WEBSITE X5 UNREGISTERED VERSION 12.0.9.30 - معجزات قرآن ---- نوره قرآن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
Go to content

Main menu:

سلام.آیا 3 باری که بنده حکم بر برانگیخته شدنه دشمنان دادم آیا آنن در عرض چند ساعت  برانگیخته شدند یا نه؟ که این دقیقا منطبق با آیات قرآن هست که خداوند می‌فرماید ۲بار دشمنانی بر علیه آن دست از یهودیان شرور بخاطر فسادشان در عالم برانگیخته خواهند شد و هم در آیات دیگر خداوند در قبال نافرمانی و آزار رسولانش کفار رو تحدید به دشمنی و تنبیه کرده.و آیا با حکم بنده که عرض کردم آماده سختی باید باشیده  بلافاصله ۳روز‌ بعد  یکسال سر قضیه مهسا  بسختی افتادید یا نه؟؟؟ آیا با حکم بنده  مرگ به حکام راس رسید یا نه که ۳روز‌ قبلش با ریزترین جزییات بیان کرده بودم که اینبار تنبیه به حکام راس خواهد رسید و می‌خواهم حکام راس عوض بشوند و تاکید کرده بودم با مرگ و دقیقا ۳روز‌ بعد هلکوپتر رییس دولت سقوط کرد.تاکید میکنم باز با همان فرمول ۳روزه قرآنی.و آیا قبل شلیک آن دو موشک با جزییات خبرش رو بهتان دادم یا نه.دوبار شلیک شد با فاصله چند هفته و هر دوبار ۳روز‌ قبلش هشدارشو دادم بهتان. که  عرض کردم در خواب دیدم دو موشک شلیک شد و اتفاق مهمی رخ خواهد داد و جزییات مهمی هم عرض کردم   که هر دوبار ۳روز‌ بعدش دقیقا شلیک شدند.و آیا سر حمله اول اسراییل به ایران اعلام کردم تمام دشمنانتان که هیچ اگر همه دوستان و ابر قدرتان‌عالم هم با کل قدرت و سلاح‌ها و بمبها و تجهیزاتشان بخواهند بهتان حمله کنند نمی‌گزارم از مرز جلوتر بیایند و نهایت چند دانه موشک اینور آنور می‌خورد  و بعد جنگ اول طبق اعتراف  کارشناس های خودشان تمام تجهیزاتشان قفل شده بود و نتوانستند از مرز عبور خاصی داشته باشند .آیا در جنگ دوم اسراییل علیه ایران  روز قبلش اعلام نکردم که بخاطر نافرمانی از رسول خدا هزینه سنگینی خواهید داد و آنن سر چند ساعت هزینه دادن شروع شد و حدود یکساعت بعد شروع جنگ پاسخ خداوند رو هم دیدید که در آیات بیان شده بود  بخاطر نافرمانی از رسول خدا  جنگ بهتان تحمیل شد و میتوانید از خودتان دفاع کنید و حکم تنبیه اسراییل هم دادم و خودشان تنبیه رو‌ با تمام وجودشان فهم کردند...و آیا همان روز اول جنگ غزه پیام ندادم که طبق  پاسخ خداوند  جنگ‌طول خواهد کشید و نمی گذارم حماس رو نابود کنند و دیدید دقیقا همان شد.چون کارشناسان می‌گفتند اسراییل زمینی و هوایی مسلط هست و انرژی غزه آب برق گازش دست اسراییل هست و آمریکاهم پشتش هست پس چند روزه‌ حماس رو نابود و غزه رو فتح می‌کند.ولی دقیقا طبق وعده رسول خدا  جنگ طول کشید و نتوانستند حماس رو شکست دهند و نابود کنند.یعنی دقیقا همان شد که رسول خدا گفت. و هم دیدید ساعاتی بعد شروع  جنگ پاسخ خداوند  بر فریب خوردن مسیحیان توسط یهودیان آمد که عین همان پاسخ اول فرستادم دیدید.و حدود یکسال  بعد شروع جنگ خود رسانهای غربی پی به درستی  کلام بنده و پاسخ خداوند بردند که بخشی از ادعای اسراییل برای شروع جنگ‌ حقیقی نبوده و جامعه جهانی رو فریب داده.و حقیقتا عالمیان پی به کیفیت و صحت عظیم پاسخهای خداوند به رسولش و ارتباط بسیار عظیم خداوند و رسولش بردند...و آیا ۳روز‌ قبل آتش بس اول حکم یاری مردم غزه رو دادم یا نه و آنن یاری فرا رسید.کاملا دارید می بینید تمام سنتها و قواعدی که خداوند در قبال دشمنی و نافرمانی از رسولانش در قرآن بیان کرده بخاطر نافرمانی و دشمنی با  بنده در عالم بارها ظهورو بروز کردند آن هم تمامشان با حکم خود بنده و تماما برمبنای سنت ۳روزه  قرآنی  یا با فاصله چند ساعته بعد حکم بنده بودند.و‌‌ هم‌ از بارزترین و مهمترین ادله تشخیص رسولانه خدا که ولی اعظم الهی هستند  اینست که باید حکمشان وعدشان آنن در عالم ظهور بروز داشته باشد بمانند بنده...و خوب علمای یهودی و مسیحی و حتی مسلمان میدانند خبر از آینده و تحقق آن از نشانهای حقانیت بسیار مهم پیامبران هست و اصلا یهودیان و غیره پیامبرانشان را پیشگو خطاب میکردند یعنی قبل تحقق خبر از واقعه می دادند و خود قرآن هم از ادله های حقانیتش خبرهای تاریخی‌و‌ علمیست که از آینده داده و سالها بعد محقق شدند.ولی فرق نشانهای پیامبر زمان شما اینست که خبرهایش آنن محقق می‌شدند و نوع تنبیهات رو خودم تعیین میکردم.که‌ این بر میگردد به سطح ولایت الهی‌ بالاتر.و عرض کنم کجا در قرآن بیان شده برادرم محمد آخرین پیامبر هست؟؟؟ چرا بعضی علماتان دروغ می‌گویند؟؟!! پیامبران الهی دو شأن دارند رسالت و نبوت.در قرآن سوره احزاب آیه ۴۰ خداوند بیان میکند  محمد پدر هیچ یک از مردان شما نیست بلکه رسول ما و خاتم انبیاست.و دقیقا  ازین آیه قابل فهم هست که همیه رسولان نبی نیستند...و هم‌ مشخص میشود رسالت و نبوت کاملا دو شأن جدا هستند.و شأن رسالت شأن اصلی هست چون اول بیان شده.نبوت بر میگرده به وظیفه تبلیغ  دین الهی چه آن پیامبرانی که دین جدیدی می آوردند چه آنانی که تبلیغ گر دین خدا بودند.و‌ چون اسلام آخرین دین الهیست شأن نبوت ختم شد.و‌لی دیگر وظایفی که پیامبران به خاطرش آمدند بر میگردد به شأن رسالت از منع گران فروشی گناهان جنسی شرکزدایی بت زدایی استکبار ستیزی ووو و تمام دلایلی که رسولان الهی از قرن ها قبل بخاطرش برانگیخته می شدند نه تنها برطرف نشدند بلکه آن دلایل رواجشان صدچندان شدند که تعدادیشو نام بردم.