکه حکام مسيحي و مسلمان عالم بدانند اگر اين حکومت نژاد پرست و متکبره خود برتر بين زورش برسد با کمترين بهانه همين بلايي که سر مردم بيگناه غزه آورد سر شما و ملتهاي شما هم مي آورد.پس به حکام موحد عالم توصيه ميکنم بشدت جلوي قدرت گرفتن اين حکومت بظاهر کوچک ولي در باطن بشدت بلند پرواز و متکبر و سرکش رو بگيريد.گوشتان زنگ بخورد هشدار رسول خدارو بسيار جدي بگيريد.سگ وحشي رو وقتي يک اذيت کوچکي بکني اگر آزاد باشد به ازاي آن اذيت کوچک استخوانهاي دستو پاتو خرد ميکند خيلي مراقب اين رژيم باشيد چون ميزانه توحشش رو درين قتلو عامي که کرد خوب فهم کرديد که ذره اي ايمان و تقوا ندارند و ذره اي خداترسي در وجودشان نيست و  احکام الهي که منطبق با فطرت انسانی و هدایتهای عقلانیست و منطبق با کلام رسول خداست رو ذره ای اهمیت نمی دهند  و نه قصاص(يک تن يک تن) و نه  عدالت و نه رحم حالیشان هست.پس يکي بزني نامحدود تا جايي که زورشان برسد پاسخ مي دهند توحش ميکنند می درند حالا مي خواهد طرف مقابل مسلمان باشد يا مسيحي يا هر نژادي غير يهوديه صهيون براشون فرقي نميکند.پس حکام آمريکا آلمان فرانسه بدانند دارند چه ماري در آستين پرورش ميدهند.که بشدت خطرناک هست.و بدانند در اين جنايت عظيمه این چند ده اخير ((بيگناه کشي کم نظير)) شريکنند...و بعد نشر مطلب هفته قبل پاسخهاي خداوند به رسولش درباره اين جنگ بسيار پرمفهوم بود که حکما و علما اوايل هفته ديدند که بدوري از ظلم و ستم و ياري مومنين پرداخت شده بود يعني منطبق با آنچه رسول خدا هفته قبل بيان کرده بود...کلام آخر آنچه به عنوان رسول خدا حکم ميکنم بايد سريعا انجام شود چنين حکومت خطرناکي بايد سريعا بکل خلع سلاح شود و نه تنها بمب هاي اتمش بايد تماما منهدم شود بلکه حق داشتن ارتش هم ندارد و نيروهايي تحت فرمان سازمان ملل يا بخشي از ارتش بعضي حکومتهاي امتحان پس داده چه از اروپا يا هرجاي ديگر که خوي وحشي گري ندارند براي تامين امنيت ساکنان اسراييل فرستاده شوند. و موحدان عالم بدانند بدون ايمان و تبعيت از رسول الهي زمانتان دنبال عاقبت بخيري نباشند چون مهمترين شرط سنجش کيفيت توحيد تبعيت از رسول الهي زمانتان که نشانهاي متعدد و آثار فراوانی بر کلامش قرار گرفته می باشد

سلام...حقيقتا انسان موحدي که نشانهايي بر برانگيخته شدنه رسولي از جانب خداوند بهش رسيده و فهم کرده ولي انگار نه انگار خودشو ميزنه به نفهمي که انگار اتفاقي نيفتاده و نميرود بدنبال  فهم بيشتر حق و تبعيت از حق(رسول خدا) اين چنين انساني ابدا در آخرت موحد به معناي حقيقي کلمه محسوب نمي شود و همانطور که با آن همه نشانه نسبت به فرستاده خداوند و تبعيت از او بي تفاوت بود در آخرت خالق عالم نسبت بهش بي تفاوت خواهد بود و از فضل الهي(رحم و توجه ويژه الهي که ويژه موحدان حقیقی هست) محروم خواهد بود...بدانيد يکوقت سر زمينهايي توافقي دوجانبه در حضور داوران جهاني انجام ميشود ولي بعدش يکي از دو حکومت عهد ميشکند و حق طرف مقابل رو زير پا مي گزارد و در زمينهايي که مجاز نيست با قلدري پيش ميرود و به زور اسلحه شهرک سازي ميکند و گروه مقابل رو مجبور به واکنش و دفاع از حقش مي کند پس اگر واکنشي از طرف قومي که حقش ضايع شده صورت پذيريد شروع کننده جدل در اصل همان قوم عهد شکنه متخلف هست که عهدش رو زير پا گذاشته و سبب تحريک و حق خواهي طرف مقابل شده.