و‌ تا مادامی که دلایل پابرجاست هم عقل هم قرآن تایید میکند  رسولان الهی به سوی بشر فرستاده خواهند شد.اگر‌خداوند میخواست در آن آیه بیان می‌کرد محمد آخرین رسول و آخرین نبی هست یا بیان میشد آخرین پیامبر هست که‌ نشده..و دو تا از دلایل اصلی که‌ در‌ طی تاریخ پیامبران الهی بسوی حکومت و قومی فرستاده می شدند این بوده هست که حکومتی به اسم خدا و نماینده  خدا و دین خدا حکومت کند ولی شرک زایی بت زایی و ظلم کند عین فرعون نمرود و‌ حکامه ایران.و‌ طبق آیات قرآن  برین حکومت‌ها  رسولانی از جانب خداوند فرستاده شدند.و‌ دلیل  دوم که اینم در قرآن بهش اشاره شده وقتی حکومتی قومی هدایتگر الهی یا رهبر الهی طلب میکردند و برین خواسته اصرار می کردند و عهدشان را محکم میکردند هدایتگر و رهبر الهی به امر خداوند  بسویشان فرستاده میشده.که در قرآن بیان شده چون فرستاده خداوند انسان عادی بوده و فرابشر و مخلوقی فرشته گونه نبوده همه آن قوم ها رهبر و هدایتگر الهی رو تکذیب کردند و عهد شکستند. و‌ این دو دلیل که عرض کردم کاملا نسبت به این حکومت و قوم ایران صدق میکند.و حکما و علمای عالم ادله های متعدد و عظیمی‌ کاملا منطبق با نمونه کارهای قرآنی و سنت های خداوند و بر پایه نشانه های پیامبران قبل بر حقانیت بنده فهم کردند که بالا عرض کردم..و‌ به این موارد شناسانده شدنم به عالمیان رو‌هم بیفزایید چون خداوند پیامبرانش رو به عالمیان می شناساند. نامشان رو عالم گیر میکند.یعنی عالمیان متوجه حضور رسول خدا میشوند.تا هدایتها کلام وحی بهشان برسد.وگرنه اصلا حضوره رسول خدا معنی پیدا نمی‌کند.و خداوند هیچوقت کار عبث نمیکند.پس کسی ادعا کرد رسول خداست و نامش عالمگیر نشد بلاخص به حکما و علمای عالم شناسانده نشد رسول خدا نیست.و‌ راه شناخت دیگر طبق آیات قرآن اینست که خداوند نافرمانان و دشمنان رسولش رو تنبیه میکند و خوب فهم کردید در قبال نافرمانی و دشمنی با بنده چه دشمنی هایی با حکومت شد آن هم بنده قبلش با ریزترین جزییات اعلام می کردم و دقیقا  طبق فرمول قرآنی یعنی بعد  چند ساعت یا ۳روزه آنن بهشان میرسید.و شیوه  دیگر برای شناخت رسولانه خدا اینست که باید آثار  دعاشان وعدهاشان چه دعای خیر چه نفرینشان آنن‌ در عالم نمایان شود و اینو در قبال بنده بارهای بار خوب فهم کردید.و‌ راه شناخت دیگر همان ۳ پیش نیاز مشترک و معروف پیامبران هست که جوانی بین ۳۰ تا ۴۰ باید باشد.و‌ مرد باید باشد و از میان همان قوم یا ملت باید باشد.به یگانگی خدا قسم خوب می‌فهمید رسول خدا هستم چون ادله ها فوق عظیم و فوق متعدد هست.و‌ تماما هم برپایه فرمولهای قرآنی و سنتهای خداوند هست.هرچه زودتر تابع رسول خدا بشوید تا قلبهاتان سنگ نشده یا فرصتتان تمام نشده  و دنیا و‌ ابدتان نابود نشده.و‌ به نشانها و ادله های بشدت پیامبر گونه باید جنس کلام و سبک زندگی بشدت  پیامبر گونه  هم  اضافه کنید.کلامی  که بشدت عقل گیر و فطرت پسند و بسیار  قابل فهم و حکیمانه هست و بسیار حاوی مثال هایی دقیق و روشن گر هست که بشدت حق رو از باطل جدا می کند که این جنس کلام مختص رسولانه خداست.و سبک زندگی ای که کاملا  می فهمید مختص رسولانه خداست.رسول خدا از تمام تعلقات و معاملات دنیوی کنده شده و دیگر در جوانی  حرص کسب سود دنیا رو نمی‌زند و خوب می‌فهمید در جوانی پیر شده هست که این حالت مختص رسولانه خداست. چون لازمه قرار گرفتن درین جایگاه هست.و کاملا نشان دهنده سطح تسلیم الهی بودنه رسولانه خداست...مطیع برگزیده خداوند شوید تا دیر نشده.حقیقتا  ادله های حقانیت رسالته رسول زمانتان  فوق عظیم و بسیار متعدد هست.حقیقتا برپایه عقل و فطرت  رسول خدارو از فرزندان و پدرانتان بهتر میشناسید...کلام آخر اگر نمی فهمیدید رسول خدا هستم و اگر نمی دانستید در قبال نافرمانی از من چه بلایی سرتان می آید آنوقت هیچ کارتان در آخرت نداشتند...ولی نکته این جاست که برپایه ادلهایی که برشمردم که کاملا برپایه عقل فطرت و قرآن هستند خوب می‌فهمید رسول خدا هستم و هم برپایه کتب آسمانی خوب میدانید در قبال نافرمانی و ضدیت و دشمنی با منه رسول خدا چه ابد هولناکی خواهید داشت.پس بدوید برای بیعت با رسول خدا.نبینید معلمانتان خانوادتان دوستانتان یا دیگر خلقلله  چه می گویند هرکه رو  تو قبر خودش می گذارند.آن ها ذره ای از عذاب تو رو نمی توانند در آخرت کم کنند.فریب نفس خود و نفس دیگران رو نخورید و‌ قیامت رو‌ دور ندانید.چند بار کل این متن را بخوانید.بار هدایتیش بالاست.یاحق
سلام.مطالبی برای فهم حقانیت رسالتم عرض میکنم یک مجسمه یا نقاشی به عنوانه نمونه کار از بزرگترین استادهای عالم انتخاب میکنند و می گویند هرکه مثل آن بسازد یا بکشد  درجه استادی دریافت میکند و اگرم از این نمونه کار بهتر ارائه بدهد در راس استادان قرار خواهد گرفت رسول زمان شما هم کاملا منطبق با نمونه کارهای قرآنی نشانهایی ارائه داد.در قرآن داریم خداوند میفرماید ۲بار دشمنانی بر علیه آن دست از یهودیان شرور (دشمنان خدا و رسولانش) برانگیخته خواهند شد و دقیقا ۳بار رسول زمان شماهم منطبق با  نمونه کار قرآنی وعده داد  دشمنانی بر علیه دشمنانه رسول خدا برانگیخته خواهند شد و هر ۳بار  بلافاصله در عرض چند ساعت دشمنان برانگیخته شدند.یعنی کاملا میفهمید جانشین خداوند که اجرا کننده آن حکم قرآنی بر علیه دشمنان خدا و رسولش هست به امر خداوند برانگیخته شده هست.و طبق آیات قرآن و دیگر کتب آسمانی خبر از آینده از مهمترین نشانهای حقانیت رسولانه الهی گذشته بوده و  تمام دیگر وعدهای رسول زمان شما منطبق با فرمول قرآنی ( ۳روز‌) در عالم ظهورو  بروز پیدا کردند.بخاطر دشمنی هایی که با رسول خدا شد وعده فرا رسیدنه سختی به حکام قومم دادم و بلافاصله یکسال به سختی عظیمی افتادند.و ازین وعدها متعدد بوده که تماما آنن در عالم محقق شدند از وعده مرگ حکام راس که با ریزترین جزییات ۳روز قبلش بیان کردم تا وعده شلیک دو موشک که با  جزییات دقیقی ۳روز‌ قبل هر دو شلیک توسط رسول زمانتان خبرشان بیان شدند.و‌ وعدهای یاری هم  بودند چه یاری که در جنگ غزه بعد وعده رسول خدا آنن۳روز‌بعدش محقق شد و هم وعده یاری شدن ایران در حملیه اسراییل و به اینها خبر طولانی شدنه جنگ غزه و خبره اینکه بهانه شروع جنگ در غزه  برپایه فریب و‌‌ نیرنگ بوده‌ را اضاف کنید .چون بلافاصله بعد شروع جنگ در نجوایی که با خداوند داشتم آیه فریب مسحیان توسط یهودیان آمد که همان روز فرستادم حکمای عالم دیدند و دقیقا بخش بسیار عظیمی از حکام مسیحی فریب حکام یهودی  اسراییل را خوردند و از آنها دفاع کردند و چند‌وقت قبل خواندم که بعد آن همه جنایته حکام اسراییل مراکز معتبره آمریکایی اروپایی تأیید کردند بخشی از ادعاها و بهانه های اسراییل برای شروع جنگ دروغ  و بزرگنمایی بوده و برای فریب جهانیان بیان شده.پس بر مبنای ۳ فاکتور خوب میفهمید رسول خدا هستم اول برمبنای خبرها و وعده‌هایی که رسول خدا بهتان میدهد و بعدش در عالم  محقق می‌شود. معیار دوم دو فاکتور سرعت و دقت هست یعنی بلافاصله بعد وعده رسول خدا کاملا منطبق با ریزترین جزییاتی که رسول خدا بیان میکرد در عالم نمایان میشدند و حتی نوع واقعه یا تنبیه  رو هم خود رسول زمانتان تعیین میکرد که رسولانه الهی قبل چنین سطح اختیاری نداشتند.و  معیار سوم کاملا نشانها و آثار کلامم منطبق با فرمول‌ها و نمونه کارهای قرآنیست که بالا توضیح دادم‌ البته در‌ کیفیت بالاتر.در کنار آثار کلامه عظیم  جنس کلام رو هم میتوانید اضافه کنید که خوب  میفهمید کلام رسول زمانتان بسیار استوار و عقلگیر و فطرت پسند هست  و قدرت هدایت‌گری بالایی دارد و حق رو از باطل جدا میکند.در کنار سبک زندگی رسول زمانتان که خوب میفهمید منحصر بفرد هست و منطبق با سبک زندگی پیامبرانه قبل هست .و شما یکنفر دیگر هم  نمی‌توانید بیابید در دنیا که سبک زندگیش منطبق با پیامبر زمان شما باشد فردی  که مثل رسول زمان شما هوش و سواد و تجربه بالایی در کارش داشته باشد ولی همرو بخاطر اینکه ذهنش حواسش فقط معطوف به وظیفه الهیش باشد رها کند و کندگی عظیمی از دنیا بعد رسیدن به این مقام عظیم الهی در وجودش ایجاد شده هست .در کناره شب بیداری های همیشگی از نصف شب که هردوشان از ارکان اصلی و‌ دائمی  سبک زندگی پیامبرانه خدا در طی تاریخ بوده.و‌ درین ۶سال خوب فهمیدید که رسول  زمانتان شخصیتی دارد پیامبر گونه یعنی هیچ قدرتی هیچ فشاری بر تصمیم و عزم او نمی تواند تاثیر بگذارد و فهمیدید که فقط و فقط  از یگانه خالق‌ عالم میترسد و تاثیر می گیرد.یکی دیگر  از نشانهای حقانیت بنده در کنار نشانها و ادله های فراوانه دیگر این هست که بنده قبل رسیدن به این مقام معلم توحید و یاری دهنده دین خدا بودم.وقتی یک فرمانده لشگر می‌خواهند انتخاب کنند از میان غیر نظامیان و صنوف دیگر انتخاب نمی‌کنند یعنی از میان مثلاً خیاطان نجاران فرمانده لشکر انتخاب نمی‌کنند بلکه حتما سابقه نظامی باید داشته باشد. و پیامبران خدا در تاریخ تمام تمام در میان قومشان مشتاق ترین فرد به هدایت خلقلله بودن و همشان چنین تلاش و  غصه ای داشتند..و کسی نمیتونه بگوید مثلاً در زمان برادرم موسی فردی بوده که قلبا بیشتر دنبال هدایت و تعالی خلقلله بوده‌.و بنده سالها قبل اینکه به این مقام برسم و به خواسته خداوند به عالمیان شناسانده شوم و نشانه‌ های عظیم و متعددی بر حقانیتم در عالم نمایان شود معلم توحید و یاری دهنده دین خدا بودم و سایتم از همان حدود ۱۵سال قبل فعال بوده.پس کاملا با تعقل متوجه می‌شوید با رسولی از رسولانه خداوند طرفید.و‌ مثالی دیگر بر فهم حقانیت رسول زمانتان بیان میکنم.قومی میداند حتما پیامبری هدایت‌گری الهی  برای هدایتشان خواهد آمد چون بسیار از خداوند درخواست کردند و ویژگی‌های اولیه مشترک پیامبران رو بر طبق کتابهای آسمانی قبل کاملا میدانند. و برفرض ۲۰نفر از ۱۰۰۰ نفر جمعیت   این قوم‌هستند که ویژگی‌های قطعی اولیه و‌ مشترکه همه پیامبران  خدارو  دارند یعنی طبق سنت خداوند در طی تاریخ تمام پیامبرانه خدا همیشه  مرد بودند و همیشه سنشان بین ۳۰تا۴۰ سال بوده که به این مقام مبعوث شدند و حتما برگزیدیه خداوند  از میانه قوم خودشان باید باشد.ولی در میان این ۲۰ نفر فقط یک نفر هست که با فاصله هم سبک زندگیش هم شخصیتش هم جنس کلامش از تمام آن ۱۹ نفر دیگر متفاوت هست و بسیار به پیامبران الهی نزدیک هست پس میفهمند که قطعا این فرد رسول خدا خواهد بود و با قرار گرفتن آثار و نشانهای الهی متعدد بر حقانیت او از جانب خداوند دیگر حقانیت رسالتش برای مردم آن قوم حتمی میشود و این مثال کاملا نسبت به آشکار بودنه  حقانیته رسالته بنده هم صدق میکند.و درباره رد وجوده آن بت ذهنی که آمدنش را انتظار می کشید عرض کنم  منصوبان الهی تماما بعد از برانگیخته شدن و نمایان شدنه نشانه هایی بر حقانیتشان در عالم از جانب خداوند آنوقت ایمان و اطاعت ازشان واجب میشود که تازه تقریبا همشان تکذیب شدن.