((هرآنچه از بعد شروع جنگ درين چند هفته بر قلب  رسول خدا قرار گرفت و با پاسخهای دقیق خداوند بهم فهمانده شد حکم بر نيرنگ و قصور و‌‌ توحش سرانه اسراييل داشت که همه را با قابل فهم ترين حالت بيان کردم و به گوش حکام جهان رسيد و با حکم رسول خدا حجت برشان تمام شد)) و اين قضيه خيلي فرق مي کند با موقعي که داوري نشده و عهدي بسته نشده ولي حکومتي به بهانه اينکه نسلهاي قبل من صاحب و ساکن فلان سرزمين بودن پس حق به خودش بدهد حالا که زورش زيادتر شده هجوم ببرد و با جنگو خونريزي آن سرزمين هارو صاحب بشود...نکته مهم بعد منه رسول خدا براي حيوانات و بعضي ظلمهاي بظاهر غير آشکار مثل بورس و امثالهم به حکومت قومم و حکام عالم هشدار دادم که حواسم به اين جزييات هم هست و در نمريه نهايي که حکومتها دريافت مي کنند کاملا تاثير گذارند بعد توي حکومت سرکش در حضور رسول خدا با وقاحت تمام اقدام به نسل کشي ميکني !!! ننگ بر شما و بدانيد آثاره اين وقاحت رو خواهيد چشيد چه در دنيا بخصوص با شدت بسيار هولناکتر در آخرت....نکتیه مهم بعد اینکه کليپهايي مي بينم بعضي شبکات خبري فارسي زبان خارجه کشور ضد مظلوميت مردم فلسطين( که به نوعی دفاع از وحشی گری اسراییل محسوب میشود) نشر مي دهند که اوج  بي شرميشان رو نشان مي دهد چون خودشان مي دانند کثافت بازياي رسانه اي رو که ظالمان ثروتمند و پرنفوذ حقو باطل رو با بازياي رسانه اي قاطي مي کنند و حتي چطور جاشون رو عوض مي کنند.و بدانيد تبعيت حقيقي از رسول خدا که خواست خداوند هست يعني آنچه که بر خلاف عقايد ميل و خواست شما هست ولي مورد تاييد رسول خداست و بر آن حکم مي کند بهش عمل کني وگرنه عمل کردن به آن دستورات و آموزها  که باب ميل و منطبق با خواست شما هست که هنر خاصي نيست و تعالی و قرب بخشي  اصلي مختصه آن گزينه اول هست.و حکومت هاي مورد ظلم قرار گرفته بدانند اگر خودشان در دفاع هرچه بيشتر تابع عدالت باشند و کمتر از حق دور شوند به همان نسبت بيشتر توسط سپاهيان تحت اختيار رسول خدا ياري مي شوند به مانند کاهش انگيزه و ايجاد ترس در قلوب دشمنشان تا افزايش و کاهش برد سلاح ها تا غرق شدنه دشمنانشان در خواستهاي نفسشان و حالتهاي مختلف ديگر و نيروهاي تحت اختيار رسول خدا وظيفه خودشان رو بدرستي و بجا بر مبناي شرايط انجام مي دهند...اهل عالم بخصوص حکام موحد بدانند حتی کمترین سرکشی و هم کمترین اطاعت از رسول خدا در آخرت وزنه سنگینی هست.و اگر این سنگینی ها در کفیه اطاعت باشد که خوشا بحالتان عاقبت بخیرید...ياحق

سلام.در مورد این جنگ اخیر پاسخهای دقیق خداوند رو باهم مرور میکنیم...اولینش همان مطلب بسیار مهمی بود که بر قلب رسول خدا نشست که خطابم فقط موحدان عالم بودند که گفتم بخاطر بدست آوردن زمینهای دنیا خونه بی گناهان رو نریزید.که بلافاصله دقیقا همین خبط عظیم رو بعضی حکام موحد سرکش حدودا بفاصله دو روز شروع کردند اول جنگ قره باغ بین موحدان شروع شد((که قید خوش آب وهوا در وحی الهی منظور اشاره به این ناحیه بیشتر بود)) و بعد بلافاصله جنگ اسراییل و حماس شروع شد که در هر دو جنگ خونهای فراوانی از بی گناهان ریخت شد((که قید بیگناهش بیشتر اشاره به این جنگ بود)).و اینبار بعد وقوع جنگ پاسخهای خداوند رو علما دیدند.