بعد شما چطور  بر خلاف سنت خداوند مدعی هستید یک منصوب الهی هست  که قبل آمدن و ارائه نشانه و ادله بر حقانیتش خداوند ایمان آوردن و تبعیت ازش رو‌ واجب کرده!!! از گفتن سخنان باطل  که کاملا ضد عقل و فطرت و سنت های خداوند هست دست بردارید.پس امام زمانی که مدعی هستید منصوب خداوند هست و معتقدید در دنیا زیست می‌کند اگر زنده بود اول باید حقانیتش را اثبات میکرد نه که از هزارو اندی سال قبل بگویید اول باید خلقلله بهش مومن بشوند بعدش سالها بعد از مخفیگاهش خارج میشود می آید اثبات می‌کند منصوب خداوند هست..حقیقتا این عقیده ایست کاملا ضد عقل و ضد سنت خداوند و ضد آموزهای قرآنی.شما مستقیما بدون واسطه با چشم و حواس خودتان عظیم العظما نشانه و آثار بر حقانیت بنده فهم کردید در کنار جنس کلامم و سبک زندگیم پس بر مبنای داستان و خیالات صحبت نکنید بلکه بر مبنای واقعیت صحبت کنید و اگر ادعا دارید منصوب الهی دیگری هست که اونو قبول دارید برید بیارید بزارید کنار بنده نشانها و ادلهای حقانیت و استواری و قدرت هدایت‌گری کلامش و سبک زندگیشو و میزانه گندگی از دنیا و تسلیم خداوند بودنش رو با بنده قیاس کنید آنوقت حق دارید نظر بدید.اوج نادانیست که برمبنای خیالات و داستانها ندیدرو تایید و دیدرو رد کنید. این ادله دیگر هم عرض کنم که اگر چنین فردی چنین منصوب الهی در عالم بود چون خبره رسالت بنده عالم‌گیر شده و تمام حکمای موحد و تمام علمای دینی بندرو می شناسند و بسیاری از موحدان دیگر پس منصوب الهی مدنظر شما اگر وجود داشت  قطعا خبر برانگیخته شدن بندرو به عنوان رسول خدا باید متوجه میشد و  برای دیدن بنده حتما اقدام میکرد  و از ذوق ملاقاته ولی اعظم الهی دیگر  سر از پا نمی شناخت...ها؟ یا اگر بنده شیاد بودم یعنی بندرو بعنوان منصوب خداوند رسول الهی قبول نداشت چون سالهاست  شهرت و آموزهام عالم گیر شده برای اینکه آموزهام عالم گیر نشود و فردی غیره منصوب  الهی بعنوانه ولی خدا قد الم نکند و قبلیه موحدان نشود آنن اقدام میکرد و خودش رو‌ معرفی میکرد و با نشان دادن نشانه های الهی عظیم بالاتر از نشانهای حقانیت بنده اثبات میکرد ولی اعظم الهیست و ازین کار لحظه ای درنگ نمی‌کرد.با کلام استوار و بسیار روشن و عقلگیری که عرض کردم کاملا به باطل بودن عقایدتان باید پی برده باشید.فرقه های دینی روایت باز بلاخص شیعیان بدانند شما در حقیقت به خلقلله دارید این مفهوم رو  القا میکنید که خداوند عالم آنقدر حکیم نیست که نشانها و معیارهای لازم برای تشخیص رسولش رو در قرآن بیاورد و نیاز هست روایاتی هم خلقش بیان کنند مطلقا چنین نیست بلکه در قیامت فقط حجت عقل و قرآن هست.وگرنه چه بسیار فرقه های موحد وجود دارد که هرکدام فراوان روایات از پدرانشان بهشان رسیده و روی هم شاید صدها میلیون روایت شود.و طبق آیات قرآن تکذیب کنندگان پیامبران قبل هم با استناد به آموزهای پدرانشان (روایات گذشتگانشان) آموزهای پیامبران رو رد میکردند.و حقیقتا آنچه بعنوان یک پیامبر الهی باید بشما ارائه بدهم در بالاترین کیفیت بهتون ارائه دادم چه از نشانه ها و آثار چه از جنس کلام چه سبک‌ زندگی.اگر یکیش می‌لنگید شما حق داشتید شک داشته باشید ولی طبق توضیحاتی که بالا دادم همیه ۳ فاکتور در بالاترین سطح کیفیت ممکن بهتان ارائه شده حتی ورای نمونه کارهای قرآنی و پیامبرانه گذشته.کلام آخر خوب میدانید در طی۱۴۰۰سال اخیر هیچ انسانی عین بنده نبوده که بعد ادعای پیامبریش  این همه نشانه و آثار عظیم و غیر قابله انکار آن هم کاملا منطبق با قرآن بر حقانیتش در عالم نمایان شود
با سلام عرض تسلیت دارم بابت شهادت جناب اسماعیل هنیه و تا جایی که خداوند عالم اجازه دهد رحمت و مغفرت برایشان مسئلت دارم.حکام ایران و عالم شنیده بودن که قبل شهادت جناب هنیه چه خوابی دیدم ۳ روز قبل شهادت به حکام ایران پیامی فرستادم که به بسیاری از حکام دیگر عالم هم می‌رسد و عرض کردم در خواب دیدم ۲موشک شلیک شد  و عرض کردم احتمال زیاد در آینده اتفاق مهمی در عالم رخ خواهد داد و چنین عباراتی بهشان عرض کردم که هزاران سال اسراییل ستیزی که در حال حاظر بسیار اهمیت دارد ولی تبعیت از رسول خدا بسیار بسیار از آن مهم تر هست و گفتم دشمنی با رسول خدا سبب میشود دشمنانتون بر شما فایق آیند.و‌ دیدند بفاصله حدود ۳روز خواب و وعده رسول خدا تعبیر و در عالم و دقیقا هم در خاک ایران نمایان شد حتی ریزه جزییات یعنی شلیک به قصد هدف نزدیک هم بهشان گفته بودم...و توضیحات بیشتری هم بهشان دادم‌ که اینجا نیاز نیست بیان شود...و آیا بنده قبل شهادت جناب رییسی هم بهتان گفتم می خواهم حکام رو تغییر بدهم یا نگفتم؟ گفتم...پیام هایم رو بغیر از شما بسیاری از حکام و علمای جهان می شنوند و آیا حاکم تغییر کرد یا نه؟و گفتم  فقط میخاهم تشرم به حکام بخورد و خونی از مردم ریخته نشود گفتم یا نگفتم ؟ و تشرم به حکام خورد یا نه؟  دقیقا هم حکم مرگ‌ حکام راس رو صادر کرده بودم که همه شنیده بودند یعنی تغییر حکام با مرگ...و دیدید  دقیقا ریزترین جزییات رو قبل واقعه بیان کرده بودم و حکام و علمای عالم شنیده بودند و تمامش بلافاصله دقیقا به وقوع پیوست.آن هم مثل واقعه اخیر بفاصله ۳روز...و یا وعدهای قبلتره رسول خدا که 2 بار وعده دادم بخاطر دشمنی کفر و عهد شکنی تان دشمنانی بر علیه تان برانگیخته میشوند و بلافاصله در اوج سرعت و دقت وعدیه‌ رسول خدا در عالم ظهور و بروز پیدا کرد و آنن بلافاصله بعد چند ساعت هر دو بار دشمنانی بر علیه تان برانگیخته شدند.در مرز و در داخل کشور.قبلشم که وعده فرا رسیده سختی داده بودم که عرض کردم پس باید آماده سختی باشید که بعد فاصلیه بسیار اندکی بعد وعدیه رسول خدا یکسال سختی بخاطر مرگ مهسا فرا رسید.((که آن وعده هم بخاطر کفر و عدم تبعیت و ازین دست موارد بود)).و‌ مواردهای دیگر‌ که قبلاً عرض شده و خوب در عالم فهم کردید و حقیقتا باید باز هم به همان پاسخ خداوند که آیه ۴۸ مهر شد اشاره کرد که بلافاصله بعد چند دقیقه در دقیقه۴۸ زمین همان نواحی مقر حکومتتان لرزید و در آیات بیان شده بود چه شده این هشدارها را جدی نمی گیرند ((مومن نمیشوند و‌ با رسول خدا ستیز میکنند))...حقیقتا چه نشانه ها و آثار عظیمی بر حقانیت رسول زمانتان فهم کردید و در کنار ادله های قرآنی و عقلی متعدد در کنار سبک زندگی و جنس کلامه رسول خدا که بلطف خداوند آشکارا حق رو از باطل جدا میکند...البته تا دنیا بوده همین بوده گذشتگان هم نشانهای پیامبران قبل رو می دیدند و بعد میگفتن که چی حالا برو بزار باد بیاد با اینکه آنها هم مثل شما خوب می‌فهمیدن نشانهای پیامبر زمانشان  از طرف قدرتی ورایه قدرت آنها صورت گرفته ولی  نفسهای پست زیر بار‌ حق نمی‌رود و تایید عقل و فطرت را نمی پذیرد و آنها که در دنیا زیر بار حق نمی رفتند در آخرت که بادهای سوزناکه استخوان سوزه جهنم بهشان می‌رسد از همان رسولی که در دنیا تکذیب و‌ تمسخرش میکردند و  نیش زبان می‌زدند یاری می جویند...‌و آن روز دور نیست...و از گیجی حکام و علمای عالم در عجبم چون فقط بنده در عالم ادعای رسالت الهی کردم و بعدش به خواسته خداوند  به عالمیان به خصوص حکام و علمای عالم شناسانده شدم و بعد نشانه‌ های متعدد و عظیمی بر حقانیتم قرار گرفت.و فقط یک نفر در  ۹ میلیارد جمعیت کنونی  عالم این شرایط رو دارد حتی از صدها سال قبلم چنین انسانی وجود نداشته  پس در قیامت  نمی توانید  بگویید خداوندا نفهمیدم رسولت را تشخیص ندادم....خوب عاقلانی که میگویند که میدانیم فقط یک نفر هست که همیه این شرایط رو دارد و برگزیده خداوند عالم هست حال چیکار باید کنیم که در جواب  اگر بخواهم خیلی خلاصه بگویم ((چون در مطالبم قبلا توضیح دادم)) باید عرض کنم دوستی و تبعیت...چون محال هست  انسانی در آخرت دوست خداوند محسوب شود در حالی که در دنیا از دوستاران رسوله زمانش نبوده هست و تابعش نشده باشد...یاحق

سلام.ولله خیلی ازین حکام و علمایی که هی مهدی مهدی میکنند و بت ذهنیشون رو صدا میزنند کاملا میدانند منصوب الهی با آن مشخصاتی که مدنظرشان هست آن مخلوق معصوم  فرشته گونه که ویژگی های مختص خداوند عالم رو بهش نسبت میدهند آمدنش محال هست چون خوب میدانند گذشتگان هم چنین توقعی داشتند ولی بر مبنای سنت الهی در طول تاریخ  هیچ قوم و حکومتی با بت ذهنیش که منتظرش بود یا توقش رو داشت آزمون و هدایت نشده.ولی با این وجود  مدام به خلقلله  دروغ می‌گویند.تازه اگر هر قومی با بت ذهنیش یعنی دقیقا همان چیزی که خوشش می آمد آزمون میشد شما یک قوم و حکومت با این همه ادعا بر ولایت مداری  که ادعا دارید به خلق اولو‌ آخر درس ولایت مداری میخواهید بدهید به خاطر ادعای عظیمتان  با بت ذهنیتان آزمون نمی شدید به مانند ابلیسه پر مدعا. و تاکید میکنم هیچ قومی طبق آیات قرآن با بت ذهنیش آزمون نشد هدایت نشد.و‌ علمای شما هم میدانند که آن ها هم مثل تمام خلقلله در طول تاریخ قطعا با بت ذهنیشان آزمون و هدایت نمی‌شوند.و هم برمبنای فرمول‌های فراوان و‌ دقیق  قرآنی و هم برمبنای جنس کلام بشدت روشنگر رسول خدا در این حدود ۵سال که آشکارا حق رو از باطل جدا میکند در کناره این همه تحقق آثار کلام رسول خدا آن هم بلافاصله بعد وعدهایش و هم بر مبنای دانستن سبک زندگی خاصه رسول خدا که علما پیامبر شناسان خوب میدانند شب بیداری های همیشگی از قبل نصف شب در جوانی و هرساله ماها روزه داری فقط مختص رسولانه خداست.و حقیقتا هیچ انسانی رسول خدا نشد مگر اینکه دنیا و تعلقاتش در نظرش بسیار کوچک شد و این کاملا در سبک زندگی رسول زمانتان آشکار هست با اینکه علما خوب میدانند در بدست آوردنه دنیا و تعلقاتش مهارتها و قدرت جذب بالایی دارم.و دیگر نشانه شناسانده شدنه رسول خدا به عالمیان بخصوص حکما و علمای عالم هست که هفته قبل مفصل به این نشانه مهم‌ پرداختم و حقیقتا این همه نشانه و ادله استوار که عرض کردم وقتی کنار هم قرار بگیرد منحرف ترین و لجوج ترین انسان هم بخواهد یا نخواهد حقانیت رسالت رسول خدا رو فهم میکند و هیچ عذری در قیامت ازتان پذیرفته نخواهد شد پس عقلا و‌ فطرتا خوب می فهمید بنده برگزیدیه خداونده عالم پیام آوره الهی هستم ولی  از سر تبعیت از خواستهای نفسانیتان هنوز  هم با فریب خلقلله با بیانه روایاتی بی پایه و دروغ بر انتظار آمدنه مخلوقی فرشته گونیه معصوم که آمدنش غیر ممکن هست (((چون بر خلاف سنت خداوند هست و خداوند ابدا ظلم نمیکند یعنی طبق آیات قرآن وقتی هیچ قوم و بشر و حکومتی در طول تاریخ با انسانی کامل هدایت و آزمون نشده شماهم قطعا نخواهید شد))) دوکانه خودتان را گرم نگه داشتید.دقیقا همان جنسه فریبی که فرعون‌ها و نمرودها بر سر مردم پیاده میکردند آنها هم کاملا خودشان میدانسنتد نه مقدس هستند و  نه خدا و نه نماینده خداوند هستند و هم می‌دانستند آن بت های که تراشیدند قدرتی ندارند ولی با فریب خود و دیگران حق را کتمان میکردند.