اول همان پاسخ درباره نیرنگ بود که اجازه برای نشر مطلبم بود که آیات اشاره به فریب مسیحیان توسط یهودیان داشت و درباره اشاره به نیرنگ که توضیح دادم می تواند از بزرگنمایی و غلو در واقعه برای قانع کردن دیگران یا شاید وجوده فریبی بزرگتر ولی هرچه هست طبق پاسخ خداوند به رسولش واقعه پیش آمده دقیقا آن چیزی نیست که سران اسراییل به جهانیان نمایاندند و این حقیقت هم احتمال زیاد سالهای بعد آشکار خواهد شد.و اشاره به فریب مسیحیان هم که بلافاصله روشن شد چون اکثرا حکام مسیحی همیه مدارک و ادعاهای سران اسراییل رو پذیرفتن و پشت اسراییل درآمدند.و دو روز بعد شروع جنگ و اینبار بعد نشر همان اولین مطلبم که برای اتمام سریعتر جنگ بود پاسخ آمد خوب هست یعنی حق گفتی ولی نتیجه گرفتنش طول خواهد کشید که به علما اعلام کردم جنگ طولانی خواهد بود که الان یکماه شده.این به وقوع پیوستن سریع کلام رسول خدا و هم پاسخهای دقیق خداوند به رسولش حجتهای مهم و نشانهای روشنیست برای حق جویان...و قضیه این جنایت سران اسراییل مثل قضیه حکومتیست که از سر قلدری به یک قوم ضعیفتر بارها هجوم برده و کشتار عظیمی کرده و گاها سربازهاشون جدا از جنایاته با دستور خودشان هم سر خود در حق مردم آن قوم جنایتهای هولناکه متعددی کردن.و اصلا تعداد کشتههای دو طرف درین طی ۷۰سال خصومت قابل قیاس نیست آن حکومت قلدرتر بمراتب بیشتر کشته...بعد برفرض که یکبار حکومت ضعیفتر اشتباهی بکند و یکی از جنایات آن حکومت و سربازانش رو تلافی کند(که البته هیچ موحدی حق تلافی هیچ گناهی رو با گناهی ندارد.و اگر سربازان حکومتی به زنو بچه شما تجاوز کردن و بعد سر بریدن سوزاندن شمای موحد حق نداری چنین جنایتی رو در حق زنو بچه آنها بکنی)ولی مثلا حکومت ضعیفتر به اشتباه این کارو کرده و تلافی یکبار از جنایات آن حکومت قلدور و سربازانش رو کرده.بعد اوج وقاحت و پستی هست که آن حکومت قلدر که بارهای بار چنین جنایتی رو در حق آن قوم ضعیفتر کرده و بسیار در طی ۷۰سال از آنها بیشتر کشته بعد بخودش حق بده آن یکبار جنایت آن قوم ضعیفتر رو تلافی کند که اگر بخواهد تلافی کند باید اول تمام آن جانیان متوحش که چنین جنایاتی در حق قوم ضعیفتر کردند رو به آنها تحویل دهد و دوما  فقط حق دارد همان افراد که چنین خبطی کردن رو مجازات کند نه حتی یک نفر بیشتر رو.ولی آن حکومت قلدر چنان وقیح هست چنان گردن کش هست که باز هم تلافی میکند و حتی چندین برابر بیشتر میکشد.به عنوان رسول خدا که بخواست خداوند جدا کننده حق از باطل هستم هرطور حساب میکنم حقی برای سرای اسراییل نمیشه قائل شد مگر منطبق با شرایط و شیوه ای که گفتم عمل کنند.و غلط میکند حاکم یا قاضی ای موحد بخواهد بر خلاف حکم رسول خدا حکمی بدهد.چون این کار مصداق دشمنی با خداست.چون رسول خدا دریافت کننده حکم خداوند هست.سران اسراییل بدانند آزمون بزرگی ازشان در حظور رسول خدا گرفته شد وحجت تمام شد.نکات بسیار مهمی رو در هفتهای اخیر عرض کردم که باید خوب توجه میکردند که اول مطلبم به بخشیش اشاره کردم که آن حکم خداوند دقیقا قبل شروع آن جنایاته موحدان بر قلب رسول خدا قرار گرفت و بلافاصله نشر داده شد تا موحدان سرکش و بخصوص سران اسراییل از وقوع سریع آثار کلام رسول خدا در کنار آن همه نشانه و آثار کلام رسول خدا در گذشته بیش از پیش به حقانیت رسالته رسول خدا پی ببرند و در مطالب اخیرم به این اشاره کرده بودم که خداوند فرصتی دیگر بهتان داده تا یکبار دیگر در حظوره  نماینده مخصوصه خداوند آزمونه تبعیت ازتان گرفته شود.