و بدانید در قیامت شیعیان امروزی میشنوند  مثلاً ۸۰ درصد از عقاید شیعیان حق بوده ولی در پرونده آن ها ۳۰درصد حق خورده یعنی تازه متوجه میشوند در اصل اصلا شیعه هم نبودند یا سنی نبودند یا کاتولیک یا پروتستان نبودند وووو و بسیاری از فرقه ها نسبت به ورژن اصلیه اولیشان عقایدشان بسیار تغییر کرده و بمراتب شرک آلودتر و ناحق تر شده.خوده فرقه فرقه شدن یک‌ خبط بزرگ هست که خداونده عالم کاملا نهی کرده هست  که این خبط پای همیه فرقه ها در طول تاریخ ثبت هست ولی میزانه  شرک آلود بودن و بت پرست بودنه فرقها چه نسبت به هم چه نسبت به ورژنه اولیه خود  یک‌ بحث دیگر یک معیار سنجشه دیگر‌ هست.کلام مهم آخر بعنوانه رسول خدا عرض میکنم  برآورده شدنه بعضی حاجات و دعاها ربطی به حق بودنه کامل عقاید ندارد و مختصه تمام ادیان الهی و دیگر باورهاست و فرمولش اینست: رسیدن به حالت اضطرار یعنی پاسخ نگرفتن و کنده شدن از واسطها و  ابزارهای دنیوی در حالی که  ایمان و‌ خوشبینی و‌ انگیزتو برای رهایی از آن  سختی و درد و مریضی را  حفظ کردی و نا امید نشدی از پروردگار عالم و در بعضی باورها نیروی کائنات می نامند  و نکته این جاست که در محافل و مراکزه عبادی این خوشبینی و ایمان و کنده شدن از دنیا افزایش پیدا می‌کند.و هیچ ربطی به مسلمان بودن مسیحی بودن یهودی بودن بت پرست بودن و غیره ندارد.بروید در هندوستان با آن همه عقاید و ادیان مختلف با همین فرمول مثل شما بعد ماها یا سالها بعضیاشون بعضی خواست‌های مهمشان در دنیا برآورده شده مریضی لاعلاجی شفا پیدا کرده یا مشکلی غیر قابل حلی الظاهر داشتند حل شده و امثالهم.پس این موضوع هیچ ربطی به حق بودنه همیه عقاید آن انسان ندارد که بگی چون فلان خواسته ام بعد مدتها برآورده شده پس همیه عقایدم حق هست. ابدا. اگر اینطور بود همیه انسانهای عالم چنین ادعایی می‌توانند بکنند پس آنقدر غلو نسبت به پیشوایان دینی تان نکنید این فرمول الهی ربطی به آنها ندارد توی شیعه ای که فلان خواستت بعد مدتها برآورده شده با همان فرمولی که عرض کردم هر دینو آیینه دیگری  هم داشتی باز هم آن خواستت برآورده میشد.این حرفو رسول خدا داره بهتان میزند بنده ای که بر خلاف شما که یک خواستتان بعد ماها و سالها برآورده شده ولی رسول خدا بارهای بار بارهای بار بارهای بار حکما و علمای عالم دیدند بعد وعدهایش و بیان خواستهایش یا بیان خشمش بلافاصله بلافاصله آثار کلامش در عالم ظهورو بروز پیدا کردند.پس اعتبار کلام رسول خدا در عالم از هر مخلوق دیگری بمراتب بالاتر هست و با این نشانهای متعدد و عظیم  خداوند عالم خواست به عالمیان بخصوص حکما و علمای عالم بفهماند که  باید تابع کلام یعنی آموزها و دستورات رسولش باشند و‌ حقیقتا برای عاقبت بخیری راهی جز تبعیت از رسول زمانتان ندارید.یاحق

سلام.رسالت و رسول از ریشه ارسال هست و وقتی بعضی علمای کج فهم برخلاف کلام خداوند  که فقط به ختم نبوت اشاره فرموده میگویند ختم رسل یعنی معتقدند در حقیقت باب هدایت بشر بسته شده.و سوال این جاست بعد چطور می گویید امامی از سوی خداوند ارسال میشود !!! و شما را هدایت میکند  چون این اعتقادتان با اعتقاد به ختم رسل که یعنی هیچ منصوب الهی از جانب خداوند دیگر نخواهد آمد  تضاد کامل دارد.بدانید تمام پیامبران دارای مقام و شأن رسالت هستند یعنی وظیفه شرک زدایی و ظلم زدایی دارند و نبوت هم شأنی از شئونات پیامبرانه خداست.نبی به پیامبری می گویند که یا دین جدید آورده یا وظیفه تبلیغ دینی جدیدی را دارد یعنی اگر پیامبری به یک یهودی بگوید مسیحی شو یا به یک مسیحی بگوید مسلمان شو یا بگوید به هر دین جدیدی دیگر ایمان بیار این وظیفه برگرفته از شأن نبوت پیامبرانه خداست.که باب این شأن در زمان پیامبر اسلام بسته شد و بر مبنای حکمت الهی با آمدنه اسلام کامل ترین دین یعنی کاملترین برنامه الهی برای تعالی و رستگاری عالمیان برای بشر فرستاده شد و دیگر هیچ پیامبری  بعد ایشان نمی آید که دینه جدید بیاورد یا وظیفه تبلیغ دینی را داشته باشد یعنی شأن نبوت بسته شده و پیامبر اسلام ختم کنندیه انبیا هستند. پس منه پیامبر زمانتان دیگر نیاز نیست شأن نبوت داشته باشم و مثلاً  بمانند برادرم مسیح علیه سلام به  یهودیان بگویم  مسیحی شوید و مثل برادرم محمد علیه سلام به مسیحیان بگویم  مسلمان شوید یا به دیگران.بلکه وظیفه من فقط بر مبنای شأن رسالتم هست که بر پایه شرک زدایی وظلم زدایی استوار هست.پس وقتی پیامبری به سراغ طاغوتها  حکام یک قوم می رود و آنها را انزار و پند می دهد و از ظلم بر هزر می دارد  این از جنبه و شأن رسالت پیامبره خداست.ولی در گذشته وقتی پیامبری  به سراغ  مردم یا حکام مردم می رفت و آنها را به دینه جدیدی فرا می خواند این از جنبه و شأن نبوت آن پیامبر خدا بود که این باب دیگر بسته شده.و حقیقتا حکما و علمای عاقل عالم فرستاده شدنه رسولی از جانب خداوند رو باید بسیار نزدیک می دانستند چون وظیفه اصلی رسولانه خدا هدایت و دادنه هشدار و انزار به طاغوتهای عالم و گسترش توحید ناب و بر هزر داشتن از گناهان بزرگ هست و درین زمان که طاغوتهای متعدد سربر آوردند و ظلم و شرک و گناهان بزرگ عالم گیر و عادی سازی شدند آمدنه رسولی از جانب خداوند برای هدایته عالمیان بسیار قابل انتظار بود.بخصوص وقتی حاکم و حکومتی در عالم خودش رو مقدس بداند و خودش رو بت کند (( یعنی خدا یا برگزیدیه خداوند بداند)) در حالی که بوی شرک و استبداد و ظلم و گناهان بزرگ می دهند((مثل فرعون  و نمرود))و آنوقت فرستاده شدنه رسولی الهی بسوی آن حکومت قطعیست.و آورندیه هدایتهاییست عظیم از سوی پروردگار عالم برای همیه عالمیان.به عنوانه فرستادیه خداوند که نشانها و آثار عظیم و متعددی بر حقانیته کلامم فهم کردید به حکام قومم و تمام حکام عالم امر میکنم از شرک و ظلم و استبداد و گناهان بزرگ دوری کنید وگرنه باید منتظر تنبیهات و عذابهای بسیار سخت در دنیا و آخرت باشید.و هر حکومتی  از جمع سرکشان و طاغوتها جدا شود و تابع رسول خدا گردد میتواند رسول خدارو در برابر دیگر طاغوتهای عالم یاری دهد و این انتظار را از حکام و علمای عاقلتره قوم خودم دارم چون در زمینه تبعیت از منصوب خداوند ادعای عظیمی دارند.گوش به کلام و تابع رسول خدا باشید تا رستگار شوید.یاحق

سلام. وقتی یک نقاش  کلی رنگ رو قاطی رو صفحیه بوم  میریزد هنوز اثری خلق نشده و هنوز  شما اثری هنری مشاهده نمی کنید.ولی وقتی نقاش با قلمو قوس های بسیار ظریف و خاصی به رنگها میدهد بعد چند ساعت می بینی چنان نظم دقیق و عظیمی به این رنگها داده شده که اثری هنری بشدت زیبا و پرنظم و با هارمونی((هماهنگی در ارتباط)) و ساختار بسیار خاص و دقیق توسط نقاش خلق شده و اینجاست که هر عقل سالمی میفهمد که این اثر خالقی بشدت چیره دست و ماهر و کاربلد دارد.و آنوقت همان عقل سالم با مشاهدیه  نظم و هماهنگی بی نظیر در ساختاره تمام ذرات عالم هستی که معنای حقیقی کلمه اثری هست بی بدیل پی به وجوده خالقی بی همتا می برد.بطور مثال در خلقته بدنه انسان حتی در جزئی ترین موارد دقت و ظرافت و نظم و هماهنگی و زیبایی و در یک کلام هوشمندی  بی نظیری موج می زند از چینشهای پیشانی بگیرید تا کاربرده ابرو و مژه و حتی اهمیته آنها در زیبایی بخشی تا اثر انگشت تا حتی اهمیت تراوشاته داخل گوش تا تفاوت در پوسته اندامهای مختلف بدن حتی در اندامهای بسیار نزدیک یا حتی در یک اندام.یا توجه به رشد و زایش مداومی در بدنه انسان مثل پوست که مدام میریزد(می میرد)و باز عین همان جایگزین(زنده)میشود.یعنی ذرات وجوده انسان در همین دنیا مدام در حال مردن و زنده شدن هستند یعنی هر روز و هر لحظه زنده شدنی بعد مردن بعد چطور بعضی انسانهای بشدت کج فهم رستاخیز یعنی زنده شدنه انسان بعد مرگ برای قیامت را انکار میکنند و بسیار تعجب میکنند در حالی که در همین دنیا در بدنه خودشان طبق دانش بشری این مردن و زنده شدن مدام مدام هر روز لحظه به لحظه در حال انجام هست...عقل فطرت چشم و علم بشما داده شده هست چرا بکار نمیگیرید چرا درست نمی اندیشید؟؟؟!!! یا این نظم و دقته عظیم در هماهنگی عملکرد اندامهای داخلی انسان مثل سیستم گوارشی عملکرد روده معده کبد و قلب و تمامه اندامهای شگفت آوره دیگره بدن یا وجوده رگها و مویرگها در بدنه هر انسان که حقیقتا این کانال کشی سیم کشی بی نظیر و بشدت پیچیده و غیر قابل وصف و بشدت طولانی هزاران کیلومتری ولی بشدت دقیق در بدنه هر انسان بسیار حیرت آور هست.یا ساختار حیرت آوره چشم انسان اصلا هر اندام و حتی هر سلول بدن خودش یک دنیا شگفتی نظم دقت و هماهنگی هست...از بدن خارج شویم طبق یافته‌های علمی فاصله کره زمین با خورشید کمی بیشتر یا کمتر اگر بود بخش مهمی از حیات در کره زمین می‌سوخت یا یخ میزد یا حتی اگر سرعت گردش زمین تغییر میکرد  چه فجایایی پیش می آمد و در هر دو حالتی که عرض کردم  زمین نمی توانست جایگاهی برای حیات انسانها و بسیاری از مخلوقات دیگر  باشد.پس هر انسانه عاقله امروزی وجود این دقت و نظم و هارمونی((هماهنگی در ارتباط))عظیم رو در خلقته تمام اندام بدنش فهم میکند همچنین در  تمام مخلوقات عالم فهم میکند همچنین در جایگاه‌ و سیاره ای که در آن زیست میکند.و وقتی سیستمی نظم و دقت و هماهنگی‌ در عملکرد دارد قطعا هدفمند هست...و هر عاقلی می فهمد یک هوشمندی بسیار قوی و عظیم در سیستم عالم وجود دارد که آن هوش همان خالق عالم هست پس وجودش قطعیست و تواناییش هم در خلقته دوباره و‌ هزار باریه مخلوقاتش کاملا آشکار هست.همانطور که  ذراته بعضی اندام ما مثل پوست در طول زندگی مان مدام در حال مردن و زنده شده هستند.خوب حالا چرا باید موحد بود یعنی فقط به یک خالق معتقد بود.پاسخهای خداوند در قرآن بسیار دقیق هستند اول چون اگر عالم بیش از یک خالق داشت این نظم و دقت در ارتباط و‌ هماهنگی‌ در تمام ذراته مخلوقات عالم  که در بالا بخشه بسیار بسیار اندکش را توضیح دادم نبود و سر اختلاف خدایگان از بین می رفت و نظمو‌ هماهنگی ای وجود نداشت.((و‌ قبلا مفصل توضیح دادم اگر جایی الظاهر بی نظمی می بینیم‌ بخاطر دخالت انسانها در چرخه طبیعت هست که علتش نابلدی و‌ زیاده روی نفس انسانیست...از جمله نابلدی ها و زیاده روی های انسانی میشود به غذای نامناسب خوردن یا کمو‌‌ زیاد خوردن که سبب مشگل گوارشی و عملکرد نادرست اندام بدن می‌شود یا آلوده کردن بیش از حد هوا که سبب نابودی زندگی‌بسیاری از حیوانات و گیاهان یا اختلال در اکوسیستم زمین و جابجایی فصلها در بعضی مناطق شده و تمام وقایعی که از دید و برمبنای عقل ما بی نظم بنظر می آید در کنهش حرکت ذراتش دارای نظم و فرموله بسیار دقیقی هستند مثل تشکیل غدهای سرطانی که عاملش بعضی زیاده روی های خود بشر هست و  بعضی نظم‌های عالم هستی برای عقل بشر قابل فهم نیست)) یا اینکه در سختی های عظیم  چه برای خود یا عزیزانمان مثل مریضی های سخت یا در گرفتاری های بسیار عظیم که احتمال مرگ هست مثل گرفتار شدن در طوفانه شدید که امکان غرق شدن کشتی یا امکان سقوط هواپیما هست در این مواقع تمام وابستگی هایمان از تمام تعلقات دنیا جدا میشود و فقط همان برنامه اصلی پیشفرض در وجودمان یعنی توحید((یعنی باور به یک قدرت ورای هر قدرتی که غالب بر هر قدرتیست و تمام قدرتهای دیگر در برابر او قدرتی ندارند))بالا می آید و تمام برنامهای دیگر در وجودمان پاک میشود چون دیگر در آن موقعیت کارایی ندارند.