ولی به نشانهای فراوان حقانیت رسول خدا و وقوع متعدد آنی آثار کلامش و تبعیت از او بی توجهی کردید.و در حقیقت یکبار دیگر بین انتخاب جنود خداوند بودند یا جنود ابلیس بودن ابلیس رو انتخاب کردید.چون گناهی بالاتر از ریختن خونه بی گناهان نیست و این خواست و هدایت ابلیس هست و این جور که شما خون هزاران هزار بیگناه رو ریختید و به زنو بچه و مجروح و پیرو جوان رحم نکردید کاملا مشخصه جنود ابلیس دستان ابلیس شدید و بدانید بعنوان رسول خدا عرض میکنم اول دستان و بعد گردن ابلیس زده خواهد شد.و حکام موحد عالم بدانند موحد به فردی گفته میشه که اگر حق اعدام هزار نفر رو داشته باشد ولی رسول خدا بگوید رهاشان کن رها کند این یعنی موحد یعنی تابع خداوند عالم بودن و خواست پروردگار عالم تبعیت از رسولش هست.دیگر چه برسد که شما هیچ حقی برای این جنایات نداشتید.و حکام عالم بدانند اگر حاکمی جنگی را شروع کند و بی گناهان رو بکشد همین الان حکم میکنم که قتلش واجب هست و اطرافیانش اگر او را بکشند بدرک واصلش کنند قطعا در قیامت اجر عظیمی دریافت خواهند کرد و تا جایی که اختیار داشته باشم مورد شفاعت خاص رسول خدا قرار میگیرند.و حقیقتا در عجبم از بی غیرتی و دنیاپرستی بعضی حاکمانه موحد بخصوص بعضی حکام مسلمان و عرب. که هزاران هزار موحد که مسلمان و عرب بودند و بیش از ۹۹درصدشان بیگناه که توسط حکومتی موحد نما قتلوعام شدند بعد شما عین مترسک فقط نگاه میکنید یعنی همین قدر هم غیرت ندارید که با آن حکومت سرکشه وحشی قطع رابطه کنید و به رسمیت نشناسیدش این همه دنیا پرستی و بزدلی رو کدام معلمان ناخلفی بهتان یاد داده اند.حقیقتا بخشی از این حکام موحد عالم از سر دنیا پرستی فقط بدرد هیزم جهنم میخورند.و در آخر خطابم به رییس جمهور آمریکاست بعضی آمریکایی ها بخاطر سن بالاتون شمارو مناسب جایگاه ریاست جمهوری نمی دادند.ولی یک مزیت بسیار بالا این سن بالای شما برای مردم آمریکا میتوانست داشته باشد و آنکه شما از تجربه بالاتون استفاده میکردی و نمیگذاشتی از آمریکا در این ننگ عظیم یعنی قتلوعام هزاران هزار بی گناه اثری باشد و باید به نفس خود میگفتید من که شاید تا حدود ۱۰سال دیگر عمر کنم شایدم کمتریا کمی بیشتر پس که حالا بعد فهم آن همه نشانه از حقانیت رسول خدا بخاطر عمر اندکه باقی مانده در دنیا ابدم رو بر باد ندهم و اگر تابع رسول خدا باشم انشالله بخش مهمی از گناهان گذشتم هم بخشیده خواهد شد و حقیقتا اگر یک سبک سنگین ساده میکردید میفهمید اگر بخاطر تبعیت از حق و ساختن ابدتان جایگاه سیاسی و مقام و بخشی از ثروت تان هم از دست بدهید ذره ای اهمیت ندارد.اگر یک رییس جمهور جوانتر سرکار بود میگفت میخوام ۳۰سال۴۰سال دیگه درین دنیا باشم و خوش باشم پس نمیخواهم با قدرتهای پشت پرده دربیفتم ولی توی پیرمرد چی؟ دیگر بیش از دنیا صدها برابر باید بفکر آخرت باشید.اشتباه عظیمی کردی آقای بایدن که هشدارهای رسول خدارو جدی نگرفتی و دستتان آغشته بخونه بیگناهان شد.و موحدان بدانند همانطور که روسیه تحریم شد با فشار بمراتب بیشتر باید اسراییل تحریم شود.و رابطیه موحدان عالم با آن حکومت باید بشدت محدود شود.و موحدان بدانند نافرمانی از رسول خدا آثار دنیوی و اخروی سختی برایشان به دنبال خواهد داشت.یاحق

 
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
Back to content | Back to main menu