و آنجاست که فقط یگانه خالق عالم که تنها قدرت و تنها اختیار داره حقیقیست رو صدا می‌زنیم.و کلام آخر وقتی هر غیر موحده جویای حقی یا هر موحده سست ایمانی که ایمان حقیقی به خالق عالم و زنده شدنه دوباره بعد مرگ برای حسابو کتاب اعمالش ندارد  اگر تحقق فراوان و آنی آثاره کلام انسانی رو در عالم فهم کرده باشد  دیگر کلام آن انسان یعنی آموزهای آن انسان برایش معیار و حجت باید باشد.یاحق

سلام. توضیحاته مفهومی با کلامی بسیار ساده ولی پرمغز و استوار در طی دو هفته درباره توحید و معاد دادم و حقیقتا همیه ذرات عالم  آخرت  یعنی بازگشت به مبدا ای که از آن آمدیم رو بما یادآوری میکنند یعنی چه با قویترین میکروسکوپها به درون هر اتم ذرات عالم نگاه شود یک نظم و ریتم و چرخش بسیار منظم یعنی یک رفتو برگشت یعنی  رابطه هدفمندی بین ذرات هر ماده قابل فهم هست و چه با قویترین تلسکوپها به سیارات نگاه کنید آن ها هم با یک نظم و ریتم دقیق دور خود و مداری  در حال یک حرکت بسیار منظم  رفتو برگشت هستند  هرجا به نظم اشاره میشود یعنی هدفمندی وجود دارد...یعنی خداوند جوری عالم هستی رو خلق کرده هست که تمام ذراتش از ریزترین ذرات هر اتم تا سیارات  با حرکاتی بسیار هدفمند بصورته رفتو برگشت های مکرر مدام قطعی بودنه برگشته ما به مبدا خویش را یادآوری میکنند  عین همان مثالی که درباریه مرگ  و ریزش مداوم ذرات پوست و خلق مداوم و جایگزین شدنه آن ذرات بیان کردم یعنی به خواسته خداونده عالم تمام ذرات عالم هدایتگره حقیقت جویان هستند.و حقیقتا وقتی تمام ذرات عالم از ریزو درشت بطور بشدت مشهود هدفمند هستند و مکرر رفتو برگشت به نقطه اولیه دارند چطور میشود زندگی ما خلقت ما هدفی نداشته باشد بازگشتی به مبدا خویش نداشته باشد. و  آخرت در اصل همان مبدا هست و آخرت برگشت ما به همان مبدا ای هست که از آن آمده ایم و تاکید میکنم  تمام ذرات عالم از ریزترین  مخلوقات یعنی نوترون ها و پروتون های هر اتم تا از بزرگترین  مخلوقات یعنی سیارات عالم همه بطور سیستماتیک در حال هدایت حق جویان هستند و دارند با فرمولی الهی به بشر می فهمانند می آموزند که برگشت به مبدأ ای که از آن آمدیم قطعیست و یادآوری مهم دیگر که خداوند برای ما قرار داده خواب هست خواب درجاتی از مرگ‌هست که هر‌روز آن را تجربه میکنیم می چشیم  که طبق آیات قرآن در بیدار شدن بعد خواب روح به تنه مادی برمیگردد و بیدار میشویم ولی در مرگ دیگر روح بر نمی‌گردد بلکه بعد مراحلی وارد جسمی دیگر میشود که از آن به جسم برزخی یاد میشود پس با خوابیدن و بیدار شدن هر روز درجاتی یا به تعبیر دیگر نوعی از مرگ و بعدش برگشته دوباره به زندگی  را داریم تجربه میکنیم.و حقیقتا  مردن انسانها را که هرروز شاهد هستیم پس مرگ را قطعی می دانیم و خداوند با این همه نشانه و آثاری که در خلقته عالم قرار داده دارد به عالمیان مدام یادآوری میکند میفهماند و در حقیقت مدام دارد تذکر میدهد که برانگیخته شدنتان بعد مرگ و برگشت تان  به مبدا تان قطعیست حتمیست.چون نفس انسان بشدت به تذکر و یادآوری نیاز دارد و خداوند تمام ذرات عالم از ذرات وجود خود انسان پوستش تا تمام ذرات و کرات عالم رو وسیله ای برای تذکر و یادآوری برای ما قرار داده هست.‌  خوب حالا که با این همه آثار و نشانه و کدگذاری در عالم را  که برای یادآوری و تذکر به ماست فهم کردیم و فهمیدیم بازگشت به مبدا و رستاخیزمان بعد مرگ قطعیست حالا تکلیفمان چیست؟؟؟ تکلیف هم خداوند آن حکیم بی همتا با نوع خلقتمان بهمان فهمانده هست و در حافظه ای بنام فطرت این اطلاعات این تکلیف ذخیره هست یعنی قبل ورودمان به دنیا این تکلیف  بهمان داده شده هست که میفهمیم باید در دنیا پی خوبی ها و زیبایی ها باشیم  چون خوبی ها و زیبایی هارو دوست داریم و میفهمیم نباید پی بدی ها و زشتی ها باشیم چون بدی و زشتی را دوست نداریم.مگر‌ بر اثر تداوم به گناهان یعنی بی توجهی به آموزهای فطری قلوب سیاه و فطرت خاموش شود.و بلطف الهی بخاطر امکان تعالی و رشده انسان آموزهای فطری یعنی اولیه باید  در وجود انسان کامل شود عمق پیدا کند که عقل انسانی با رشد خود این وظیفه یعنی  پرداختن و‌ عمق بخشیدن به آن را بر عهده دارد. و هم با رشده عقل انسانی و هم بواسطیه آموزهای پیامبران مدام به عمق فهمه انسان از زیبایی ها و خوبی ها و زشتی ها و بدی ها افزوده میشود و با رشد و تعالی انسان  بیش از پیش میفهمد که التزام داشتن به انجام انواع خوبی ها زیبایی ها چقدر مفید و التزام داشتن به انجام انواع بدی ها  زشتی ها چقدر مضر هست...علمای حقیقی اهمیت و استواری  و قدرت انتقال عظیم مطالب بظاهر کوتاه رسول خدارو فهم میکنند و برمبنای پاسخهای خداوند منشأ هدایت را میدانند.یاحق

 
إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
Back to content | Back to main menu